دکتر آرام : روانشناس بالینی و سلامت عضو انجمن روانشناسان آمریکا ، مترجم مولف ، محقق علوم متافيزيك، فرا روانشناسي ، مغناطیس درمانی ، مخترع و مبتکر تکنیک های ویژه تجسم خلاق

آیا اعتماد به نفس ارثی است ؟!

آیا اعتماد به نفس ارثی است ؟!
زمانی كه كودكی بتواند بدون توقع و انتظار از دیگران كاری را آغاز كند و بكوشد تا آن را به اتمام برساند ، می‌گوییم، «اعتماد به نفس» دارد.
كودك از همان ابتدا كه شروع به شناخت خود و محیط پیرامونش می‌كند، به قدرت و توانایی خود برای تسلط بر محیط و اطرافیان خود آگاه می‌شود.
هنگامی كه كودك به مرحله‌ای از رشد بدنی خود می‌رسد كه بتواند روی پاهای خود بایستد و چندقدمی نیز راه برود ، در حقیقت مطالب بسیاری آموخته است. او به تدریج و با رشد سایر توانمندی‌های خود درمی‌یابد كه قادر به انجام كارهای بی‌شماری است.
یكی از عوامل مؤثر در رشد اعتماد به نفس كودكان و نوجوانان، والدین و افراد خانواده هستند. اگر كودك در خانواده‌ا ی كه سرشار از صمیمیت و محبت و مهربانی است، رشد یابد، می‌تواند ویژگی‌های شخصیتی خود را شناخته و با اطمینان به توانایی‌های خود ، با مشكلات روبه‌رو شود. از طرفی می‌تواند با رفتارهای نامطلوب و منفی خود ، برخوردی واقع‌بینانه داشته باشد و درصدد رفع و تغییر آنها برآید.
از آنجایی كه اعتماد به نفس صفتی ارثی نیست، اگر كودك ضمن انجام فعالیت‌های گوناگون مدام دچار محدودیت شود و نتواند تجارب مفیدی در زندگی كسب كند، ترسو، كم‌رو و خجول بار آمده و قدرت تصمیم‌گیری مناسب هم نخواهد داشت.
گاهی والدین با توجهات افراطی خود ، مانع از رشد عاطفی و شناختی كودك می‌شوند.
 از آنجایی كه مادر و یا مربی كودك، تماس بیش‌تری با نیازهای جسمی ـ روانی او دارد ، می‌تواند تأثیر بیش‌تری در خوی و منش وی بگذارد. مادرانی كه بیش از اندازه به فرزندان خود توجه می‌كنند و انجام وظایف كودك را به عهده می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند كه او در حد توان خود مسئولیت بپذیرد ، فرزندان آن هادر آینده احتمالاً دچار مشكلات و مسائل گوناگون خواهند شد.
 در این باره، لویی (روان شناس)، مادران را به دو دسته تقسیم می‌كند:
الف) مادرانی كه فرزندان خود را بسیار نازپرورده بار می‌آورند و هیچ محدودیتی برای آنان قائل نمی‌شوند، هیچ كنترلی نیز بر خواسته‌ها و انتظارات كودك نخواهند داشت. این دسته از كودكان تصور می‌كنند كه هر چه بخواهند باید به سرعت مهیا شود و همه را در خدمت نیازهای خود می‌دانند. به طور كلی توجه و وابستگی بیش از اندازه‌ی مادر می‌تواند موجب كاهش اعتماد به نفس كودك شود. ویژگی‌های این دسته از كودكان، تندخویی، پرخاشگری، پرتوقعی و جنجالی بودن آن‌هاست.
ب) گروه دوم، مادرانی هستند كه از شدت كنترل، اجازه‌ی هیچ‌گونه عمل و تصمیم‌گیری به فرزندان خود نمی‌دهند. این دسته از كودكان نیز دچار ضعف اعتماد به نفس شده، احساس بی‌كفایتی و عدم شایستگی می‌كنند. این گروه فرمانبردار، ‌مطیع و منفعل هستند.
