دکتر آرام : روانشناس بالینی و سلامت عضو انجمن روانشناسان آمریکا ، مترجم مولف ، محقق علوم متافيزيك، فرا روانشناسي ، مغناطیس درمانی ، مخترع و مبتکر تکنیک های ویژه تجسم خلاق

اصول اولیه در مورد مشکلات روحی- روانی

اصول اولیه در مورد مشکلات روحی- روانی
بیماری روانی ممکن است هر کس را درگیر کند.
سن و سال، محدودیت، وضع اقتصادی، نژاد و مذهب یا رنگ پوست آدمی در آن اثر ندارد. به عنوان مثال باید بدانید سالانه افزون بر ۵۴میلیون آمریکایی دچار یک یا چند اختلال روحی می‌شوند.
در سرتاسر سده گذشته، دانش پزشکی از نظر یاری‌رسانی به بشر در شناخت، درمان و از میان بردن علل بسیاری از امراض مشتمل بر بیماری‌های روحی به پیشرفت‌های شگرفی دست یافته است.
در عین حال، هرچند پزشکان همچنان به گشودن برخی رمز و رازهای مغز سرگرم‌اند، ولی بسیاری از کارکردهای آن، معماگونه باقی ماند، حتی در مراکز پژوهشی معتبر هیچ‌کس از طرز کار عضو یادشده یا علت کاستی‌های آن اطلاع چندانی ندارد. به هرحال، پژوهشگران به این نتیجه رسیده‌اند که شاید بسیاری از بیماری‌های روانی، پیامد عدم تعادل شیمیایی مغز باشد.
امکان دارد این نابرابری‌ها ناشی از عوامل ارثی بوده یا بر اثر فشار روحی بی‌اندازه یا سوءمصرف موادمخدر پدید آید.

 

