غذای روح + کتاب غذای روح 2 + کتابی برای روح و روان و خرد شما!!
غذای روح کتابی شامل داستان های آموزنده ای است که می تواند غذای سالم و نیرو بخش برای روح و روان ما باشد. همان گونه که بدن نیاز به غذا نیاز دارد، روح ما نیز نیاز به غذا دارد و همان طور که ما سعی می کنیم غذای آلوده مصرف نکنیم باید غذای آلوده که ذهن و روح ما را آلوده می کند و بیمار می کند از خود دور کنیم. در کتاب غذای روح داستان های بسیار آموزنده و ساده ای از فرهنگ های مختلف آوره شده است. در این داستان ها قدرت و صداقت انسان به نمایش گذاشته شده است. در این داستان ها با نیروی حیات بخش امید، عشق ،درستی و صداقت آشنا می شویم و اینکه چگونه می تواند این نیرو ها زندگی انسان را دگرگون سازد.
نیروی کلام و غذای روح
بله نیروی تشویق و امید می تواند زندگی انسان ها را دگرگون سازد قصه های آموزنده می تواند همیشه در خاطر انسان باقی بماند و زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار دهد.
نیروی کلام مثبت و منفی متفاوت است.
نیروی کلام مثبت شگفتی خلق می کند.
نیروی کلام مثبت می تواند بر روی گیاهان تاثیر مثبت گذارد.
چقدر از کلام مثبت در مثال های زندگی روزانه استفاده می کنید.
خواندن روزانه این داستان ها می تواند نگرش مثبت و قوی را در انسان ایجاد کند.
از آنجایی که اکثر غذاهایی که وجود دارد آلوده است و ذهن انسان را تخریب می کند .لازم است از نیروی مثبت جهت تغییر خود استفاده کنیم.
داستان های غذای روح نیروی مثبتی است که می تواند زندگی ما را متحول کند.
جی پی واسوانی مرد وارسته ای است و سخن این مرد به دل می نشیند .سادگی داستان های او صداقت گفتار او زندگی افراد را دگرگون می سازد.
داستان آموزنده چی بی واسوانی مربوط به هیچ فرهنگ خاصی نیست متعلق به همه انسان ها است.
خواندن کتاب غذای روح را به همه توصیه می کنیم.
قدرت فکر و غذای روح
روانشناسان هميشه گفتهاند که طرز فکر بر نتيجه امور تأثير گذار است. دو دانشمند تصميم گرفتند که آزمايشی انجام دهند تا مشخص شود آيا طرز فکرها ميتوانند بر رويش بذرهای گياه موثر باشند؟
آنها دو گلدان يکسان برداشتند. در داخل هريک خاک و کود يکسان ريختند و 23 بذر گياهی در هر گلدان پاشيدند. هر دو گلدان در يک گلخانه و با شرايط جوّی و آب و هوای يکسان نگهداری شدند.
آن دو گلدان تنها از نظر يک متغير در شرايط متفاوت قرار داشتند و شرايط ديگر و متغيرهای آنها کاملاً يکسان بود. هر روز اين دو دانشمند به گلخانه ميآمدند و در برابر گلدان اول ميايستادند و منفیبافی ميکردند:
شما به هيچ دردی نميخوريد. هرگز نخواهيد روييد و اگر هم بروييد، خيلی زود پژمرده ميشويد و…
سپس در برابر گلدان دوم ميايستادند و مثبتگويی ميکردند:
شما بينظير هستيد و نتايج شگفتانگيزی از خود نشان خواهيد داد. وقتي شما بروييد واقعاً ديدنی ميشويد و آنها اين عمل را سه بار در روز و به مدت سه هفته تکرار کردند.
