دکتر آرام : روانشناس بالینی و سلامت عضو انجمن روانشناسان آمریکا ، مترجم مولف ، محقق علوم متافيزيك، فرا روانشناسي ، مغناطیس درمانی ، مخترع و مبتکر تکنیک های ویژه تجسم خلاق

خانه تکانی به روش فنگ شویی

خانه تکانی به روش فنگ شویی
اولین قدم برای فنگ شویی، خانه تکانی و پاکسازی مکان است. تاثیرات بی نظمی را نمی توان نادیده گرفت. بی نظمی نه تنها شما را از حرکت باز می دارد بلکه جریان انرژی های مثبت را نیز متوقف می کند
به همین دلیل لازم است قبل از هر کاری، شروع به پالایش خانه کنید و هرچیز معیوب و بی استفاده را جدا کنید، مگر اینکه کاملا مطمئن باشید که واقعا به درد می خورد. این اصل شامل لباس های اضافی نیز می شود اگر می خواهید لباس های تنگ شده را به امید لاغر شدن نگه دارید هرگاه واقعا لاغر شدید، خریدن لباس های جدید بهترین هدیه برای شما خواهد بود. شاید بارها گفته باشید «هیچ لباسی برای پوشیدن ندارم» در حالی که کمدتان آنقدر پر بوده که نمی توانستید چیز دیگری را در آن بگذارید در حالی که در اصل باید بگویید «هیچکدام از لباس های داخل کمدم را دوست ندارم بپوشم

 

