طبقهبندی اختلالات روانی در dsm-iv-tr
طبقهبندی اختلالات روانی در dsm-iv-tr
اختلالات خوردن
با مشکل عمده در رفتار خوردن مشخص میگردد. شامل بیاشتهائی روانی (از دست دادن وزن بدن و خودداری از خوردن) میباشد. پراشتهائی روانی (پرخوری دورهای به همراه یا بدون استفراغ کردن).
اختلالات خواب
۱. کژخوابی (دیسسومنیا) که در آن شخص قادر به، به خواب رفتن یا در خواب ماندن نمیباشد (بیخوابی)؛ یا خوابیدن زیاده از حد (پرخوابی)؛
۲. پاراسومنیا مانند کابوس، خوابگردی، اختلال وحشت خواب (شخص در حال وحشت شدید از خواب میپرد)؛
۳. نارکولپسی (حملات خواب یا از دست دادن تون عضلانی (کاتاپلکسی)؛
۴. اختلالات خواب وابسته به تنفس (خر و پف کردن، آپنه)؛
۵. اختلال خواب ریتم شبانهروزی (خوابآلودگی روزانه، خستگی پرواز ”jet lag“). اختلالات خواب ممکن است از بیماری طبی (مانند، بیماری پارکینسون) و سوءمصرف مواد (مانند بیماری پارکینسون) و سوءمصرف مواد (مانند الکلیسم) ناشی شوند.
اختلال کنترل تکانه که جای دیگر طبقهبندی نشدهاند
دربرگیرنده اختلالاتی است که در آن افراد قادر به کنترل تکانهها و کنشنمائی خود نمیباشند. شامل اختلال انفجاری ادواری (پرخاشگری)، کلپتومانیا (دزدی)، پیرومانیا (جنون آتشافروزی)، تریکوتیلومانیا (کندن موهای خود)؛ و قماربازی بیمارگونه میباشد.
اختلال انطباقی
واکنش ناسازگارانه در مورد یک استرس مشخص زندگی یا توجه به علامت به انواع فرعی تقسیم میشوند: همراه با خلق مضطرب، خلق افسرده، خلق مختلط افسرده و مضطرب، اختلال سلوک، و اختلالات مختلط هیجان و سلوک.
اختلال شخصیت
اختلالاتی که با الگوهای رفتاری غیرتطابقی ریشهدار، در پرینه و عموماً مادامالعمر مشخص میگردد که معمولاً در دوران نوجوانی یا زودتر از آن قابل تشخیص میباشند:
– اختلال شخصیت پاراتوئید:
با سوءظن بیدلیل، حساسیت بیش از حد، حسادت، غبطه، انعطافپذیری، اهمیت دادن بیش از حد به خود، تمایل به ملامت کردن و نسبت دادن انگیزههای شیطانی به سایرین مشخص میگردد.
– اختلال شخصیت اسکیزوئید:
با کمروئی، حساسیت بیش از حد، انزواطلبی، اجتناب از روابط نزدیک یا رقابت کردن با دیگران، غرابت (eccentrieity)، بدون از دست دادن استعداد در تشخیص واقعیت، خیالپروری، توانائی ابراز خصومت یا پرخاشگری مشخص میشود.
– اختلال شخصیت اسکیزوتایپال:
مشابه اسکیزوئید میباشد، اما شخص کاهش خفیف واقعیتسنجی را نشان میدهد، باورهای عجیب دارد و منزوی و مردمگریز میباشد.
– اختلال شخصیت وسواسی:
با نگرانی افراطگونه در رابطه با همنوائی با دیگران و استانداردهای وجدان مشخص میشود. بیمار ممکن است انعطافپذیر، بسیار وظیفهشناس، بسیار مهارشده، و ناتوان در آرامش یافتن، باشد (سه P: وقتشناس (punctual)، خسیس (parsimonious)، دقیق (precise).
– اختلال شخصیت نمایشی (هیستریونیک):
با بیثباتی هیجانی، تحریکپذیری، واکنشگری بیش از حد، غرور، ناپختگی و نابالیدگی، وابستگی و نمایشگری که جلب توجه و دیگران را اغوا میکند، مشخص میشود.
