دکتر آرام : روانشناس بالینی و سلامت عضو انجمن روانشناسان آمریکا ، مترجم مولف ، محقق علوم متافيزيك، فرا روانشناسي ، مغناطیس درمانی ، مخترع و مبتکر تکنیک های ویژه تجسم خلاق

نگاهي به روان­شناسي خشونت و پرخاشگري

نگاهي به روان­شناسي خشونت و پرخاشگري

براي بحث درباره­ي روان­شناسي خشونت و پرخاشگري، علل و پي­آمدهاي آن از كجا بايد آغاز كرد؟

پرخاشگري چيست؟ جلوه­هاي آن چيست؟ چرا افراد پرخاشگري مي­كنند؟

نقش نهادهاي تربيتي و خانواده، و سازمان­هاي نظم­بخشي جامعه در ميزان پرخاشگري يك جامعه چيست؟ پرخاشگري در يك جامعه چه پي­آمدهايي خواهد داشت؟

وقتي صحبت از پرخاشگري و خشونت مي­شود اغلب تصاوير و مفاهيمي مانند قتل، چاقو، خون،

تفنگ، جنگ، ترور و مانند آن به ذهن مي­آيد كه شايد بسياري از افراد جامعه تماس

نزديكي با آن­ها نداشته باشند، اما مصاديق پرخاشگري محدود به اين­ها نيست.

وقتي پرخاشگري را در جامعه و روابط بين­فردي بررسي مي­كنيم، مصاديق

و جلوه ­هاي بسياري دارد كه افراد هر روز با آن­ها مواجه خواهند بود.

ترجيح مي­دهم به جاي آن كه قتل و جنايت را به عنوان نمونه­ هاي

پرخاشگري نام ببرم، به جلوه ­هاي روزمره­ تر خشونت،

مانند آن­چه هر روز در خيابان­هاي شهرمان با آن برخورد داريم اشاره كنم:

رانندگي.

به نظرم با نگاه به رانندگي يك فرد مي­توان اطلاعات بسيار مفيدي درباره­ي ويژگي­هاي شخصيتي او به دست آورد

و با نگاه به سبك عمومي رانندگي يك شهر اطلاعاتي بسيار مفيد از ويژگي­هاي فرهنگي و اجتماعي آن شهر.

رانندگي در شهر ما چه ويژگي­ هايي دارد؟

درهم­Trafficپيچيدن­هاي بي­قاعده و راه را بر ديگري بستن (گويي در رقابتي جدي و ديرينه با هم باشند)،

سرعت­هاي غيرمجاز و به خطر انداختن جان خود و ديگران، سبقت­ هاي عجيب ­و غريب و عبور ماشين­ ها از

بيخ گوش يك­ديگر و تجاوز به حريم خصوصي در رانندگي، صداي بوق كه نه براي هشدار،

بلكه به جاي دشنام به كار مي­رود (گويا لحن بوق­ها هم پرخاشگرانه شده است) و فرياد

مأموري كه براي كمك به ايجاد نظم، تنبيه­گر است و تحقيركننده. اين­ها و بسياري ديگر از اين دست

را هر روز مي­بينيم، جلوه­هايي از ابراز خشم و خشونت و پرخاشگري تنها در يكي از ابعاد

زندگي­مان يعني رانندگي. اگر به تأثيرات منفي كلي خشونت و پرخاشگري نظر داشته باشيم،

مواردي مانند اين كه تقريباً بر تمام يا بخش عمده­اي از مردم اثر مي­گذارند بسيار بيش­تر از

موارد قتل و جنايت به سلامت عمومي جامعه آسيب مي­زند. بسط اين مصاديق به ابعاد

ديگر زندگي را خود خوانندگان به­ خوبي انجام خواهند داد.
بدون آن كه بخواهم به آماري از ميزان خشونت و پرخاشگري در جامعه اشاره كنم

(كه در صورت وجود، دست­رسي به آن دشوار است) از تجربه­ي روزمره­ي زندگي خود و گفته ­هاي

صاحب­نظران اين را دريافته­ايم كه خشونت و پرخاشگري در جامعه ­ي ما پديده­ اي نامعمول نيست 

و شايد ميزان آن نيز روبه­افزايش است. دلايل اين امر چيست، و تبعات آن براي افراد و جامعه چيست؟

تعريف و انواع پرخاشگري

در روان­شناسي اجتماعي براي پرخاشگري تعريفي مشخص به كار مي­رود.

