چگونه ازدواج خود را بهبود بخشیم(بخش سوم)
چگونه ازدواج خود را بهبود بخشیم(بخش سوم)
فهرست مطالب مقاله
روش 3
برقراری ارتباطی مفید
1- اختلافات خود را حل کنید.
وجود اختلاف در هر رابطهای طبیعی است.
اختلاف از طریق تشویق کردن شما برای همکاری با یکدیگر و در انتها رسیدن به چیزی بهتر میتواند
حتی باعث نزدیکتر کردن شما به همسر خود شود. نوع حل اختلاف است که اهمیت دارد.
حل اختلافات بهروشی سالم و مفید قطعاً شرایط ازدواج شما را بهبود خواهد بخشید.
l وقتی عصبی و خشمگین هستید، صحبت نکنید. هیچگاه نباید عصبانی به رختخواب بروید.
بحث در مورد موضوعی که یک یا هر دوی شما از آن ناراحت هستید، میتواند شرایط را بدتر سازد، چون وقتی خشمگین هستید،
بدن شما واکنش “جنگ یا گریز” را با پُر کردن بدن با آدرنالین تحریک و توانایی شما را برای فکر کردن
و آرام و منطقی صحبت کردن دچار اختلال میکند. از بدن خود آگاه باشید.
اگر متوجه شدید ضربان قلبتان بالا رفته است یا در تنفس دچار مشکل شدهاید، به پیش پزشک بروید.
2- نیازهای خود را به همسرتان بیان کنید.
شما نباید نگرانیهای خود را از همسرتان پنهان کنید. نگرانیها شما را در نهایت از پای درمیآورد. آنچه شما را آزار میدهد،
با همسر خود مطرح کنید. همسر شما ذهنخوان نیست و شما نیز نیستید.
l وقتی نیازهای خود را بیان میکنید، از گوشه و کنایه استفاده نکنید.
تا جای ممکن، بیان سادهای از آن مشکل را با استفاده از عبارتهای “من” ایجاد کنید.
برای مثال، “اخیراً من احساس تنهایی میکنم چون زمان زیادی را در کنار هم سپری نکردهایم.”
وقتی با هم ارتباط نداریم، احساس میکنم برای تو مهم نیستم و این مرا غمگین میکند.”
l زمانی که نیاز خود را بیان کردید، همسر خود را دعوت کنید همین کار را نسبت به شما انجام دهد.
نگذارید این یکطرفه شود. از همسر خود نظرش را بپرسید. “تو چه فکر میکنی؟” یا “چه احساسی دربارهی این داری؟”
سوالات مناسبی برای شروع هستند. بهدنبال “نگرانیهای مشترکی” باشید
که با همسر خود دارید. این امکان وجود دارد که شما نیازی را بیان میکنید
که حتی از آن آگاه نبودهاید یا ممکن است دارای نیازی باشید که هنوز برآورده نشده است.
l گفتگو دربارهی اختلافات با همسر خود میتواند بسیار مفید باشد.
این جایی است که شما برای بیان نگرانیهای خود احساس امنیت میکنید و میدانید صدایتان با مهربانی و احترام شنیده میشود.
شما میتوانید از این فضا بهعنوان مکانی برای حل این مسائل استفاده کنید.
l زمان و مکان مناسب را پیدا کنید.
شما همیشه قادر نخواهید بود زمان و مکان ایدهآل را برای داشتن یک مکالمهی جدی پیدا کنید اما سعی کنید
از عواملی که تمرکزتان را از بحث دور میکند، اجتناب کنید.
وقتی چیزی تمرکز شما را پرت میکند، سعی نکنید مکالمه را ادامه دهید.
زمانی را پیدا کنید که هر دوی شما بتوانید بر روی گوش کردن به صحبتهای یکدیگر تمرکز کنید.
3- هر مشکل را جداگانه حل کنید.
اگر همسرتان چیزی را بیان میکند که با آن مشکل دارد، سعی نکنید آن را با جملهی “خُب، من ممکن است …………….
اما دیروز تو ……………… کردی” مواجه کنید.
اگر دارای مشکلی با همسر خود هستید، میتوانید آن را زمان دیگری مطرح کنید.
اگر فرد مستقیماً با مشکل دیگری مرتبط نباشد، بهتر است بیش از یک مشکل به یک بحث تزریق نشود.
