نحوه مطالعه صحيح و فراگيري اصولي
نحوه مطالعه صحيح و فراگيري اصولي
فهرست مطالب مقاله
مطالعه يكي از اساسيترين و بنياديترين روشهاي علم آموزي و در نهايت، علمآوري و گسترش محدودهي آگاهيها است.
روش صحيح مطالعه، امري است كه از بررسي جنبههاي روانشناختي انسان حاصل ميشود.
اينكه چه چيزي را چقدر بخوانيم مهم نيست.
مهم طريقهي مطالعه و افزايش بازدهي در مطالعه است.
انجام يك مطالعهي صحيح ، ازدو بعد قابل بررسي است.
عوامل دروني: اين عوامل انگيزههاي فردي هستند.
در واقع مطالعهاي ميتواند نتيجهي مطلوبي در پي داشته باشد كه:
1) فرد با علاقه و آگاهي آن را انجام دهد.
2) هدف از انجام آن براي شخص، مشخص باشد.
اين عوامل به جهت اينكه كاملاً فردياند، قابل سنجش و اندازهگيري نيستند.
از راههاي محدودي قابل انجام است كه عمدهترين آنها، تقويت تلقيني است.
البته تلقين نه به اين معني كه فرد چنين توانايي ندارد،
بلكه مقصود از تلقين همان القا و تحريك فرد است تا خود او به ياري همت و پشتكارش، به چنين مهمي دست يابد.
پياده كردن اين روش ، نياز به روانشناسي فرد دارد.
براي مثال، معلمي كه در حالت رواني دانشآموزش دقيق است، راههاي تحريك و تلقين براي افزايش انگيزه در دانشآموز را به خوبي ميداند.
عوامل محيطي:
اين دسته عوامل در حقيقت فاكتورهاي خارجي هستند به اين معني كه فرد آنها را از محيط پيرامون درك ميكند.
بر خلاف عوامل دروني كه جنبهي اختصاصي دارند، عوامل محيطي در اكثر افراد، تاثير يكساني دارند
و به همين جهت، دستيابي به يك نظام و چارچوب كلي براي كنترل اين عوامل در ميان افراد مختلف، آسانتر است.
از جملهي اين عوامل ميتوان موارد زير را بر شمرد:
1) محيط مطالعه
2) زمان مطالعه
3) مدت مطالعه
4) كيفيت مطالعه
محيط مطالعه:
از عمده عواملي كه در بازده مطالعهي فرد مؤثر است محيطي است كه براي مطالعه انتخاب ميشود.
محيط مطالعه بايستي مرتب و منظم باشد.
به هم ريختگي محيط، باعث آشفتگي خاطر و پرت شدن حواس افراد ميشود.
از اين رو بايستي محيطي براي مطالعه انتخاب شود كه حدالامكان، منظم بوده و به دور از آلودگي صوتي، باشد.
البته دور بودن از آلودگي صوتي با دور بودن از سر و صدا تفاوت دارد.
منظور از آلودگي صوتي سر و صداي ناهنجاري است كه علاوه بر پرت كردن حواس موجب ناراحتي و پريشاني افكار ميشود
حال آنكه وجود سر و صداي غير مزاحم در محيط مطالعه اشكالي ندارد.
يعني، سكوت مطلق نيز كاملاً مناسب نيست.
دماي محيط مطالعه نيز در مطالعه تاثير دارد.
اصولاً، در محيطي بايستي مطالعه كرد كه احساس كسالت و پريشاني شده و سرما نيز از تمركز ذهني ميكاهد.
يعني متعادل نبودن دماي محيط مطالعه، قسمتي از مغز را مشغول خود ميكند
البته ممكن است اين مشغوليت ذهني، قابل ادراك نباشد
و فرد متوجه آن نشود ولي در هر صورت از تمركز ذهني ميكاهد.
رنگهاي پيرامون فردي كه مطالعه ميكند در آمادگي ذهني او مؤثر است.
رنگهايي كه در مقابل ديدگان فرد مطالعه كننده قرار ميگيرد بايستي برايش آرامشبخش باشد.
خود فرد بهتر ميداند كه چه رنگي برايش آرامش دهنده است.
پس بايستي سعي شود ، كه مسئلهي رنگهاي محيط و نيز تنوع آنها مورد توجه قرار گيرد.
