چگونه موقعیت استرسزا آرامش خود راحفظ كنيم(بخش دوم)
چگونه موقعیت استرسزا آرامش خود راحفظ كنيم(بخش دوم)
فهرست مطالب مقاله
بخش 2
شناسایی منبع یا منابع استرس
1- ببینید استرس برای شما چگونه است.
وقتی احساس استرس یا اضطراب میکنید، ممکن است علائم بسیاری در خود شناسایی کنید.
آگاهی از این علائم کمک خواهد کرد تا استرس را بهتر مدیریت کنید.
هر کسی استرس را به شکل متفاوتی تجربه میکند و به شکل متفاوتی نیز به آن واکنش نشان میدهد
اما علائم شایعی وجود دارد که میتوانید به دنبال آن باشید:
علائم روانی استرس شامل: مشکل در تمرکز کردن، مشکلات حافظه، پرت شدن راحت
حواس، احساس خلاقیت یا اعتماد کمتر داشتن به خود، نگرانی یا تفکرات منفی همیشگی است.
علائم روحی استرس شامل: زودرنجی، نوسانات خلق و خو، احساسات غیرمعمول، احساس فقدان انگیزه داشتن
یا تمایل به تعویق انداختن کارها، داشتن اعتماد به نفس یا عزت نفس پایین، نااُمیدی، احساس عصبیت و خشم است.
علائم فیزیکی استرس شامل: درد، کاهش توان سیستم ایمنی بدن، تغییر وزن یا تغییر
الگوهای خواب، وحشتزدگی و ترس، خستگی و کاهش میل جنسی است.
علائم رفتاری استرس شامل: فراموشی، انزوای اجتماعی، مشکلات خواب،
مشکلات رابطه، ناتوانی در مدیریت زمان و استفاده از الکل، نیکوتین یا مواد مخدر است.
2- دلایل ترس خود را شناسایی کنید.
آیا قلب شما تند میزند چون قرار است بعدازظهر گزارش کار خود را به رئیستان تحویل دهید؟
لحظهای فکر کنید و ببینید چهچیزی شما را آزار میدهد؟
اگر کمککننده است، میتوانید بر روی یک قطعه کاغذ منابع استرس خود را بنویسید و سپس آنها را درجهبندی کنید.
منابع شایع استرس از این قرار است:
اختلاف با خانواده، پدر و مادر، عزیزان یا شریک احساسی خود میتواند ایجاد استرس کند.
مدرسه یا محل کار. شما ممکن است برای انجام کارهای خاص یا مواجهه با بنبست در زندگی احساس فشار کنید.
شما ممکن است همچنین دربارهی ایجاد تعادل بین کار و زندگی شخصی خود یا برای گرفتن تصمیمات مهم احساس استرس کنید.
3- به نقش خود در زندگی اذعان کنید.
ممکن است استرس آنقدر به نوع تفکر شما تحمیل شده باشد که نفهمید چقدر گرفتار شدهاید.
گامی به عقب بردارید و ببینید چگونه به استرس فکر میکنید.
آیا غالباً احساس استرس میکنید حتی اگر استرس موقتی باشد؟
برای مثال، ممکن است برای توضیح استرس خود بگویید: “این هفته کارم واقعاً دیوانهکننده بوده است.
” با این حال، اگر همچنان استرس دارید، این نشاندهندهی آن است که استرس شما بیش از یک “حالت” موقتی است.
آیا احساس میکنید استرس به بخشی از هویت شما یا به بخش طبیعی زندگیتان تبدیل شده است؟ برای مثال، شاید با خود فکر کنید:
“خانوادهی من همه مضطرب هستند” یا “من همیشه یک زندگی استرسزا داشتهام.” این نوع تفکر میتواند باعث شود
به این نتیجه برسید که برای مدیریت استرس خود نمیتوانید کاری انجام دهید.
