رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم: کلید تمرکز و چگونگی تاثیر هیپنوتیزم بر کارآیی ذهن
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم چیست – تمرکز فکر و هیپنوتیزم ارتباطات مختلفی با یکدیگر دارند. در وضعیت هیپنوتیزم، فرد معمولاً تمرکز عمیقی را تجربه میکند و از دنیای خارجی کمتر آگاهی دارد. این تمرکز عمیق به او کمک میکند تا به دستورات و تلقینهای هیپنوتیزور پاسخ دهد. به عبارت دیگر، هیپنوتیزم میتواند تمرکز فرد را افزایش دهد و وی را به میزان بیشتری به دستورات و تلقینهای مختلف حساس کند.
همچنین، تمرکز فکر میتواند در تمرینهای خودهیپنوتیزم مفید باشد. زمانی که یک فرد تصمیم میگیرد به تواناییهای خود با استفاده از هیپنوتیزم خودهیپنوتیزمی پیش برود، او نیاز به تمرکز بالا بر روی هدف و مشتاقانه پذیرش تلقینات مثبت دارد. این تمرکز فکر میتواند او را در دستیابی به اهداف مورد نظرش کمک کند.
در مواردی نیز تمرکز فکر و هیپنوتیزم به صورت متقابل تأثیر متقابل دارند. به عبارت دیگر، تمرکز فکر میتواند فراینه هیپنوتیزم را تسهیل کند و از طرف دیگر، هیپنوتیزم میتواند تمرکز فکر را بهبود بخشد. این تعامل میان دو مفهوم مهم برای کمک به افراد در بهبود تمرکز و دستیابی به اهداف شخصی خود اساسی است.
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم چیست
فهرست مطالب مقاله
عدهای از دانشمندان علم هیپنوتیزم، هیپنوتیزم را یک نوع تمرکز فکر میدانند، از جمله جیمز برید، با معطوف کردن توجه سوژه به شمع یا شیئ نورانی او را به خواب هیپنوتیزم میبرد. این عده استدلال میکنند که هنگام خود هیپنوتیزم کردن، ما فقط فکر خود را به یک نقطه متوجه میکنیم و در نتیجه خود به خود هیپنوتیزم میشویم.
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم را در قدیم کودکان وقتی به پشت میخوابیدند و به ماه آسمان نگاه میکردند می توانیم ببینیم این افراد به خواب هیپنوتیزم به مرحله لتارژی یا موت کاذب میرفتند و مادران تصور میکردند که کودکشان مرده است. چون عدهای از علمای هیپنوتیزم، علت ایجاد هیپنوتیزم را تمرکز فکر میدانند، لذا به بحث و گفتگوی بیشتری در اطراف عقاید این عده از روان شناسان میپردازیم.
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم با نظریه جیمز برید
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم از نظر جیمز برید که برای هیپنوتیزم کردن اشخاص، آزمایشات مختلفی نمود، از جمله سوژه را روی صندلی نشاند و به او دستور داد که بدون حرکت و پلک زدن به نور شمع خیره شود و مشاهده کرد که بعد از چند مرتبه تلقین، سوژه به خواب رفت. پس از آزمایشات مکرر این طور نتیجه گرفت که با خسته کردن اعصاب چشم و به کمک تلقین اخشاص هیپنوتیزم میشوند.
به طوری که ملاحظه میشود جیمز برید توجهی به تمرکز فکر نداشته و متوجه این حالت نبوده که وقتی سوژه به شمع نگاه میکند، فکرش متمرکز میشود، بلکه تصور نموده که اعصاب چشمش خسته میشود،در حالی که به عقیده من اگر چشمهای شخصی خسته بشود، ولی فکرش متمرکز نباشد، هیپنوتیزم نخواهد شد. زیاد دیده شده که اشخاصی چشمهایشان خسته بوده ولی چون فکرشان متوجه مطالب و موضوعات یا صحنههای دیگر بوده به خواب نرفتهاند.
و اما سالها بعد جیمز برید واضع کلمه هیپنوتیزم متوجه خطای خود شد وعقیده خود را تصحیح کرد و اظهار داشت که هیپنوتیزم عبارت از تمرکز قوای روانی است،که فکر سوژه متوجه یک نکته و یک موضوع میشود و چنان مغز و فکر سوژه جذب و متمرکز میشود که سایر مطالب و موضوعات به کلی کنار رفته و نمیتوانند شخص را تحت تأثیر قرار دهند.