بر اساس اين تعريف، پرخاشگري شامل هرگونه رفتاري است كه با قصد رساندن آسيبِ رواني

يا جسماني به فرد ديگر يا يك شيئ انجام مي­شود.

در اين تعريف بر قصد آسيب رساندن تأكيد شده است و نيز بر اين كه پرخاشگري

الزاماً موجب آسيب جسماني نمي­شود (مانند ضرب و جرح)، بلكه ممكن است باعث آسيب

رواني فرد بشود (مثلاً شايعه­سازي درباره­ي افراد).
Aggressionدر بررسي پرخاشگري تقسيم­ بندي­ هايي به كار مي­رود كه براي درك اين پديده

و ادامه ­ي بحث مفيد به نظر مي­رسد. نوعي از پرخاشگري كه به آن پرخاشگري خصمانه

(hostile aggression) گفته مي­شود ناشي از عواطف و احساسات منفي خاص مانند خشم

يا تنفر است و هدف اصلي آن آسيب رساندن به يك فرد يا شيئ است

(مثل وقتي كه كسي از حرف فردي ديگر خشمگين مي­شود و به صورت او سيلي مي­زند). 

در پرخاشگري ابزاري

(instrumental aggression) پرخاشگري ابزاري است براي رسيدن به يك هدف خاص

(مثل وقتي كه فردي سعي مي­كند رقيب را به شكلي از صحنه حذف كند تا خود جاي او را بگيرد).

گاهي پرخاشگري منجر به آسيب فيزيكي فرد نمي­شود، بلكه با روش ­هايي ديگر

مانند تهمت زدن و شايعه ساختن، ترور شخصيت، آسيب به اموال شخص يا جلوگيري از پيش­رفت

او خود را نشان مي­دهد. به اين شكل از پرخاشگري پرخاشگري نمادين (symbolic aggression) گفته مي­شود.

در مواردي خاص جامعه پرخاشگري را مجاز يا حتا لازم مي­شمارد

(مثلاً در رفتار سربازان در حين مأموريت جنگي، يا وقتي كه شخص براي دفاع از خود به خشونت دست مي­زند).

به اين شكل از پرخاشگري پرخاشگري مجاز (sanctioned aggression) گفته مي­شود.

بالاخره، گاهي پرخاشگري به شكل فعالانه اعمال نمي­شود، بلكه فرد با روش­هاي

منفعلانه مانند كارشكني، اهمال­كاري و امثال آن مانع انجام كاري كه مورد

نظر فردي است مي­شود كه به آن پرخاشگري منفعلانه (passive aggression) مي­گوييم.

نظريه­ هاي روان­شناختي پرخاشگري

دلايل دست زدن افراد به پرخاشگري چيست؟ به طور كلي، علاوه بر عوامل زيست­ شناختي

(مثل سطح تستوسترون خون)، عواملي مانند از دست رفتن اعتماد به نفس فرد،

احساس بي­عدالتي، فقر، تراكم جمعيت، رفتار افراد و نهادهاي مسؤول (مثل پليس) و ارزش ­هاي

فرهنگي در بروز پرخاشگري مؤثر شناخته شده ­اند. در زمينه­ي روان­شناسي پرخاشگري

دو نظريه ­ي اساسي وجود دارد كه به آن اشاره مي­شود.
بر اساس يكي از اين نظريه­ ها كه به آن نظريه ­ي سرخوردگي­ـ پرخاشگري

(frustration-aggression theory) گفته مي­شود،

وقتي فرد براي دست­يابي به هدفي تلاش مي­كند و عاملي مانع دست­يابي به آن مي­شود،

غريزه ­ي پرخاشگري در فرد بيدار مي­شود كه خود منجر به رفتار پرخاشگرانه ­ي معطوف

به آسيب زدن به آن مانع مي­شود.

در اين نظريه، اولاً علت اصلي پرخاشگري نوعي سرخوردگي و احساس ناكامي در دست­يابي به هدف است،

و ثانياً، پرخاشگري ويژگي­هاي يك غريزه را دارد، يعني به شكل نوعي انرژي است كه تا زماني كه

به هدف خود دست نيابد پايدار مي­ماند (مثل گرسنگي و تشنگي). در اين نظريه،

وقتي فرد با ناكامي و سرخوردگي روبه ­رو مي­شود، غريزه­ي پرخاشگري در او برانگيخته مي­شود

و هدفي را براي پرخاشگري خود انتخاب مي­كند. نخستين هدف معمولاً خودِ منبه ايجادكننده­ ي

ناكامي و سرخوردگي است. اما در بسياري موارد عامل سرخوردگي هدف مناسبي براي رفتار

پرخاشگرانه نيست (مثلاً اگر رييس فرد اضافه­كار او را نداده باشد و پرخاشگري با

رييس باعث پي­آمدهاي منفي بيش­تري براي فرد بشود). در اين شرايط ممكن است هدف

پرخاشگري به چيزي مرتبط يا حتا گاهي نامرتبط با عامل اصلي سرخوردگي جابه ­جا شود

(پرخاشگري جابه­جاشده يا displaced aggression).