گاهی از یاد می‌بریم که مغز ما، همچون تمامی اندام‌های دیگرمان، در برابر امراض، آسیب‌پذیر است.
مبتلایان به بیماری‌های روحی غالبا چند گونه رفتار، همانند اندوه و زودآزاری بی‌اندازه و در موارد حادتر ممکن است وهم‌زدگی و گوشه‌گیری کامل را از خود بنمایانند. چنین افرادی به جای برخورداری از رحم، همدلی و محبوبیت، احتمالا گرفتار دشمنی، تبعیض و مشکلات شدیدتر می‌‌شوند.
متاسفانه وسایل ارتباط جمعی، مسوول بسیاری از برداشت‌های غلطی هستند که در مورد مبتلایان به امراض روانی برجا مانده است.
به‌ویژه روزنامه‌ها اغلب پیشینه بیماری روحی را در سوابق کسانی مورد تاکید قرار می‌دهند که به کنش‌های خشونت‌آمیز و رفتار ضداجتماعی دست می‌زنند و بیشتر اوقات برنامه‌های تلویزیونی در مورد بزهکاری‌هایی جنجال می‌آفرینند که بیماران روانی در انجام آنها نقش بسزایی داشته‌اند!
در بسیاری موارد بازیگران فکاهی (کمدی) ناتوانی‌های این گروه از بیماران را به تمسخر گرفته و ریشخندشان می‌کنند.
اما به هرحال وسایل ارتباط گروهی به مدد قدرت آموزشی و نفوذ در افکار عمومی که دارا هستند، ما را در ریشه‌کنی این حالت امیدوار می‌کنند.
بیماری روانی چیست؟
مرض روحی به ناخوشی‌ای گفته می‌شود که در پندار، دریافت و رفتار آدمی آشفتگی پدید آورد. اگر این برهم خوردن حالت معمول، توان شخص در رویارویی با ضروریات و امور روزمره را به طرز چشمگیری گزند برساند، در این صورت وی، اعم از زن و مرد، باید فورا برای مداوای مناسب نزد متخصص بهداشت روانی برود.
مراقبت‌ها و معالجه درست باعث می‌شود که بیمار بهبود یابد و فعالیت‌های عادی خویش را از سر بگیرد. تصور همگان بر این است که امراض روانی از علل زیستی ریشه می‌گیرند، درست مانند سرطان، مرض قند و بیماری‌های قلبی، اما شماری از اختلالات روحی بر اثر محیط و تجربه‌های انسان به‌وجود می‌آیند.
پنج گروه عمده بیماری روانی
اختلال‌های اضطرابی
این دسته از اختلال‌ها، شایع‌ترین امراض روانی را تشکیل می‌دهند. سه نوع آنها عبارتند از هراس‌ها، اختلال‌های وحشت و روان‌رنجوری‌های وسواسی فکری – عملی. افراد مبتلا به حالت هراس از شیئی یا وضعیت خاصی، بیمناک یا وحشت‌زده می‌شوند. اختلال‌های هراس، شامل احساس‌های شدید و ناگهانی دهشت بدون هیچ دلیل ظاهری است و نشانه‌هایش به حمله قلبی شبیه است. آنانی که در بند روان‌رنجوری وسواسی فکری – عملی اسیرند، می‌کوشند که با بازگویی واژه‌ها یا گروه‌ها (عبارات) یا پرداختن به رفتارهای تکراری و همیشگی نظیر دست‌شستن پیاپی با نگرانی خویشتن دست و پنجه نرم کنند. از سایر اختلال‌های اضطرابی، اختلال فشار روانی پس‌آسیبی (یا همان سندروم PTSD) و اختلال اضطراب فراگیر را می‌توان نام برد.
پریشان‌حالی
اختلال‌های خلقی شامل افسردگی و اختلال دوقطبی (یا شیدایی افسردگی) است. احتمال دارد نشانه‌ها دربرگیرنده تغییرات خلق و خوی از قبیل غمگینی یا شور و هیجان فراوان، آشفتگی‌های مربوط به خواب و تغذیه و دگرگونی‌هایی در میزان فعالیت و نیرو باشند. در این گونه اختلال‌ها، ممکن است خودکشی هم خطری به شمار آید.
روان‌گسیختگی
این فرم اختلال شدیدی است که در شیوه پندار، احساس و اعمال بشر اثر می‌گذارد. گمان می‌رود که روان‌گسیختگی به واسطه عدم تعادل موادشیمیایی در مغز صورت پذیرد و چند علامت همانند توهم، هذیان، عزلت‌گزینی، گفتارگسسته و استدلال ضعیف را از خود نشان می‌دهد.
زوال عقل (عقل فرسودگی)
این دسته از نابسامانی‌ها را امراضی چون زوال عقل پیری (آلزایمر) تشکیل می‌دهد که به فقدان کارکردهای ذهنی از آن جمله ضعف حافظه و کاهش مهارت‌های عقلی و بدنی می‌انجامد.
اختلالات غذایی
بی‌اشتهایی عصبی و پراشتهایی روانی (جوع) از امراض خطرناک و بالقوه مرگبار، شمرده می‌شوند. کسانی که به اختلال‌هایی از این دست گرفتارند، از حیث غذاخوردن دلمشغول بوده و بیم از چاق‌شدن یا لاغرشدن نامعقول است. بی‌اشتهایی عصبی، گرسنگی‌کشیدن است و حال آنکه پراشتهایی روانی شامل پرخوری و پاکسازی مزاج (از طریق استفراغ عمدی یا سوءمصرف ملین‌ها) است. امکان دارد این حالت از ورزش زیاد هم پدید آید.
برداشت‌های نادرست متداول درباره امراض روانی
۱- افسانه: «بچه‌ها و جوانان دچار مشکلات بهداشت روانی نمی‌شوند.»
حقیقت: تخمین زده شده است که افزون بر شش میلیون جوان در آمریکا از اختلال بهداشت روانی رنجورند که قدرت عمل آنان را در خانه، مدرسه یا در اجتماع شدیدا مختل می‌کند.
۲- افسانه: «نیازمندان به مراقبت‌های روانی را باید در آسایشگاه روانی نگه ‌داشت.
حقیقت: امروزه به برکت پشتیبانی‌ها، برنامه‌ها یا داروهای مختلف، افراد مبتلا به این مشکلات در اجتماع زندگی پرباری دارند.
۳- افسانه: «بیماران روانی خطرناکند.»
حقیقت: جمع کثیری از افراد دچار مشکل خشن نیستند. در مواردی که خشونت رخ می‌دهد، نوعا رخداد ناشی از همان دلایلی است که به عموم مردم مربوط می‌شود مانند در معرض خطر قرار گرفتن یا مصرف افراط‌آمیز موادمخدر.
۴- افسانه: «اشخاص مبتلا به امراض روانی قادرند مشاغل پیش‌پا افتاده را برعهده بگیرند، ولی در خور شغل‌های واقعا مهم یا پرمسوولیت نیستند.»
حقیقت: بیماران مبتلا به این مشکلات چون افراد دیگر، با توجه به توانایی‌ها، تجربه‌ها و انگیزه خودشان استعداد دارند که در هر سطحی کار کنند.
بسیاری از افراد در این‌باره، نظرات اشتباه و زیانباری دارند. ممکن است حقایق و اطلاعات به تغییر اندیشه‌ها و کنش‌هایشان یاری کند.
مطالب مرتبط
دیدگاهها

بدون دیدگاه