رابطه تمرکز و هیپنوتیزم با نظریه پروفسور هیوزبنت
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم از نظر پروفسور هیوزبنت که معتقد است که قسمتهای مختلف مغز هر یک انجام کارها و وظایفی را به عهده دارند، هنگام هیپنوتیزم تمام قسمتهای دیگر مغزی که به اندیشههای مختلف توجه دارند از کار باز میایستند و متوقف میشوند، فقط یک فکر و یک موضوع و یک ایده برای سوژه باقی میماند و آن عبارت از توجه و تمرکز به یک نقطه است و در چنین حالتی تلقین وارد صحنه عمل میشود و سوژه افکار تلقین شده را میپذیرد.
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم با نظریه گرنی
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم از نظر گرنی که معتقد است که متوجه و متمرکز نمودن فکر سوژه موجب میشود که فکر سوژه از سایر موضوعات دیگر جدا شود زیرا شخص در حالت عادی بیداری دارای پراکندگی فکر است، یعنی افکارش متوجه بسیاری از احتیاجات و تمایلات و موضوعات روزانه میباشد، ولی هنگام هیپنوتیزم، شعاع فکر از روی کلیه نیازمندیها و ظواهر موجود بریده میشود و فقط یک اندیشه باقی میماند و آن عبارت از اندیشهای است که هیچ معنی و مفهومی ندارد، مثل نگاه کردن به شعله شمع یا یک نقطه براق و به هیچ چیز فکر نکردن که دارای معنی و مفهومی نمیباشد.
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم که در این صورت سوژه استقلال فکری خود را از دست میدهد یعنی مغزش از هرگونه فکری خالی میشود، در چنین وضعی هیپنوتیزور تلقین و فکر خود را واردمغز خالی هیپنوتیزم شونده مینماید و چون مغز خالی است و افکار برتری در آن وجود ندارد، لذا تلقینات و افکار هیپنوتیزور را میپذیرد.
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم با نظریه برنهایم
عقیده برنهایم دربارهی رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم این است که میگوید:
«هنگام هیپنوتیزم تمام فشار عصبی سوژه روی یک فکر منفرد متمرکز میشود، این تمرکز عصبی در مقابل تلقینات هیپنوتیزور با همان شدت تمرکز خود از نکتهای به نکته دیگر منتقل میشود.»
برنهایم معتقد است که اشخاص در حال خودآگاهی و عادی ممکن است دچار اشتباهات و توهمات و یا هذیانها شوند، که این حالت گاهی به خودی خود به وجود میآیند و گاهی به علت ورود و فشار تحریکات اجتماعی در افراد پیدا میشوند و گاهی هم در اثر تلقین و توصیه افراد دیگر ایجاد میشوند.
با این وجود شخص در حالت عادی و طبیعی تا حدودی رویدادها، موضوعات، افکار و اندیشهها را تجزیه و تحلیل و بررسی می کند که در نتیجه موضوعی یا اندیشهای را قبول یا رد میکند. در حالی که هنگام هیپنوتیزم قدرت فکر کردن و سنگین و سبک کردن موضوعات برای انتخاب بهتر از بین میرود.
«… این تغییر به قدری به سرعت انجام میگیرد که قوای عضلانی فرصتی برای ممانعت آن نخواهد داشت و هنگامی اثر میکند که فرصت از دست رفته و اندیشه به صورت رفتار ظاهر شده است، اگر حالت آگاهی در تعقیب رفتار به وجود آید باز هم فرصت از دست رفته و نمیتواند رفتار را کنترل کند.»
اگر چند سطر بالا عقیده برنهایم باشد ایرادی بر آن وارد است و آن این که شخص هیپنوتیزم شده، همه نوع تلقین و افکار را در خواب هیپنوتیزم قبول نخواهد کرد و انجام نخواهد داد، ولو در خواب بسیار عمیق و سنگین باشد. برنهایم برای تلقین پس از ایجاد تمرکز فکر اهمیت خاصی قایل است. برنهایم به تلقین شکل معما و اسرارآمیزی میدهد و مثل این است که میخواهد برای تلقین نیروی ماوراء الطبیعه یا مغناطیس حیوانی قایل شود.
تمرکز و هیپنوتیزم با نظریه برامول
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم از نظر برامول متخصص بزرگ هیپنوتیزم علاوه بر تمرکز حواس به تلقین و تمایل فرد و استعداد فرد برای هیپنوتیزم شدن اهمیت میدهد و ایرادی که به جیمز و برنهایم میگیرد این است که میگوید، تنها تمرکز فکر برای هیپنوتیزم شدن کافی نیست بلکه مجموعهای از عوامل موجب هیپنوتیزم میشوند.