پس از پايان سه هفته، دو دانشمند دريافتند از گلدان اول تنها دو تا سه دانه جوانه زده و با قدرت بسيار ضعيفی رشد کرده است، در حالي که تمامی دانههای گلدان دوم جوانه زده و با قدرت بسيار خوبی رشد کرده است
اگر اين موضوع در مورد گياهان صدق کند، چرا در مورد انسان صادق نباشد
کتاب غذای روح
کتاب غذای روح یک اصل و عقاید پیروزی را توصیف می کند. طوفان های زندگی همیشه فرا خواهند رسید، اما شما باید همیشه آماده باشید. کتاب غذای روح به شما راهنمایی می کند که چگونه می توانید خدا را به جنگ برای شما دعوت کنید. خدا با آن نبردهایی که بر شما سنگینی می کنند، مبارزه خواهد کرد.
خدا همه چیز را در مورد طوفان می داند اما شیطان علت آن است. اصل و عقاید پیروزی هنگامی که مشکلات دشواری پیش روی شما قرار گرفته است، ساده ترین و بهترین راه دستیابی به پیروزی آزمایش شده و اثبات شده است. نیازی به جنگیدن در آن نبردها نخواهید داشت. تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که با استفاده از ابزارهای معنوی توصیف شده موقعیت خود را به دست بگیرید. نتایج آنقدر سریع و قانع کننده است که فقط می تواند معجزه باشد.
داستان هایی الهام بخش که ذهن شما را غنی می کنند، قلب شما را پاک می کنند و روح شما را دوباره زنده می کنند.
درباره نویسنده غذای روح
جی چی واسومی نیازی به معرفی خوانندگان ادبیات الهام بخش ندارد. وی به عنوان یکی از برجسته ترین مفاخر معنوی هند، یک فیلسوف عملی و یک مرد خدا شناخته شده است که فیض او هزاران نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده است. نویسنده با استعداد و اوراتوی درخشان، دادا، همانطور که عاشقانه خوانده می شود، مخاطبان برجسته ای را در سراسر جهان مخاطب قرار داده است و فقط در حد توان خود، با پیام های مثبت عشق، ایمان، شادی و آرامش ارتباط برقرار می کند.
جی چی واسومی دریافت کننده چندین افتخار از جمله جایزه معتبر صلح U Thant است. وی بیش از 80 کتاب نوشته است که بسیاری از آنها به زبان های مختلف خارجی ترجمه شده اند. همانطور که معظم له دالایی لاما وی را به درستی به تصویر کشیده است، دادا جی پی واسوانی زندگی نمونه دارما را تجسم می بخشد. او یک نمونه زنده از چگونگی حفظ روح و عملکرد سنت های باستانی ما است ، حتی در میان تغییرات و چالش های این عصر مدرن.
غذای روح
غذای روح یک مجموعه دل انگیز از داستانهایی است که توسط جی چی واسومی روایت شده است. این داستان ها از منابع بسیار متنوعی گرفته شده اند و از بزرگان و اشراف بشریت و همچنین انسانهای معمولی که نقاط ضعف و نقصان ما را به اشتراک می گذارند به ما می گویند. منابع آنها هرچه که باشد ، از هر یک از آنها که برخوردار باشند ، در همه داستانهای این جلد مشترک است که آنها از زندگی ، بزرگترین هدیه خداوند به انسان با ما صحبت می کنند.
جی چی واسومی در واقع یک مسابقه دهنده استعداد درخشان است. بینش عمیق او در ذات انسان، دلسوزی نسبت به همه خلقت ها و نگرش غیرقانونی او نسبت به انسان ها و مسائل باعث می شود که داستان های او واقعاً فراموش نشدنی باشند. غذای روح مجموعه ای است که دوست دارید بارها و بارها آن را بخوانید!
غيرممکن، ممکن ميشود
آن لحظه، لحظهاي به يادماندنی و هيجانانگيز در زندگی رابرت فولتون مخترع کشتی بخار بود. او برای اولين بار اختراع خود را در انظار عمومی آزمايش ميکرد.
