دکتر آرام : روانشناس بالینی و سلامت عضو انجمن روانشناسان آمریکا ، مترجم مولف ، محقق علوم متافيزيك، فرا روانشناسي ، مغناطیس درمانی ، مخترع و مبتکر تکنیک های ویژه تجسم خلاق

تکنیک های غلبه بر افسردگی

تکنیک های غلبه بر افسردگی
یکی از رایج ترین اختلالات عصر حاضر که به شدت نیز رو به افزایش است، افسردگی است. احساس افسردگی نوعی غم درونی به دنبال یک پیشآمد بسیار ناخوشایند بیرونی است و افسرده فردی که انگیزه اش در پائینترین سطح ممکن قرار داشته و قدرت انطباق خویش را با محیط کاملاً از دست داده است. علل:
در مورد علل افسردگی دلایل بیشماری را می توان برشمرد، اما مهمترین این عوامل را می توان در قالب چندین نظریه اینچنین بیان نمود:
بر طبق نظریه اریک فروم، دور شدن از طبیعت درونی انسان دلیل بسیار مهمی برای افسردگی است. انسانها با دوری از اصل خویش و درگیر شدن در فضای  پر هرج و مرج اطراف، دچار ناکامی های بسیار گشته و به سرعت در دام افسردگی اسیر می شوند.
فروید بر این عقیده است که نادیده گرفتن نهاد و یا عدم تطبیق منطقی میان نهاد و واقعیت است که آدمی را به سوی افسردگی مفرط می کشاند. تعارض ها و سرکوبی و ناکامی امیال و خواسته های درونی دلیل محکمی است در جهت ایجاد فضایی مناسب برای افسردگی..
نظریه آدلر تاکید بسیار بر وجود عقده حقارت دارد. عقده حقارت باعث توقف در رشد و این امر گام ابتدایی برای شروع افسردگی است.
گلاسر عدم وجود حس دوست داشتن و احساس ارزشمندی را دلیل محکمی برای ایجاد افسردگی می داند. با این تعریف که انسان در صورت وجود حس خوشایند دوست داشتن و دوست داشته شدن و نیز احساس ارزشمندی در قبال خویش و دیگران می تواند خود را از افسردگی برهاند، در نبود این احساسات دچار ناکامی و خلق و خوی افسرده می گردد.
نظریه اریک برن بر این اساس است که دلیل اصلی افسردگی بخاطر عدم برقراری رابطه انسانی و مطلوب در روابط بین فردی است. افراد زمانیکه نمی توانند با محیط و افراد گرداگرد خویش تعاملی صحیح داشته باشند به نوعی انزوای درونی می رسند که خود پایه اصلی افسردگی است.
گشتالت گرایان نیز بر این عقیده اند که عدم درک درست از زندگی ، می تواند منجر به افسردگی گردد. آن زمان که انسان از خود ، اطرافیان و محیط شناختی نداشته، و نتواند جریانات پیرامون خویش را بخوبی درک نماید، دچار احساس ناامیدی و در صورت تداوم افسردگی می گردد.
و اما نظریه الیس، وجود اشکال در تفکر منطقی و هیجانی؛ در رابطه با افرادی صدق می کند که در نوع نگرش خویش نسبت به مسائل شخصی و پیرامونی و یا تجربه هیجانات مختلف در طول زندگی دچار مشکل می باشند. این دسته از افراد دچار نوعی سردرگمی فکری و در نهایت تجربه رسیدن به بن بست و  مبتلا به بیماری افسردگی خواهند شد.
*  نشانه ها:
در خصوص نشانه های افسردگی آنچه که بیشتر نمود پیدا می کند علایم و مشخصه های زیر است:
احساسات منفی نسبت به خویشتن و اطرافیان، کم اشتهایی یا پراشتهایی روانی، عدم توجه به ظاهر خود، عدم رغبت به انجام کارهای منزل و بطور کلی روزمره، از دست دادن هدف در زندگی یا در واقع نوعی احساس سردرگمی و کلافگی، انزواطلبی مفرط، احساس غم و اندوه، توجه به موسیقی های بسیار آرام و..
*  تکنیک ها:
تکنیک های درمانی برای بیماری افسردگی کاملاً بر مبنای نظریاتی است که در بخش علل این بیماری مطرح گردید. این فنون به شرح زیر است:
–  آشتی با طبیعت (تکنیک رفتاری، برگرفته از نظریه اریک فروم) :