در اینجا میتوان گفت که نظریه برامول در مورد رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم نظریه «پلی ایدیسم» میباشد. «پلی ایدیسم» یک کلمه انگلیسی است و به معنی «طرفدار عقیده چند عاملی» میباشد که مقابل آن کلمه «مونوایدیسم» میباشد و میتوان گفت که معنی «موتو ایدیسم» یعنی «طرفدار عقیده یک فکری» که همان تمرکز حواس یا تمرکز فکر میباشد.
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم با عقیده دکتر وان پلت
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم به عقیده دکتر «وان پلت» رییس انجمن پزشکی انگلستان و سردبیر مجله «مدیکال هیپنوتیزم»، هیپنوتیزم عبارت از یک حالت تمرکز شدید مغزی است. در حال عادی مغز متوجه افکار، اعمال و کردار بسیار زیادی است، گرفتار مسایل و مشکلات زندگی است، بدین ترتیب نیروی فکری پخش و پراکنده است. بنابراین هر تلقینی در چنین حالت فکری از یک گوش داخل و از گوش دیگر خارج می شود فقط قسمت کوچکی از مغز مقدار کمی از آن مطالب و تلقینات را میگیرد.
بنابراین اثر چنین تلقینی بسیار ضعیف است، در حال هیپنوتیزم درجه تمرکز فکر خیلی بیشتر از حالت عادی و بیداری میشود و عملاً تمام تلقین جذب میگردد. بنابراین اثر و نفوذ تلقین بسیار قوی و زیاد است. «وان پلت» میگوید: در حال تمرکز صد درصد یا هیپنوتیزم عمیق مغز ما از هیچ چیز آگاه نیست و به هیچ چیز توجه ندارد مگر به همان مطالبی که به آن تلقین میشود و حتی هیپنوتیزم شونده شدیدترین دردها را نیز احساس نخواهد کرد.
بعد از هیپنوتیزم، وقتی که مغز به حالت معمولی خود باز میگردد هر جزیی از قدرت مغزی، قسمتی از تلقین را اجرا خواهد کرد و در نتیجه احساس مناسب و مطبوعی به هیپنوتیزم شونده دست خواهد داد.
برنامه های ذهن و رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم
یک گفتهی قدیمی در میان برنامه نویسان کامپیوتر وجود دارد که میگویند: «آشغال درون، آشغال بیرون» این گفته بدان معنی است که اگر اطلاعات بدی وارد کامپیوتر کنید، میتوانید خروجی را که انتظار داشته باشید که کمتر از حد ایدهآل است. از برخی جهات، ذهن همچون یک کامپیوتر بسیار پیچیده است. الگوهای فکری و رفتاری همچون برنامههای نصب شده در کامپیوتر هستند. برخی از این برنامهها توسط شما نصب شدهاند.
برای مثال، ممکن است نخستین باری که شکلات می خورید، از مزهی آن لذت برده و بعد از آن شروع به خوردن آن کنید و تا به امروز شما الگوی خوردن شکلات را به شکل عادی در خود ایجاد کردهاید. برنامههای دیگر توسط اولیاء یا معلمان شما نصب شدهاند. برای مثال، آنها ممکن است شما را به سوی هنر کلاسیک یا نئوکلاسیک تشویق کنند و الان به عنوان یک انسان بزرگسال شما عمیقاً کارهای هنری کلاسیک را جمع آوری کرده و آنها را تحسین میکنید.
به طرز مشابهی، همتایان شما (از دوران بچگی به بعد) میتوانند به برنامهریزی ذهنی شما کمک کنند. فرض کنید که دوستانتان شما را به کشیدن سیگار دعوت میکنند. در ابتدا، این کار برای شما ناراحت کننده و به سختی رضایت بخش است. سپس به تدریج حسی از آرامش و پذیرش را نسبت به سیگار کشیدن در خود ایجاد میکنید.
تلفن تماس برای اطلاعات بیشتر با موسسه تجسم خلاق
02188302523
تلگرام و واتساپ
09011594943
برای سی سال بعد، شما همچنان سیگار میکشید و در ضمیر ناخودآگاه خود این کار را با حسی از آرامش مرتبط میکنید، زیرا این برنامه در ذهن شما تبدیل به کلیشه شده است و هر زمان که احساس استرس میکنید فعال میشود. درست همانطور که برنامههای یک کامپیوتر میتوانند با دستورات صحیح فعال شوند، برنامههای ذهن شما نیز هر زمان که مجموعهی مشخصی از افکار، کلمات یا حوادث رخ میدهند در ذهن ناخودآگاهتان منتظر فعال شدن هستند. این ذات یادگیری است و معمولاً به نفع شما کار میکند.