صدها علاقهمند و مشتاق در ساحل رودخانه هادسن جمع شدند تا شاهد اين نمايش باشکوه باشند؛ البته، در بين اين جماعت عدهای نيز بودند که نسبت به عملکرد اين اختراع جديد بسيار بدبين بودند.
آنها فرياد ميزدند: «اين كار غيرممکن است؛ ماشين کار نخواهد کرد!»
از آنجا که هيچ تلاشی بيهوده نميماند، تلاشهای فولتون نيز به نتيجه رسيد. وقتی او کشتی کوچک بخار خود را به آب انداخت، موتور آن روشن شد و کشتی در مقابل چشمهاي بهتزده تماشاچيان شروع به حرکت کرد. آنها بياختيار کف زدند و هورا کشيدند و به اين مخترع توانمند تبريک گفتند.
اکنون بدبينان نيز همراه بقيه فرياد میزدند: «او موفق شد. غيرممکن، ممکن شد!»
در حقيقت اين مدل تا امروز همچنان به کار خود ادامه داده است و بشر استفادههای زيادی از آن کرده است.
هرگز قبل از اينکه عملکرد چيزی را حداقل يکبار نديدهايم، نگوييم: «غيرممکن است! کار نمیکند!»
باقیمانده آدمي
کنفوسيوس، فيلسوف بزرگ چينی، در بستر بيماری به سر میبرد و آخرين لحظات عمر خود را سپری ميکرد. دوستان و نزديکانش همگی به دور رختخواب او جمع شده بودند.
او زير لب زمزمه کرد : «چه کسی ميتواند بگويد که در دهان من چيست؟»
آن فيلسوف بزرگ تمامی دندانها يش را از دست داده بود؛ بنابراين، کساني که اطراف او گرد آمده بودند، گفتند: «ما فقط زبان میبينيم».
بعداز مدتی کنفوسيوس باز هم به آرامی پرسيد: «در دهان شما چيست؟»
آنها پاسخ دادند : «دندان و زبان».
آن فيلسوف عالی مقام گفت : «وقتی انسان متولد ميشود، تنها زبان دارد. به تدريج دندانها نيز اضافه میشوند. دندانها از زبان قويتر و تيزتر هستند، اما هرچه سن بالاتر میرود، آن دندانهای تيز به تدريج میافتند و اواخر عمر فقط زبانی نرم و لطيف باقی میماند».
اين فيلسوف در حال مرگ چند لحظهای صبر کرد تا نفسی بکشد و سپس در ادامه گفت . . . باقی این داستان حکیمانه را می توانید در کتاب غذای روح بخوانید.
جايی برای دو نفر
در به صدا درآمد. پشت در عاشقی بود که در جستجوی معشوق خود آمده بود.
از درون خانه صدايی آمد: «کيستی؟»
عاشق جواب داد: «منم».
در باز نشد و از درون خانه باز هم صدايی آمد: «اينجا جايی برای دو نفر نيست». عاشق با نااميدی از آنجا دور شد. مدتي نسبتاً طولانی گذشت. عاشق، در اين مدت، تجربهها و درسهای ارزشمندی کسب کرده بود.
عاشق دوباره به در خانه معشوق رفت و در زد.
…
ادامه این داستان را می توانید در کتاب غذای روح بخوانید.
تأثير اعمال نيك
هيزمشکن فقيری تمام روز سخت کار کرده بود و از جنگل به خانه بازمیگشت. او هيزمهايی را که ثمره تلاش روزانهاش بود، روی سرش گذاشته بود و به سوی خانه خود در حرکت بود.
در راه مرد پارسايی را ديد که به سوی او میآيد. او به مرد پارسا سلام کرد و برای عرض احترام ايستاد تا او عبور کند.
مرد پارسا به هيزمشکن گفت: «فوراً بستههاي هيزم را بينداز روی زمين».
هيزمشکن فقير نيز بيدرنگ درخواست او را اجرا کرد، اما حيرتزده دنبال علت اين کار بود.