به طرز مشابهی، اگر میخواهید نگرانی را مطرح کنید، همسر خود را با سلسه رشتهای از ناراحتیهایتان مواجه نکنید.
بر روی چیزی تمرکز کنید که شما را نگران کرده است. این به هر دوی شما کمک خواهد کرد تا بتوانید آن مشکل را برطرف کنید.
4- از سرزنش کردن اجتناب کنید.
زبان سرزنش همسر شما را در موضع دفاعی قرار میدهد و او وقتی فکر کند
مورد حمله واقع شده است، احتمالاً حتی پیشنهادات درست را نخواهد شنید.
وقتی نگرانی را مطرح میکنید، نباید به سرزنش کردن همسر خود متوسل شوید.
برای مثال، به جای گفتن “چرا تو دیگر با من نمیخوابی؟”
چیزی همچون این بگویید: “من از خوابیدن در کنار تو لذت میبرم.
من انجام این کار را دوست دارم. تو چه فکر میکنی؟” با نخستین جمله، همسر خود را سرزنش میکنید
و احساسی همچون حمله به او دست میدهد.
دومین جمله میگوید که شما از چیزی دربارهی همسر خود آنقدر لذت میبرید که حتی بیش از آن را میخواهید.
5- اختلافها را بلافاصله حل کنید.
مهم است شما نسبت به چگونگی تکامل تعاملات خود آگاه باشید،
بهویژه وقتی دربارهی یک مشکل حساس یا ناراحتکننده بحث میکنید.
اگر متوجه شدید که یک یا هر دوی شما غرق احساسات شدهاید، گامی به عقب بردارید.
توجه به تضادها و اختلافات خود کمک میکند از جنگ و دعواهای بیحاصل اجتناب کنید.
l به آنچه برایتان مفید است، توجه کنید. زوجها با هم متفاوت هستند
و آنچه برای رفع اختلافها موثر است، نیز از زوجی به زوج دیگر ممکن است متفاوت باشد.
l استفاده از شوخطبعی یک روش شایع برای دور کردن خشم است. مواظب باشید از شوخیهای کنایهآمیز استفاده نکنید که غالباً اوضاع را بدتر میسازد.
l اگر همسر شما حرفی آزاردهنده بر زبان میآورد، از او بخواهید آن را به شکل دیگری بیان کند.
خشمگین نشوید، فقط احساسات خود را بیان کنید: “این به احساسات من صدمه میزند.
آیا میتوانی منظور خود را به شکل متفاوتی بیان کنی؟”
l مسئولیت قبول کنید. مشکلات و مسائل تقریباً هیچگاه یکطرفه نیستند.
مسئولیتپذیری برای حتی بخش کوچکی از یک مشکل به همسرتان کمک میکند احساس اعتماد به شما داشته باشد.
6- بپذیرید چیزهایی وجود دارد که نمیتوانید تغییر دهید.
اگر شما و همسرتان دائماً یک نوع تضاد و اختلاف را تجربه میکنید،
این میتواند به دلیل ویژگی شخصیتی در شما باشد که احتمالاً تغییر نمیکند.
برای مثال، اگر فردی برونگرا هستید که دوست دارید با دوستان خود بیرون بروید
و همسرتان فردی عمیقاً درونگراست، ممکن است در نهایت همیشه یک تضاد مشابه را آخر هفتهها تجربه کنید.
برخی از این ویژگیها قابلتغییر نیستند و شما باید دارای یک دیدگاه انعطافپذیری باشید که آنها به به منبع اختلاف تبدیل نشوند.
شخصیزدایی کردن: یک دلیل که اعمال همسر ما میتواند باعث بروز اختلاف شود
این است که ما آنها را شخصی میکنیم در حالیکه شخصی نیستند.
برای مثال، اگر همسر شما مسافرت را دوست ندارد و به نظر نمیرسد
از مسافرت لذت ببرد، یک روش شخصیسازی آن این است: “اگر او مرا واقعاً دوست داشت، با من به مسافرت میآمد.
” این نوع رویکرد برای هیچکدام از شما مناسب نیست و میتواند
شما را به این احساس منتهی کند که خود را برای انجام کارهایی سرزنش کنید که تقصیر شما نیست.
7- سوال بپرسید.
تظاهر نکنید از تفکرات یا احساسات همسر خود آگاه هستید.