با این حال، بعضی وقتها شما به این حقیقت میرسید که دیگر به مجموعهی مشخصی از افکار یا رفتارها نیازی ندارید. شاید میخواهید از دادهی ذهنیای رها شوید که مدتها پیش در ذهن خود قرار دادهاید. شاید فقط میخواهید یک برنامه، یک باور یا رفتار جدیدی را به ذهن خود اضافه کنید. در واقع، میخواهید تا برنامهریزی ذهن خود را تغییر دهد.
مغز و امواج مغزی در هیپنوتیزم
مغز و امواج مغزی در هینوتیزم راستی در حالت هیپنوتیزم چه اتفاقی می افتد؟ رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم چگونه است؟ آیا اظهارات هیپنوتیزم شدگان درست است؟ براستی چه اتفاقی در درون بدن انسان می افتد که چنین اتفاقاتی رخ می دهد؟ کدام قسمت از مغز یا ذهن مسئول این تغییرات درونی است؟ آیا واقعا” این پدیده قابل بررسی از دیدگاه های عمیق بالینی نیست؟
مطالعات انجام شده در مورد مغز انسان، با جداسازی دو نیمکره مغزی در مورد برخی از بیماران صرعی نشان دهنده این واقعیت بوده است که ما در واقع دارای دو مغز هستیم که بطور مستقل از یکدیگر عمل می نمایند. بدین ترتیب با مواجه با محرک های محیطی آنها بطور یکسان عمل نمی نمایند و هرکدام توانائی خاص خودشان را دارا هستند.
هر نیمکره مغزی دارای وظایف و توانائی های خاص خودش است و صرفا” به محرک هائی واکنش نشان می دهد که در سیطره توانائی خودش باشد یک مجله مشهور آمریکائی تصویر خیلی ساده شده کارکرد نیمکره های مغز را نشان می دهد همانگونه که در تصویر نیز مشاهده می شود مراکز ادراکات، احساسات و تخیلات و دریافت هنری، موسیقی، مجسمه سازی و رقص در نیمکره راست مغز و مراکز مرتبط با منطق، ریاضیات، توانشهای کلامی و نگارشی و فهم علوم و فنون در نیمکره چپ مغز قرار دارد بارنت، در مطالعه خود متوجه گردید که با فعال شدن نیمکره راست مغز توانائی تصوراتی و هیپنوتیزم افزایش می یابد.
هیلگارد در مطالعاتی که روی افراد انجام داد به این نتیجه رسید که بین قدرت تصورات و قدرت خیال پردازی و هیپنوتیزم (رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم) ارتباط نزدیکی وجود دارد. اریکسون، کشف نمود بیمارانی که با مشکلاتشان بطور منطقی و تحلیلگرانه برخورد می کنند و آمادگی بیشتری از دیگران برای حل مسائل منطقی دارند دیرتر و به سختی هیپنوتیزم می شوند.
بارنت ، اظهار نموده که نیمکره راست هشیاری فرد را تحت سلطه خود دارد و بطور غیر مستقیم تأثیر در آگاهی دارد. چن، دورکین وبلوم کوئیست عنوان نموده اند که نیمکره چپ در هشیاری نرمال (Normal Consciousness) مسلط هستند و بیشتر فعالیت دارند حال آنکه نیمکره راست به نسبت فعالیت بیشتری را در حالت تغییر یافته آگاهی دارد.
میلر: وقتی یک محرک قوی، جاذب و ثابت بکار برده می شود، برای مثال محرکی مثل کریستال برای خیره کردن چشم، این باعث کاهش و ساکن شدن فرایند تداعیات و ارتباطات در کورتکس حسی می شود. این حالت باعث و عامل تجزیه و انفکاک و کاهش و نقصان در فعالیت های جسمانی می شود. به عبارت دیگر ساکن شدن ارتباطات در مراکز حسی کورتکس باعث کاهش در فعالیت های جسمانی می شود. تعداد قابل توجهی از محققین اظهار داشته اند که رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم یک حالت تغییر یافته از هوشیاریست.
هیلگارد، در زیربنای تئوریک هیپنوتیزم به لحاظ ذهنی اظهار می کند که هیپنوتیزم یک وضعیت تجزیه یا انفکاک در هشیاری ایجاد می کند. این انفکاک شامل یک شکاف در فرآیندهای روانی شده و آن را به دو شق یا قسمت از آگاهی در می آورد. یکی از این دو بخش در ارتباط با هیپنوتیزم کننده و محیط و جهان بیرون است و بخش دیگر مربوط به دنیای درون و ناظر درونی است.