مرد پارسا دوباره گفت : «طناب دور بسته هيزمها را باز کن».
وقتی هيزمشکن بسته هيزمها را باز کرد، يک مار زهردار و عظيمالجثه از لای هيزمها بيرون آمد. هيزمشکن از ديدن مار به شدت ترسيد و بیاختيار فرياد کشيد. مار به آرامی به زير بوتهها خزيد و ناپديد شد.
هيزمشکن که ترسيده و بهتزده شده بود، به پای مرد پارسا افتاد.
او گفت : «استاد، شما جان مرا نجات داديد».
مرد پارسا پاسخ داد …
می توانید ادامه این داستان و چندین داستان دیگر را در کتاب غذای روح بخوانید.
مستحق
روزی ارسطو با چند تن از دوستانش قدم میزد. فقيری از آنان صدقه طلب کرد. مرد فقير خوشنام نبود.
ارسطو مبلغی پول به او داد. کار او با اعتراض دوستان و همراهانش مواجه شد.
يکی از آنها گفت: «شما که از بدنامی او آگاهيد، چرا به او کمک میکنيد؟»
آن فيلسوف بزرگ پاسخ داد: «من صدقه را به اين مرد ندادم، بلکه آن را به بشريت هديه کردم»
به راستی، ما که هستيم که در مورد مردم قضاوت کنيم؟
این داستان را دوست داشتید؟
دوست دارید داستان هاب بیشتری شبیه این بخوانید؟
کتاب غذای روح را از دست ندهید.
سوالات متداول
1- کتاب غذای روح به چه افرادی کمک می کند؟
کتاب غذای روح برای همه مفید است. تمام کسانی که از این زندگی پر سرعت و خشن امروزی به تنگ آمده اند و نیاز دارند تا دنیا را از دریچه ی تازه ای ببینند. برای کسانی که نمی خواهند بدون تعمق در چرایی هستی، صرفا روز خود را شب کرده و شب خود را روز کنند.
2- کتاب غذای روح درباره چیست؟
کتاب غذای روح مملو از داستان هایی است کوتاه لی با تاثیر طولانی مدت عمیق که آدمی را به فکر فرو می برد. کتاب غذای روح را می توان در هر ساعت از روز و در مدت کمی مطالعه کرد و آن لحظه را تبدیل به کشف و شهودی عمیق کرد.
3- چرا باید کتاب غذای روح را بخوانیم؟
شاید زندگی پر هیاهوی امروزه به شما مانند نیکانتان فرصت اندیشیدن درباره معانیی هستی و مفاهیم عمیق زندگی را ندهد. شما با مطالعه کتاب غذا روح می توانید این فرصت را به اندازه یک داستان کوتاه برای خود فراهم کنید.
جمع بندی
کتاب غذای روح به خطر اینکه متشکل از چندین حکایت کوتاه است به شما این اجازه را می دهد که هر وقت احتیاج پیدا کردید عمیق تر به زندگی بنگرید و با خواندن به آرامش برسید، با خواندن حتی یک داستان کوتاه نصف صفحه ای این فرصت را به خود دهید. در انتهای خواندن این کتاب نگرش تازه ای نسبت به زیستن و مفاهیمی که شاید هیچ گاه فرصت اندیشیدن به آن را نداشتید، پیدا می کنید.
در صورت هرگونه سوال می توانید با واحد پشتیبانی ما به صورت تلفنی و تلگرام ارتباط بگیرید.
واحد پشتیبانی و راه ارتباطی با مرکز تجسم خلاق
۰۲۱۸۸۳۰۲۵۲۳
۰۹۰۱۱۵۹۴۹۴۳
کانال تلگرام مجموعه تجسم خلاق
صفحه اینستاگرام مجموعه تجسم خلاق
این دوره توسط دکتر آرام به صورت حضوری برگزار می شود. علاقمندان برای شرکت در دوره با مرکز تجسم خلاق تماس بگیرند.