بايد در نظر داشت كه هر ناكامي الزاماً منجر به پرخاشگري نمي­شود و عواملي مانند

ايجاد حس خشم، تصوري كه از نيت فرد وجود دارد، و احساس بي­عدالتي و نابرابري

واسطه ­ي بين احساس سرخوردگي و بروز رفتارهاي پرخاشگرانه است.

پرخاشگري و جامعه

چنان كه گفته شد، اگر در جامعه ­اي، در عمل يا در نظر افراد آن جامعه، اعمال خشونت روش مؤثر

براي دست­يابي به اهداف باشد و پرخاشگري جاي­گزين روش­هاي ديگر براي حل مسايل شود،

وضعيت به گونه­اي خواهد شد كه به جاي آن كه به خشونت به عنوان يك نقص و كاستي

در رفتار فرد نگريسته شود، به عنوان يك مهارت و توانايي در نظر گرفته خواهد شد.

آن وقت زيرپا گذاشتن حقوق ديگران و قانون، نه يك نقيصه كه “زرنگي” (با بار معنايي مثبت) تلقي خواهد شد.

در چنين زمينه­ ي فرهنگي بسيار بر مي­خوريم به افرادي كه گله­ مندند از آن كه نمي­توانند حق خود را بگيرند 

و وقتي دقيق­تر منظورشان را بررسي كنيم، مي­بينيم كه منظورشان گرفتن حق مثلاً از طريق مذاكره

(negotiation) يا روش­هاي مسالمت­آميز و قانوني نيست، بلكه مي­گويند كه ما نمي­توانيم

داد بزنيم، اهانت كنيم، تهديد كنيم يا كتك بزنيم، و احساس نقصان دارند از اين شرايط خود.

يعني به نظر آنان خشونت روش اوليه و مؤثر براي گرفتن حق است.

در چنين فرهنگي، پرخاشگري ناتواني در كنترل يك تكانه و غريزه، و بنابراين يك نقيصه محسوب نمي­شود،

بلكه يك مهارت و توانايي است براي پيش­برد امور كه نداشتنِ آن توانايي مانع دست­يابي به اهداف مي­شود.

گرچه الگوهاي اجتماعي و خانوادگي مي­توانند ايجادكننده­ي يك گرايش رفتاري خاص (مثل خشونت و پرخاشگري)

باشند، اما وقتي رفتاري ايجاد شد، در صورتي پايدار مي­شود و تداوم مي­يابد كه به نوعي نه ­تنها اين رفتار بازداري

و مهار نشده باشد، بلكه تقويت هم شده باشند

 

مطالب مرتبط

طب سوزنی و تأثیرات شگفت انگیز آن بر بدن انسان

طب سوزنی (Acupuncture) در درمان بسیاری از بیماری ها مؤثر است این نکته را ...

مدیتیشن یک تکنیک ذهن بدن است

مدیتیشن یک تکنیک ذهن بدن است - که در آن شخص به آرامی توجه ...

راز ماندن در قلمرو شادی‌ با جریان انرژِی !

ماندن در قلمرو شادی‌ با جریان انرژی! خود را غرق در کاری که از ...

پیاده روی در جاده‌ای که به شادی می‌انجامد!

پیاده روی در جاده‌ای که به شادی می‌انجامد - مراقبه یا مدیتیشن‌، روشی است ...

چگونه مي‌توان شادتر و خوشبخت تر بود؟

چگونه مي‌توان شادتر و خوشبخت تر بود؟ افزايش قابل توجه هزينه زندگي باعث شده تا ...

چگونه می توانیم از تله پاتی برای برقراری ارتباط استفاده کنیم؟

چگونه می توانیم از تله پاتی برای برقراری ارتباط استفاده کنیم؟ در نوشته های قبلی ...

دیدگاهها

بدون دیدگاه