هیلگارد اعتقاد دارد که اثرات هیپنوتیزم محصول این هشیاری تفکیک شده است. برای مثال زمانی که سوزنی به دست سوژه هیپنوتیزم شده فرو می رود و به سوژه گفته می شود که او کاملا” نسبت به درد بدون واکنش باقی می ماند یا اصلا” دردی را احساس نمی کند، واقعیت اینست که آگاهی بیرونی یا آگاهی مرتبط با هیپنوتیزم شونده می گوید که دردی احساس نمی کند، و از آنجائیکه بین هشیاری شکاف افتاده احساس درد نمی تواند به آگاهی درونی به دلیل انفکاک منتقل شود و در نتیجه دردی احساس نمی شود. در واقع آگاهی بیرونی تحت تأثیر حرف های هیپنوتیزم شونده است.
امواج مغز و رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم
تغییرات در هوشیاری رابطه بسیار نزدیکی با تغییرات الکتریکی در مغز دارد. همانگونه که می دانیم فعالیت های الکتریکی در مغز در چهار نوع یا شکل کلی نمایش داده می شود:
۱) اثر هیپنوتیزم بر مغز و امواج مغزی در حالت هوشیاری کامل – امواج ۱۳ تا ۲۴ سیکل در ثانیه (بتا Beta)
۲) اثر هیپنوتیزم بر مغز و امواج مغزی در حالت ریلکس جسمانی – امواج ۸ تا ۱۲ سیکل در ثانیه (آلفا Alpha)
۳) اثر هیپنوتیزم بر مغز و امواج مغزی در حالت خواب سبک – امواج ۴ تا ۷ سیکل در ثانیه (تتا Teta)
۴) اثر هیپنوتیزم بر مغز و امواج مغزی در حالت خواب سنگین-امواج ۴ سیکل در ثانیه (دلتا Delta)
مطالعات نشان داده که هنگام هشیاری یا هنگام حل مسائل ریاضی یا تفکرات، امواج (بتا) فعالیت مسلط دارند. هنگام استراحت و آرامش امواج (آلفا) فعالیت مسلط دارند. در رویاهای روزانه و یا تخیلات، هشیاری کاهش می یابد. در واقع خیالبافی شاید یکی از خواصش این باشد، که قدری انسان را از فشارهای استرس زای زندگی رهایی بخشد. در توهم آگاهی کاملا” قطع می شود.
قطع کامل از واقعیت زندگی. کیفیت توهم، در هیپنوتیزم و بیماران روانی فرق دارد در حالت هیپنوتیزم حالتی شبیه به شبه توهم دارد. بررسی های انجام شده نشان داده که در عمیق ترین درجات هیپنوتیزم درصدی آگاهی وجود دارد. حتی در خواب عمیق معمولی یا حتی بیهوشی به همین صورت درصدی آگاهی وجود دارد. برای مثال برخی از محرک های خاص ممکن است در حالت خواب عمیق یا حتی بیهوشی شنیده شوند.
مادر، در خواب عمیق متوجه کوچکترین سر و صدای فرزند نوزاد خود می شود، حال آنکه شاید هرگز متوجه رعد و برق شدید نشود بعضی از افرادی که در بیهوشی عمیق قرار داشتند، بعد از بیرون آمدن از بیهوشی برخی از حرفهای پزشکان را عنوان می نمودند و این نشان دهنده درصدی آگاهی بوده است هیپنوتیزم خواب نیست، بیهوشی هم نیست، بلکه حالتی شبیه به خواب آلودگی است. در قویترین درجات هیپنوتیزم درصدی آگاهی وجود دارد و فرد می داند چه می کند و چه اتفاقی می افتد. در هیپنوتیزم سبک امواج آلفا و در هیپنوتیزم عمیق امواج بین تتا و دلتا گزارش شده است.
مفاهیم هیپنوتیزم و رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم
در ابتدای بحث اصلی هیپنوتیزم به تعریف بعضی از مفاهیم اصلی هیپنوتیزم می پردازیم. دانستن تعریف علمی این مفاهیم شما را در پیگیری بهتر موضوع یاری می دهد.
هیپنوتیزم:
یک تغییر گذاری ذهنی است که با تغییر در درک، تصویر سازی، تلقین پذیری و تمرکز همراه بوده و با تلقین پدید می آید. هیپنوتیزم با پدیده هایی چون انفکاک همراه است.