در ضمن اشيائي كه موجب پرت شدن حواس ميشود ، تا حد امكان از محيط خارج شوند تا فرد با آرامش بيشتري مطالعه كند.
زمان مطالعه:
مطالعه مطالبي كه نيازمند بررسي محاسبات رياضي است، زماني مناسب است كه جسم كاملاً استراحت كرده و ذهن آمادهي تجزيه و تحليل است.
توصيهشده است كه در مواقعي كه جسم و ذهن خسته است، مطالعه انجام نشود.
مطالعه مطالب غير محاسباتي كه در كل، حالت به خاطر سپاري جملات را دارند نيز زماني كه ذهن به سبب انجام تجزيه و تحليلهاي محاسبهاي خسته شده است مناسب است.
البته استراحت ذهني، همگام با استراحت جسمي نيست.
يعني زماني كه مغز بهخاطر فعاليت در بكارگيري آموختهها، خسته شده است، از طريق افزودن دانستههاي حفظي به آن استراحت ميدهيم.
براي مثال مطالعه درس رياضي و حل تمرينات آن بكارگيري آموختههاست و همان فكر كردن و به نتيجه رسيدن است.
حال آنكه مطالعه تعليمات ديني، فقط افزودن بر اطلاعات است و تفكر و نتيجه گيري در آن، انرژي چنداني مصرف نميكند.
به عبارت ديگر در مطالعه محاسباتي، براي فكر كردن انرژي صرف ميشود
حال آنكه در مفاهيم غير محاسباتي، مغز فقط انرژي را براي طبقهبندي و افزودن جملات و مفاهيم در خود صرف ميكند.
مدت مطالعه:
كاملاً واضح است كه مطالعهاي كه نيازمند محاسبات فراوان است
در صورتي كه زمان زيادي به آن اختصاص داده شود سبب خستگي ذهني و كاهش بازدهي ميشود.
به گونهاي كه پيشرفت در مطالعه با افزايش زمان، كاهش مييابد.
پس بايستي در هنگام مطالعه ، هر زمان كه خستگي احساس شود، مطالعه متوقف شده به ميزان 5 تا 10 دقيقه استراحت صورت گيرد.
لازم به توجه است كه حتماً بعد از هر بار استراحت، مطالب گذشته، بايد كاملاً گذرا مرور شود تا پيوستگي مطالب در ذهن از بين نرود و يادگيري كامل صورت گيرد.
ميزان مدت مطالعه در مطالب تحليلي و حفظي با همديگر متفاوت است.
طبيعتاً مطالب تحليلي، زمان بيشتري نسبت به مطالبي كه جنبهي حفظي دارند، ميطلبد و هر فرد با توجه به نياز خود ميتواند آنها را تغيير دهد.
كيفيت مطالعه:
همان ميزان مطالعه در زمان مشخص است، به نحوي كه مطالب مورد مطالعه، كاملاً آموخته شده و ياد گرفته شوند.
در واقع مطالعهي مطلوب مطالعهاي است كه با كيفيت مناسبي انجام گيرد.
يعني مهم آنست كه مورد مطالعه چقدر ياد گرفته شده ميشود، نه اينكه چقدر كند انجام ميشود.
پس بايستي سعي كرد كه كيفيت مطالعه را افزايش داد نه زمان آنرا.
مسئلهي مهم ديگر بررسي روشهاي مطالعهي شخصي است.
يعني بعد از انجام هر مطالعه، فرد به اين مسئله فكر كند كه “چگونه ميتوانم مطالعهام را بهتر كنم؟”
اين فعاليت زماني بهتر نتيجه ميدهد كه شخص، تجزيه و تحليل خود را در مورد نحوهي مطالعهاش يادداشت كند و هر بار سعي كند، از نتيجهاي كه در دفعهي قبل بدست آورده، استفاده كند.
جمع بندي:
مطالب زير جمع بندي موارد اشاره شده است، كه به اختصار ذكر ميشود.
قبل از مطالعه، انگيزه كافي در شخص ايجاد شود.
هنگام مطالعه، شرايط فردي مؤثر در مطالعه مشخص شده و نقاط ضعف برطرف گرديده و نقاط قوت، تقويت شوند.
شرايط محيطي، رعايت شده و تمركز ذهني ايجاد گردد.
از مطالعه ارزيابي بعمل آورده و نتايج آن را به صورت كتبي نوشته و جمع آوري كرد و در دفعات بعدي از آنها استفاده كرد.