– اختلال شخصیت اجتنابی:
با سطح پائین انرژی، خستگی زودرس، فقدان اشتیاق، ناتوانی در لذت بردن از زندگی، و حساسیت بیش از حد به استرس مشخص میشود.
– اختلال شخصیت ضداجتماعی:
دربرگیرنده افرادی میباشد که در تعارض با اجتماع میباشند. آنها قادر به وفاداری نمیباشند، خود خواه سنگدل، مسئولیتناپذیر و تکانشی هستند و قادر به احساس گناه و استفاده از تجارب دیگران نمیباشند، تحمل ناکامی و سرخوردگی در آنها کم است و گرایش به سرزنش کردن دیگران دارند.
– اختلال شخصیت خودشیفته (نارسی سیست):
با احساسهای بزرگمنشی، به خود حق دادن، از دست دادن همحسی و همدلی، حسادت، فریبکاری و به یاری گرفتن (manipulative)، و نیاز به توجه و تحسین، مشخص میگردد.
– اختلال شخصیت مرزی:
با بیثباتی، تکانشی بودن، آشفتگی جنسی، اقدام به خودکشی، رفتارهای جرح خویشتن، مسائل هویتی، دوسوگرائی، احساس خلاء و ملال مشخص میشود.
– اختلال شخصیت وابسته:
با رفتار انفعالی و سلطهپذیری مشخص میگردد. شخص به خود اطمینان ندارد و کاملاً به دیگران وابسته میگردد.
وضعیتهائی که ممکن است کانون توجه بالینی باشند
شامل وضعیتهائی میباشند که اختلال روانی وجود ندارد، اما مشکل در کانون توجه تشخیص یا درمان قرار میگیرد.
– عوامل روانشناختی مؤثر بر بیماریهای جسمی:
اختلالاتی که در آن علایم جسمی ناشی از یا تحتتأثیر عوامل هیجانی هستند، معمولاً یک سیستم عضوی تحت کنترل یا دروندار سیستم اعصاب اتوتومیک دخالت دارد. نمونهها عبارتند از: درماتیت آتوپیک، کمردرد، آسم برونشیال، فشار خون بالا میگرن، زخم گوارشی، کولون تحریکپذیر، و کولیت (به آنها اختلالات روان – تنی ”psychosomatic disorder“ نیز میگویند).
– اختلالات حرکتی ناشی از دارو:
اختلالات ناشی از داروها بهخصوص آنتاگونیستهای گیرنده دوپامین (مانند کلرپرومازین) شامل پارکینسونیسم، سندرم نورلپتیک بدخیم (ریزیدیته عضلانی، هیپرترمی) دیستونی حاد (اسپاسم عضلانی)، آکانیژیای حاد (بیقراری)، و دیسکینزی دیررس (حرکات کرهایشکل)، و لرزش وضعیتی میباشد.
– مسائل ارتباطی:
تعامل اجتماعی آسیبدیده در یک واحد ارتباطی شامل مسئله کودک – والد، مسئله همسو با شریک، و مسئلهٔ همشیرها میباشد. همچنین ممکن است مواقعی بهوجود آید که یکی از طرفین به بیماری روانی یا جسمی مبتلا شود و دیگری در نتیجه این مسئله تحت استرس باشد.
– مسائل مرتبط با سوء رفتار یا بیتوجهی:
شامل سوء رفتار جنسی یا بدنی با کودکان و بزرگسالان میباشد.
– وضعیتهای دیگری که ممکن است کانون توجه بالینی قرار گیرند:
وضعیتهائی که در آن اشخاص مسائلی دارند که ان قدر شدید نیست که به تشخیص روانپزشکی نیاز داشته باشد، اما کارکرد افراد را تحتتأثیر قرار میدهند. به انواع زیر تقسیمبندی میشود: رفتار ضداجتماعی کودکان و نوجوانان یا بزرگسالان (اعمال جنائی مکرر)؛ کارکرد هوشی مرزی (۷۱IQ تا ۸۴). تعارض (ایجاد ارادی نشانهها)، عدم پذیرش درمان، مسائل شغلی یا تحصیلی، مسائل مربوط به مراحل زندگی (پدر و مادر شدن، بیکاری)؛ دفاع دیدگی، افتشناختی وابسته به سن (فراموشکاری طبیعی سنین پیری)، مسئله هویتی (فرصتهای شغلی)، مسائل مذهبی یا معنوی، و مسئله فرهنگپذیری (مهاجرت).