هیپنوتیزور:
کسی که اقدام به عمل هیپنوتیزم می کند اما بصورت علمی و حرفه ای به کسی هیپنوتیزور می گویند که بتواند 70% از مردم را با استفاده از تکنیکهای مناسب به خلسه فرو برد.
سوژه:
کسی که تحت عملیات هیپنوتیزم قرار می گیرد به بیان دیگر کسی که عمل هیپنوتیزم و سیر آن را تجربه می کند (نه آنکه الزاماً به خلسه فرو رود.)
ضمیر آگاه و ضمیر ناخودآگاه و رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم:
تعاریف بسیار و در عین غیر جامعی از آنها در دست داریم. واقعیت این است که بسیاری از مفاهیم براحتی قابل تعریف کردن نیستند. از کسانی که در مورد آگاه و ناخودآگاه بحثهای جالب توجهی ارائه و نقش اساسی ایفا کرده اند فروید جایگاهی ویژه دارد. ضمیر آگاه جایگاه دانسته های معمول ماست. تفکر انتزاعی یا همین فکر استدلالی ما مربوط به ضمیر آگاه ماست.
اما ضمیر ناخودآگاه جایگاه عظیمی است که آروزها، امیال، عواطف، احساسات و آن چیزهایی که فراموش شده، سرکوب گردیده و و پس دخورده، به آنجا سرازیر می شود. تفکر ضمیر ناخودآگاه قیاسی بوده و از این رو زبان صحبت کردن با ضمیر ناخودآگاه، با زبان متعارف اندکی تفاوت داشته و تابع قواعد خاصی است که رعایت آنها باعث بهتر شدن نتیجه های دلخواه می گردد
مانیتیزم:
بنیان آن را به مسمر منتسب می کنند پیروان این تئوری یا مکتب فکری معتقدند که موجودات واجد یک انرژی خاص مغناطیسی هستند که به کمک آن می توانند بر روی موجودات دیگر اثر بگذارند. این اثر می تواند درمانی نیز باشد. در اینکه این عقاید تا چه حد مبنای علمی دارد با افزایش آگاهیها و اطلاعاتتان، قضاوت نهایی با شما خواهد بود.
قابلیت هیپنوتیزم پذیری و رابطه تمرکز و هیپنوتیزم:
حداکثر عمق خلسه ای که پس از تجربه چهار تا پنج بار فلسفه هیپنوتیزم، شخص بدان دست می یابد قابلیت هیپنوتیزم پذیری می گویند. معمولاً هیپنوتیزم پذیری یک شخص خصوصیت ثابتی می باشد ولی به طور شایع دیده می شود که فردی چند بار خلسه هیپنوتیزم را تجربه می کند و فرضاً به حالت سبکی فرو می رود ولی در تجربه ای دیگر فرد خلسه عمیقی را تجربه می کند. در اینجا نباید این را به حساب تغییر خصوصیات روانی می بگذاریم بلکه در ابتدا باید به عوامل شایعتر و موثری نظیر تغییر هیپنوتیزور، شرایط محیطی و انگیزه سوژه برای تجربه هیپنوتیزم و … فکر کنیم.
عمق خلسه و رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم:
برای عمق خلسه هیپنوتیزم تقسیم بندیهای متعددی ارائه شده است. یک تقسیم بندی رایج و عملی این است که خلسه هیپنوتیزم را به شش طبقه مختلف تقسیم کنیم.
1-رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم در خلسه سبک
2- رابطه تمرکز و هیپنوتیزم در خلسه سبک
3- رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم در خواب سبک
4- رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم در خواب عمیق
5- رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم در سومبنابولیسم سبک
6- رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم در سومبنامبویسم عمیق.
اما درجه بندی مهمتر و علمی تر از این و در عین حال آسان از لحاظ علمی، تقسیم بندی دیویس می باشد. در این تقسیم بندی، خلسه هیپنوتیزم به 30 پله درجه بندی شده است. که خود به 3 پله ده تایی تقسیم شده است.
رابطه تمرکز و هیپنوتیزم و اعتبار علمی هیپنوتیزم و اثر هیپنوتیزم بر مغز:
بر اساس کتاب روانپزشکی کاپلان سادوک که یک کتاب معتبر مرجع درسی دانشگاهی پزشکی و روانشناسی در دنیاست: هیپنوتیزم نوعی فعالیت ذهن بهنجار است که از طریق آن توجه متمرکز می شود و با افزایش تلقین پذیری همراه است. با این کار احساسات و افکار جدید بهتر پذیرش شده و بدینوسیله تغییر درمانی تسریع می شود.