آیا احساس میکنید استرس شما تقصیر دیگران است؟
برای مثال، ممکن است استرس خود را به جای تنبلی و به تاخیر انداختن کارهای خود،
به گردن یک مقالهی دانشگاهی از سوی یک استاد سختگیر بیندازید.
این ممکن است شما را از اقدام کردن بازدارد چون برای کاهش استرس خود اقدامی برای ارائهی آن مقاله انجام نمیدهید.
4- ببینید آیا استرس شما به مسائلی در گذشته ربط دارد.
بعضیوقتها ممکن است آنچنان در گذشته گرفتار شویم که اثر آن در زمان حال بهصورت استرس خود را نشان دهد.
شما نمیتوانید گذشته را تغییر دهید اما میتوانید به زمان حال واکنش نشان دهید و برای آینده آماده باشید.
دائماً فکر کردن به اتفاقات گذشته میتواند نشانهی وسواس فکری ناسالمی باشد
که در آن شما “حلقهی شکستهای” از ایدههای منفی را بارها و بارها تکرار میکنید.
این میتواند باعث اضطراب و افسردگی شود.
این رفتار همچنین مخرب است چون وسواس فکری چیزی دربارهی تجارب گذشته
به شما نمیآموزد یا کمکی به حل مشکلات آینده نمیکند.
اگر دائماً دربارهی چیزی که قبلاً رخ داده است استرس دارید، به خود یادآوری کنید که نمیتوانید گذشته را تغییر دهید.
با این حال، میتوانید از آن یاد بگیرید و از درسهای آن برای عملکرد بهتر خود در آینده استفاده کنید.
برای مثال، اگر دائماً با خود فکر میکنید: “چرا اولیای من همیشه مرا تحقیر میکنند؟ من یک بازنده هستم.
” این افکار غیرمفید است و قطعاً میتواند باعث بروز استرس شود.
به گذشتهی خود به شکلی موثر و مفید فکر کنید.
برای مثال، شما میتوانید روابط گذشتهی خود را برای داشتن روابطی بهتر در آینده دوباره بررسی کنید.
شما ممکن است الگوهایی پیدا کنید که به شما کمک میکند بفهمید
چه چیزی رخ میدهد و برنامههای جدیدی برای روابط آیندهی خود ایجاد کنید.
5- ببینید آیا استرس شما به مسائلی در آینده ربط دارد.
همهی ما نگران آیندهی خود هستیم. با این حال، ممکن است در پیشبینی یا فکر کردن به آینده آنقدر گرفتار شویم
که دچار استرس شده و فراموش کنیم در لحظهی حال زندگی میکنیم.
این نوع تفکر مفید نیست اما میتوان آن را تغییر داد. به یاد داشته باشید: آینده هنوز نیامده است.
یک نوع شایع از نگرانی دربارهی آینده پیشبینی بدترین سناریوهای محتمل برای هر حادثهای
در آینده است، ولو حوادث جزئی. برای مثال، اگر نسبت به امتحان پیشروی خود احساس استرس میکنید،
این افکار ممکن است به ذهنتان خطور کند: “اگر من نمرهی خوبی از این امتحان نگیرم، در این واحد خواهم افتاد.
من حتی ممکن است این ترم مشروط شوم. اگر این ترم مشروط شوم،
بورسیهی خود را از دست خواهم داد و دیگر نمیتوانم به کالج بروم.
در نهایت، هیچ شغلی نیز نمیتوانم بدست بیاورم و بیپول و کارتنخواب خواهم شد.
” مشخصاً این یک مثال بسیار افراطی از این نوع تفکر است اما تفکری را نشان میدهد که ممکن است رخ دهد.
شما میتوانید با خودداری از نتیجهگیری از یک حادثه و پیدا کردن شواهد منطقی این تفکرات منفی خود را کنار بگذارید
یا با آن مقابله کنید. برای مثال، اگر استرس ناشی از رد شدن در امتحان را دارید، به این فکر کنید که میتوانید دوباره امتحان دهید.