“ذهنخوانی” میتواند وسوسهکننده باشد، بهویژه زمانیکه ما تفسیرها و جانبداریهای خود
را وارد موقعیتی میکنیم. این برای هر رابطهای بسیار خطرناک است.
به جای تلاش برای “حق به جانب” بودن یا “دفاع” از موقعیت خود،
نسبت به افکار و احساسات همسرتان کنجکاو باشید.
بدانید تقریباً همهی موقعیتها درونی هستند و شما و همسرتان ممکن است
دارای تفسیرهای گوناگونی از یک واقعه باشید.
هیچکدام از شما احتمالاً “درست” یا “غلط” نمیگویید.
گوش کردن به حرفهای یکدیگر برای اجتناب از این مشکلات از اهمیت زیادی برخوردار است.
پرسیدن سوال همچنین بهعنوان شکلی از گوش کردن فعال بسیار مفید است.
وقتی همسرتان احساسات یا افکار خود را با شما در میان میگذارد،
زمانی را به فکر کردن به آنچه شنیدهاید، اختصاص دهید. تقاضای شفافیت کنید.
برای مثال، “شنیدهام که گفتهای احساس خشم داری چون من یادم رفت به قرار شب گذشته بیایم. آیا منظورت این است؟”
8– مصالحه کردن را یاد بگیرید.
غالباً افراد مصالحه را بهصورت موقعیت “او پیروز شد، من باختم” میبینند.
در حقیقت، مصالحه عنصر حیاتی یک ازدواج با بنیان محکم و شاد است.
مصالحه جستجو برای پیدا کردن نقاط مشترک بین دو نفر است و برای برطرف کردن مشکلات زندگی ضروری است.
مصالحه بهمعنی آن نیست که شما در مقابل چیزهایی تسلیم میشوید
که برایتان مهم است و منجر به تنفر و پشیمانی میشود.
مصالحه به معنی پیدا کردن چیزهایی است که میتوانید با آن زندگی کنید.
دکتر جان گاتمن توصیه میکند که هر همسری دو دایره بکشد،
یک دایره در داخل دیگری. در داخل دایرهی کوچکتر، چیزهایی را بنویسید که کاملاً به آن نیاز دارید.
اینها چیزهایی هستند که ارزشهای اصلی زندگی شما را تشکیل میدهند و شما نمیتوانید بدون آنها زندگی کنید.
در داخل دایرهی بزرگتر، چیزهایی را بنویسید که میتوانید با آنها زندگی کنید.
9- نمونهای برای خود در نظر بگیرید.
به عنوان راهی برای تشریح تکنیکهای ارتباطی این مقاله، مثال زیر را در نظر بگیرید.
شما میخواهید اوقات فراغت خود را بر روی ایجاد یک پروژه تمرکز دهید که برایتان خیلی مهم است.
همسر شما میخواهد زمان فراغت خود را به مسافرت برود.
این تضاد در خواستهها میتواند باعث بروز اختلاف شود اما اگر بهدرستی مدیریت شود،
میتواند به شما کمک کند تا در کنار هم یکدیگر را بفهمید و راهحلی پیدا کنید.
همسر خود را دعوت کنید تا از شما سوالاتی دربارهی دیدگاههایتان بپرسد.
برای مثال، همسر شما میتواند سوالات با انتهای بازی دربارهی این موضوع بپرسد
که چرا شما میخواهید بر روی این پروژه کار کنید، هدفتان چیست،
چه نگرانیهایی دربارهی آن دارید و ….
سپس از همسر خود دربارهی دیدگاههایش سوال کنید. به رفتن به مسافرت فکر کنید.
از سوالات و مهارتهای شنیداری فعال برای گوش کردن به دیدگاههایش استفاده کنید،
درست همانطور که او به حرفهای شما گوش میکند.
زمانیکه دارای فهم خوبی نسبت به موقعیت طرف مقابل خود شدید، سعی کنید
به روشی دست یابید تا نیازهای هر دویتان برآورده شود. این ممکن است به معنی آن باشد که شما به مصالحه میرسید
یا ممکن است به معنی آن باشد که یکی از شما تصمیم میگیرد برنامههای خود را بهنفع دیگری به تعویق بیندازد.
آنچه مهم است این است که شما با هم کار میکنید تا مشکلاتتان حل شود و همسر شما باید بداند شما همیشه از او حمایت میکنید.