در فصل ۱۰/۳۵ از این کتاب معتبر درسی دانشگاهی نوشته شده است: در واقع هیپنوتیزم ابزار قدرتمندی برای هدایت قابلیتهای ذاتی تخیل، تجسم و توجه است. در خلال خلسه هیپنوتیزمی، توجه کانونی و تجسم تقویت می شود. همچنین در بخش دیگری از این کتاب به صراحت ذکر گردیده که: انجمن پزشکان آمریکا و انجمن روانپزشکان آمریکا از سال ۱۹۸۵ هیپنوتیزم درمانی را موثر و بدون ضرر اعلام کرده اندو تدریس آنرا در دانشگاه های پزشکی توصیه نموده اند.
هیپنوتیزم درمانی و اثر هیپنوتیزم بر مغز:
یک علم بین رشته ای و مشترک بین پزشکی و روانشناسی است. اثر هیپنوتیزم بر مغز روش درمانی موثر هیجان برانگیز و جذابی است و اگر چه هیپنوتیزم درمانی یا هیپنوتراپی موفقیتهای بسیار در درمان داشته است و تفاوتهای بسیار با هیپنوتیزم نمایشی و هیپنوتیزم صحنه دارد، اما متاسفانه استفاده از هیپنوتیزم در کارهای نمایشی و تفریحی ضررهای زیادی را به بدنه هیپنوتیزم درمانی وارد نموده و در طول تاریخ باعث ایجاد باورهای نادرست در اذهان شده و پیشرفت و پذیرش هیپنوتیزم را اینهمه سال به تاخیر انداخته است.
کاربردهای هیپنوتیزم:
امروزه کاربردهای اثبات شده هیپنوتیزم بسیار است. شایع است که از هر ۱۰ بیمار که به پزشکان مختلف مراجعه می کنند ۸ نفر از آنها بعلت فشارهای عصبی روحی روانی، بیماری جسمی پیدا کرده اند و یا احساس بیماری می کنند و یا بیماریشان تشدید می شود. هیپنوتیزم در درمان همه این افراد کمک کننده و موثر است و میتواند آنها را به زندگی طبیعی بازگرداند.
در درمان انواع اضطراب ها، فوبیا (ترسها)، وسواسها، بیماری پانیک، اختلالات خواب، بیماریهای روان تنی و افسردگی هیپنوتیزم موثر و کمک کننده است. هیپنوتیزم در تقویت حافظه دانش آموزان و دانشجویان و افزایش انگیزه تحصیلی و افزایش تمرکز آنها موثر است. با هیپنوتیزم کارهای شگرف و زیادی صورت گرفته است.
هیپنوتیزم بیدار چگونه است ؟ کاربرد های هیپنوتیزم در درمان:
امکان دارد شما در زندگی روزمره با مشکلاتی دست به گریبان باشید که شما را ناتوان کند مثل:
هراس از حضور در جمع، هراس صحبت کردن در جمع، هراس از بلندی، وجود افسردگی ها و پرخاشگری ها و وجود بیماری پانیک و غیره و در جایی هستید که نیاز دارید هیپنوتیزم به کمک شما بیاید و شما را از آن وضع خلاص کند اما امکان هیپنوتیزم شدن مرسوم و کلاسیک وجود ندارد. تکنیک های این روش در چنین مواقعی به کمک شما می آیند. طبیعی است که این روش پیشرفته تر از هیپنوتیزم معمولی است.
رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم آیا هیپنوتیزم خطر یا ضرر دارد؟
شایعات فراوانی درباره ی خطرهای هیپنوتیزم در طول تاریخ نقل شده است که هیچ یک مبنای درست علمی ندارد. به صراحت می توان گفت وقتی هیپنوتیزم توسط پزشکی یا روانشناسی که دوره های لازم را دیده باشد، انجام شود. هیچگونه خطر و یا ضرری ندارد چون تنها این دو گروه به مکانیسم سلامتی وجود انسان آشنا هستند. حتی نه برای سایکوتیکها و نه سایر اختلالات شخصیتی. اما یک اخطار بزرگ و حیاتی این است که تنها و تنها خطر واقعی هیپنوتراپی زمانی است که آن را یک هیپنوتیزور غیر ماهر و بی صلاحیت انجام دهد .