بازگرداندن مراجع به طبیعت به هر نحو ممکن، که باعث ایجاد علاقه و انگیزه در وی برای ادامه حیات گردد. گاه با توجه به محیط طبیعی اطراف، آموختن ویا ادامه یک هنر..
–  آسانسور خالی (تکنیک بازگشت به گذشته، برگرفته از نظریه فروید) و استفاده از مکانیزم های دفاعی :
تکنیک اول، بازگرداندن مراجع پس از یک رلکسیشن، درست به زمانی که اتفاق ناخوشایند اصلی پیش آمده است. این مهم با حمایت و مراقبت کامل درمانگر از مراجع در حین بازگشت انجام می گیرد. در این فن لایه های تاریک ذهنی مراجع یک به یک کنار رفته و پرونده اتفاقات مبهم گذشته بسته می شود.  این خود در بهبود وضعیت کنونی شخص کاملاً مؤثر است.
–  منِ خلاقه (برگرفته از نظریه آدلر) :
بر اساس نظریه آدلر ایجاد یک هدف در زندگی مراجع او را از احساس یاس و ناامیدی مفرط می رهاند و تا حدودی با زندگی آشتی می دهد. میل رسیدن به این هدف در واقع تحریک کننده قوه خلاقیت و ابتکار مراجع خواهد بود.
–  عدم پذیرش هر گونه عذر و بهانه (برگرفته از نظریه گلاسر) :
رد نمودن هر نوع بهانه برای عدم حضور در جلسات درمانی و یا انجام هر عمل خلاف نظر درمانگر در طی مدت زمان درمان..
–  آموزش مهارت های زندگی و بین فردی (برگرفته از نظریه اریک برن) :
این آموزش ها شامل کلیه رفتارهایی است که به نوعی اعتماد به نفس را در مراجع بالا می برند. نه گفتنِ صریح در قبال خواسته های بیجای دیگران و ابراز احساسات معطوف به افراد بسیار نزدیک از این دست هستند.
–  قاعده من و تو (برگرفته از نظریه گشتالت) :
بر طبق این تکنیک بایستی مراجع فرا بگیرد بجای مقصر دانستن دیگران خود را مسئول کلیه کارهای خویش بداند.با این تعبیرکه تمامی مهره های شطرنج باید توسط خود مراجع جابجا شوند.
–  حذف قاعده همه یا هیچ (برگرفته از نظریه الیس) :
افراد در زمانیکه از لحاظ تفکر منطقی و هیجانی دچار مشکل باشند قدرت جداسازی و تجزیه و تحلیل درست را از دست می دهند و بر این اساس اتفاقات پیرامون یا تصمیم های خویش را کاملاً غیر منطقی و به دور از میانه روی اتخاذ می کنند. بر طبق این تکنیک قاعده همه یا هیچ بودن بتدریج حذف و مراجع وجود تعادل درتفکر و زندگی روزمره را تمرین می کند.
تکنیک های مهم دیگری نیز وجود دارند، مانند:
–  صندلی داغ
پرسش های بسیار زیادی که از سمت درمانگر بدون ارتباط به موضوع خاصی مطرح و در شناخت هرچه بیشتر مراجع و استفاده از تکنیک صحیح برای درمان مؤثرند.
–  صندلی خالی
استفاده از شخصی خیالی که در نزدیکی مراجع قرار می گیرد و با او وارد گفتگو می شود. این امر به مراجع کمک می کند تا در طی جلسات درمانی افکار و احساسات خود را در جهت اصلاح نوع برخورد با محیط به زبان بیاورد.
–  فن مخالفت
ابراز مخالفت با عقاید مراجع و نفی سخنان او به گونه ای که وی را تحریک کند تا باور خویش را اصلاح کند. لازم به ذکر است که، این فن در ابتدای کار درمانگر بطور حتم مفید نخواهد بود. زیرا شرط ابتدایی برای درمان ایجاد حس اطمینان و همدلی با مراجع است،  ولیکن در طی جلسات بعدی و با کسب تجربه، درمانگر می تواند از این فن در مورد مراجعین استفاده کند.
آنچه در باب افسردگی از ابتدا با توضیح علل وقوع آن، تا انتها که شناخت تکنیک های درمانی مقابله با این بیماری است شرح داده شد، چکیده ای است درباره مهمترین و شایع ترین اختلال روانی حاکم بر جامعه امروزی..
امید است بتوان طی مقالات بعدی گسترده تر در باب شناخت علل و راه های درمانی آن سخن گفت.
مطالب مرتبط
دیدگاهها

بدون دیدگاه