اگر كودك در خانواده‌ا ی كه سرشار از صمیمیت و محبت و مهربانی است، رشد یابد، می‌تواند ویژگی‌های شخصیتی خود را شناخته و با اطمینان به توانایی‌های خود ، با مشكلات روبه‌رو شود. از طرفی می‌تواند با رفتارهای نامطلوب و منفی خود ، برخوردی واقع‌بینانه داشته باشد و درصدد رفع و تغییر آنها برآید.
به طور كلی، فرزندان هر دو گروه از مادران دچار كاهش عزت نفس و اعتماد به نفس هستند و نمی‌توانند ارتباطات اجتماعی مناسبی با سایرین برقرار كنند. اریك فروم یكی از روانشناسان معاصر معتقد است، «میزان ارتباط والدین با كودك اهمیت چندانی ندارد، آن چه مهم است كیفیت روابط است».
برای داشتن فرزندانی با اعتماد به نفس بالا ، خوب است به نكات زیر توجه كنند:
1ـ پیش‌بینی‌های منفی
 اگر والدین معتقد باشند كه فرزندشان توانایی انجام تكلیفی را ندارد و حتماً نیازمند كمك آنهاست، به طور یقین این طرز نگرش آن ها، بر عملكردِ فرزندشان تأثیر می‌گذارد و به تدریج باعث می‌شود كه فرزندشان نسبت به توانایی‌ها و استعدادهای خود شك كرده و مدام به شكست بیاندیشد.
2ـ توقعات نامعقول بیش از اندازه
 بعضی از والدین توقعات و خواسته‌هایی بیش از توانِ فرزندانشان دارند و گاهی فراموش می‌كنند كه معیارهای بزرگسالان با كودكان تفاوت دارد. در صورتی كه خوب است والدین معیارهای خود را براساس توانایی‌های فرزندانشان پایه‌ریزی كنند.
3ـ هیچ‌گاه فرزندانتان را بر یكدیگر ترجیح ندهید
 كودكان با یكدیگر متفاوتند و شكی در تفاوت بین آنها نیست؛ اما بین آنها تبعیض قائل نشوید و یكی را بر دیگری ارجح ندانید. برای مثال، زمانی كه یكی از فرزندانتان موفقیتی كسب می‌كند و دیگری شكست می‌خورد ، دلیل نمی‌شود كه موفقیت او را دائم به رخ فرزند دیگرتان بكشید؛ زیرا این كار موجب دلسردی، سرشكستگی و كاهش اعتماد به نفس او می‌شود.
4ـ منطقی باشید
بسیاری از والدین بهترین امكانات و شرایط را نه تنها برای خود ، بلكه برای فرزندانشان نیز می‌خواهند و توقع دارند كه كودكان، بر پایه‌ی خواسته‌ها و انتظارات آنها گام بردارند. در صورتی كه بهتر است این نحوه‌ی نگرش خود را تغییر داده و به كودك بگویند: «مهم این است كه نهایت سعی خود را بكنی. موفقیت، تنها رسیدن به هدف نیست، بلكه تلاش و سعی تو در راه رسیدن به هدف مهم است.»
5ـ توقعات دو طرفه
 شعار بسیاری از والدین این است «آن كاری كه می‌گویم بكن، نه آن كاری كه می‌كنم»، برای نمونه، مادری از فرزندش می‌خواهد كه وسایلش را جمع كرده، ‌اتاق نشیمن را شلوغ نكند؛ در حالی كه لباس‌ها و وسایل خودش گوشه‌ی اتاق ریخته است. در چنین شرایطی كودك احساس می‌كند كه ارزش او در خانواده كم‌تر از دیگران است. پس اول خودتان عمل کنید و بعد از فرزندتان بخواهید.
مطالب مرتبط
دیدگاهها

بدون دیدگاه