رابطه تمرکز و هیپنوتیزم و اثر هیپنوتیزم بر مغز چگونه است؟
وقتی دکتر آنتون مسمر طبیب اتریشی در سال ۱۷۷۵ میلادی پدیده ای به نام ”مانیه تیزم” که امروزه آن را ”هیپنوتیزم” می نامند را کشف کرد:
واقعا نمی دانست که چه چیزی را کشف کرده است. حتی بسیاری از علمای علاقمند به این پدیده نیز واقعا” نمی دانستند که این پدیده چگونه بوجود می آید. دکتر مسمر تصور می کرد راه جدیدی را برای معالجه امراض روانی کشف کرده است. ولی متوجه نبود که پدیده عظیمی را کشف کرده که دهها راه دیگر از آن منشعب می شود و معالجه امراض یکی از آنهاست. امروزه صاحب نظران عقیده دارند که مهم ترین عامل:
تجربه، دانش و قضاوت بالینی هیپنوتیزم گر از یک سو و انگیزه و تمایل فرد هیپنوتیزم شونده از سوی دیگر است. همانند هر روش درمانی دیگر، انتخاب مناسب بیمار از سوی درمانگر و برقراری رابطه ی مناسب درمانی اهمیت زیادی دارد. باید به خاطر داشت که هیپنوتیزم به خودی خود درمان نیست بلکه روشی است که می تواند در چارچوب روش انتخاب شده توسط درمانگر، تسهیل کننده ی برخی فرایندهای درمانی باشد.
اثر رابطه تمرکز فکر و هیپنوتیزم بواسطه تاثیرگذاری بر ضمیر هوشیار، نیمه هوشیار و ناهشیار است. ابزار کار هیپنوتیزم درمانی اغلب تصویرسازی ذهنی و متمرکز کردن توجه است اما تصویرسازی تنها یک ابزار است. بعضی به اشتباه فکر میکنند همینکه شخصی تصویرسازی کرد درمان هیپنوتیزمی به تمام و کمال انجام شده، در حالیکه چنین نیست و این تازه ابتدای شروع درمان است. هنر یک هیپنوتراپیست ماهر این است که با این تصویرسازی ها تلقینات صحیح درمانی را ارائه دهد تا درمان انجام شود و سپس کاری کند که درمان پایدار بماند.
🔻چگونه می توانم در این دوره درمانی شرکت کنم ؟🔺
✔️ در هیپنوتیزم درمانی چه اتفاقی رخ می دهد؟
✔️ با خود هیپنوتیزم چه بیماری هایی درمان می شود؟
✔️ فرق خود هیپنوتیزم و دگر هیپنوتیزم چیست؟
اگر که دوست دارید که بر روی ضمیر ناخودآگاه خود کار کنید و بتوانید آنرا اصلاح نمائید برای اصلاح و درمان ضمیر ناخودآگاه خود می توانید از هیپنوتیزم استفاده نمائید. هیپنوتیزم می تواند تصورات و دنیای درونی ما را به کلی از طریق تصورات خودمان تغییر می دهد هیپنوتیزم به ما اجازه میدهد تا هدف ایده آلی را همچون افزایش نیروی مغز به ذهن نیمه خودآگاه خود ارائه دهیم که آن هم این تلقین را به حقیقت تبدیل میکند. ظاهراً این تغییرات به تنهایی رخ میدهد.
استعداد و آمادگی هر شخص برای هیپنوتیزم بستگی به انگیزه او دارد. شخص باید برای ایجاد آمادگی عاطفی که ادراک او را تغییر میدهد، شرایط لازم را داشته باشد. برخی افراد دوست دارند که از هیپنوتیزم استفاده کنند ولی نگرانی و ترس آنها مانع از بهره بردنشان از این روش می شود برای آن دسته از عزیزانی که تمایل دارند که هیپنوتیزم را یاد بگیرید و از آن برای کار بر روی ضمیر ناخود آگاه خود بهره ببرند می توانند در دوره آموزش حرفه ای خود هیپنوتیزم شرکت نمایند. و برای آن دسته از کسانی که تمایل به هیپنوتیزم دیگران دارند می توانند از در دوره آموزشی دگرهیپنوتیزم شرکت کنید.
دوره آموزش حرفه ای خود هیپنوتیزم
در صورت هرگونه سوال می توانید با واحد پشتیبانی ما به صورت تلفنی و تلگرام ارتباط بگیرید.
واحد پشتیبانی و راه ارتباطی با مرکز تجسم خلاق
۰۲۱۸۸۳۰۲۵۲۳
۰۹۰۱۱۵۹۴۹۴۳
کانال تلگرام مجموعه تجسم خلاق