طراحی نظم
برای ساماندهی خانه باید آستین ها را بالا بزنید و کمدها و گنجه ها را خالی کنید تا دوباره احساس رضایت کنید و سپس مجددا آنها را با لباس ها و وسایلی که مطابق با احتیاجات کنونی شما هستند پر نمایید
اگر نمی دانید با لباس های اضافه چه کنید آنها را به موسسات خیریه بدهید تا افراد نیازمند استفاده کنند به این ترتیب علاوه بر اهدای لباس، سخاوتمندانه انرژی های مثبت را نیز پراکنده ساخته اید و به زودی متوجه خواهید شد که با جدا کردن همه این موانع قدیمی شما نیز آزاد می شوید چون بدون اینکه بدانید انرژی راکد و منفی این اشیا شما را محاصره می کند و مانع پیشرفت شما می شود
در روند زندگی ایجاد تغییر بسیار ضروری است حتی در طبیعت نیز تغییر و دگرگونی وجود دارد. بنابراین طبیعی است کاری کنیم که محیط پیرامون ما نیز تغییر کند. هر وسیله ای که زمانی بسیار دوست داشتیم ولی امروز بی فایده به نظر می رسد باید از خود جدا کنیم تا بتوانیم پیش برویم، مانند بادکنکی که باید بند آن را رها کرد تا در آسمان بالا رود
خانه را نباید تبدیل به موزه اشیای یادگاری کرد. هیچ کس دلش نمی خواهد تمام عمرش را در اتاق کودکی اش زندگی کند، چرا که مایه نگرانی خواهد بود عمل دور ریختن اشیای زاید نه فداکاری و نه بی قیدی است بلکه فقط یک تغییر موضع لازم حتی اساسی است که ما را به طرف آینده ای پررونق و شکوفا سوق می دهد
پس همانگونه که ذکر شد اولین قدم جدا شدن از انواع خرت و پرت ها و خرده ریزهایی است که در طول زمان در خانه جمع شده اند.
توجه داشته باشید این امر به معنی جدا شدن از گذشته خود نیست بلکه جدا شدن از چیزی است که دیگر به آن احتیاجی ندارید. پس اگر خانه تان مملو از اشیای به دردنخور است همین الان شهامت بیرون ریختن آنها را پیدا کنید
اصلا نترسید: همین که شروع به خانه تکانی کردید، متوجه می شوید که بسیار آسان تر از آن بود که فکرش را می کردید. به علاوه، این خانه تکانی یک تجدید انرژی برای شما ایجاد می کند که به کمک آن می توانید طرح ها و برنامه های جدید را شروع کنید
به کارتان تداوم بخشید و خانه را به معنای واقعی کلمه پالایش کنید. هر آنچه مانع جریان آزاد انرژی می شود از خانه خود جدا کنید تا احساس رضایت و آرامش کنید
هر چیزی که جلوی دست و پا را می گیرد و جا را بیهوده اشغال می کند از سر راه بردارید، پشت درها چیزی نگذارید درها باید بتوانند آزادانه و به طور کامل باز شوند. راهروهای ورودی را خلوت کنید، زیر تختخواب ها چیزی نگذارید و به طور کلی هیچ جا را به حال خود رها نکنید
فنگ شویی نور
یک بار که همه چیزهای زیادی بیرون ریخته شد، شما آن مکان را بسیار روشن تر می یابید. پس احتیاجی به گفتن ندارد: باید به روشنایی هم نظم بخشید
جریان های منفی دوست دارند در مکان های تاریک لانه کنند. بنابراین اتاق های شما باید حتما روشن، نورانی و دلباز باشند تا همه بتوانند احساس خوبی داشته باشند.
از افزودن روشنایی در جاهایی که لازم است واهمه نداشته باشید. بدن، چشم ها و ذهن شما به نور نیاز دارند. هنگامی که به اندازه کافی از نور آفتاب بهره مند شوید به خوبی درمی یابید که نور آفتاب چگونه شما را سرحال می کند
البته فراموش نکنید که نور زیادی نیز مناسب نیست و برای ایجاد روشنایی همیشه تعادل و صرفه جویی را رعایت کنید
بیایید از خانه خویش به درآییم و به خانه ذهن وارد شویم
بدن ذهنی
بدن انسان دارای سه جنبه بعد یا بدن است؛ بدن جسمانی، بدن روانی- عاطفی و بدن ذهنی. بدن جسمانی جایگاه ارگان های مختلف مانند: قلب، مغز، کلیه، ریه و… است
جایگاه بدن روانی- عاطفی در واقع قلب انسان است که جایگاه عاطفی و عشق، مهر و خدای ناخواسته، کینه و نفرت است
بدن ذهنی که مکان آن در مغز است، جایگاه افکار، اندیشه ها، آمال و آرزوهاست
این سه جنبه از بدن در تعامل با یکدیگر هستند و اختلال و بیماری در هر یک، روی دیگری اثر می گذارد
بحث ما در باره بدن ذهنی است که افکار و اندیشه ها از آن بر می خیزد و خاطرات خوب و بد و همه آنچه را که ازطریق حس و تجربه آموخته است، در خود بایگانی می کند. و گاهی این انباشتگی خاطرات و آموخته ها اگر بد و دارای اثرات نامطلوب باشند، هر از گاهی سر برآورده و آرامش ما را بهم می زنند
خاطرات تلخ گذشته
ضمیر ناخودآگاه همه ما پر از خاطرات تلخ و شیرین گذشته است. ذهن ما همانند اتاقی خالی است که افکار و اندیشه ها در آن رفت و آمد می کنند. گاهی در آن می مانند و گاه آن را ترک می کنند
کسانی که وابسته به خاطرات گذشته هستند، افکار و اندیشه هایشان این خاطرات را مرور می کند، آنها را ارزیابی کرده و آنچه را که دلبستگی بیشتری به آن دارد، نگاه می دارد و هر از گاهی به آنها فکر می کند
کم کم به آنها خو می گیرد و آنها را ملاک و معیار انتخاب رفتار خویش قرار دهد و اینها در قالب احساسات و اندیشه های آنها، خود را نشان می دهد. مهرورزی، محبت، ستایش، خوبی ها، امید، بخشیدن خود و دیگران… نشانه های سلامت روان و برخورد منطقی و زندگی در اینجا و اکنون است
اما نا امیدی، کینه و نفرت، بدبینی و… که ویروس های روان هستند و از قدرت تخریب بالایی برخوردارند، نشانه ذهن ملامتگر و بدبین است
راستی، در خانه ذهن شما چه می گذرد
آیا ذهن شلوغی دارید؟
آیا ذهن شما انباشته از سؤال است؟
آیا ذهن شما انباشته از خاطرات تلخ است؟
آیا در ذهن خود نشانه هایی هم از خاطرات خوب دارید؟
راستی، چرا خود را از دست این خاطرات رها نمی کنید؟
آیا هیچ فکر کرده اید که مرور این خاطرات چه فایده ای برای شما دارد؟
آیا به ضرر و آسیب های ذهنی، جسمی و روانی این خاطرات هم فکر کرده اید؟
پس، منتظر چه هستید؟
چرا خود را از شر آنها رها نمی کنید؟
می پرسید چگونه؟ با خانه تکانی ذهنی
خانه تکانی ذهنی
بسیاری از روانشناسان معتقدند که بهترین روش رهایی از دست احساسات ناخوشایند و مشکلاتی که از این رهگذر به وجود می آید، «خانه تکانی ذهنی» است
به طبیعت بنگرید که چگونه در پاییز و زمستان برگ و بار کهنه خویش را به دور انداخته و پس از چندی دوباره نو می شود
به آب نگاه کنید
اگر آب، این مایه حیات مثل همه موجودات به همین شکل و بدون تغییر و تحول در کره زمین به حیات خود ادامه می داد، بدون شک پس از مدتی می گندید و همه اقیانوس ها و دریاها به مرداب بزرگی تبدیل می شدند
هیچ فکر کرده اید که از بدو پیدایش زمین تاکنون، چند بار؟ چند هزار بار؟ چند میلیون و میلیارد بار و چند… بار، آبهای جهان تبدیل به بخار و ابر شده و سپس به صورت برف و باران به روی زمین بازگشته اند؟
آیا هرگز اندیشیده اید که پوست بدن و بسیاری از سلول های بدن انسان در طول زندگی خود چند بار «نو
شده اند؟
اگر این نوزایشها نبود، انسان و بقیه موجودات نیز همانند اسباب و اثاثیه زندگی، کهنه و مستعمل شده و دیگر کارایی خود را از دست می دادند و بیمارگونه به حیات خود ادامه داده و از زندگی خویش لذت نمی بردند
حال که چنین ویژگی و توانایی برای نوزایش در وجود آدمی نهفته است، پس چرا عده ای خود را از این موهبت محروم می کنند و به احساسات ناخوشایند اندیشه های کهنه و خاطرات تلخ می چسبند و آن را رها نمی کنند؟
راستی اشکال کار در کجا است؟
باز هم می پرسید چگونه و چطور خود را از دست این خاطرات بد رها کنید؟
خیلی راحت است
با بخشیدن خود و دیگران و فراموش کردن آنچه که اتفاق افتاده و به فراموشی سپردن خاطرات بد و جایگزین کردن خاطرات خوش و نگاه منصفانه و واقع بینانه به همه ابعاد زندگی
همه شما مثال معروف لیوان پر و خالی را می دانید. حتی اگر قطره ای آب در لیوان باشد، چه بهتر است که آنرا این گونه توصیف کنید
من در لیوان خود مقداری آب دارم! (کمیت آن اهمیت چندانی ندارد. بلکه وجود آب در لیوان مهم است
مطالب مرتبط
دیدگاهها

بدون دیدگاه