سایر طبقات
– اختلال پس از ضربه مغزی:
آسیبشناختی، سردرد، تحریکپذیری، اختلال خواب، تغییر در شخصیت پس از صدمه به سر
– اختلال عصبی – شناختی خفیف:
اشکال در حافظه، فهم و توجه بهعنوان پیامدی از بیماری طبی (مانند عدم تعادل الکترولیتی، کمکاری تیروئید، مراحل اولیه اسکلروز متعدد).
– ترک کافئین:
احساس خستگی، افسردگی، سردرد، اضطراب بعد از ترک مصرف کافئین
– اختلال افسردگی پس از پسیکوز اسکیزوفرنی:
یک اپیزود افسردگی، که ممکن است طولانی شود، متعاقب بیماری اسکیزوفرنی روی میدهد.
– اختلال ساده (اسکیزوفرنی ساده):
با حالات غریب ارتباطی، ناتوانی در بر آوردن نیازهای اجتماعی، کندی عواطف، از دست دادن اراده، تحلیل وضعیت توانائی اجتماعی مشخص میشود. هذیانها و توهمات آشکار نیستند.
– اختلال افسردگی مینور، اختلال افسردگی راجعه کوتاهمدت و اختلال دیسفوری پیش از قاعدگی:
اختلال افسردگی مینور با نشانههای خفیفی مانند نگرانی و دلواپسی در مورد نشانههای اتونومیک خفیف (لرزش و تپش قلب) همراه میباشد. اختلال افسردگی راجعه کوتاهمدت با اپیزودهای ارجعه افسردگی، که هرکدام کمتر از دو هفته طول میکشد (معمولاً ۲ یا ۳ روز) و هرکدام از آنها با بهبود کامل پایان میپذیرد مشخص میشود. اختلال دیسفوری پیش از قاعدگی یک هفته قبل از عادت ماهیانه (مرحله لوتئال) روی میدهد. و با خلق افسرده، اضطراب، تحریکپذیری، لتارژی، اختلالات خواب مشخص میشود.
– اختلال اضطراب – افسردگی مختلط:
با علایم افسردگی و اضطراب، که هیچیک از آن دو بر دیگری غالت نیست، مشخص میشود (گاه ینوراستنی نیز نامیده میشود).
– اختلال ساختگی نیابتی (factitious disorder by proxy):
آن را سندرم مونش هاوزن نیابتی نیز مینامند. والدین وانمود به وجود بیماری در فرزندانشان میکنند.
– اختلال تجزیهای:
با از دست دادن موقتی احساس هویت شخصی و آگاهی از پیرامون خود مشخص میشود بیمار بهصورتی رفتار میکند که گوئی تحتنفوذ شخصیت، روح یا نیروی دیگری میباشد.
– اختلال پرخوری دورهای:
گونهای از پراشتهائی روانی، که با اپیزودهای راجعه پرخوری بدون استفراغ عمدی و سوءمصرف ملینها مشخص میشود.
– اختلال شخصیت افسرده:
با بدبینی، از دست دادن لذت، ناشادی مزمن، و تنهائی، مشخص است.
– اختلال شخصیت پرخاشگر منفعل:
با لجاجت، تعلل، موارد متعدد بیکفایتی عمدی همراه با پرخاشگری زمینهای مشخص میشود (به آن اختلال شخصیت منفیگرا نیز میگویند)
اسکیزوفرنی و سایر اختلالات پسیکوتیک
دربرگیرنده اختلالاتی است که با اختلالاتی در تفکر و سوءتعبیر واقعیت غالباً همراه با توهمات و هذیانها همراه میباشد.
– اسکیزوفرنی:
با تغییراتی در عاطفه (دوسوگرائی، پاسخ محدود و نامتناسب، از دست دادن همدلی (با سایرین)، رفتار (گوشهگیری، پرخاشگری، عجیب و غریب بودن) و تفکر (اعوجاج واقعیت، گاه یاوقات با توهم و هذیان) مشخص میشود. اسکیزوفرنی بر ۵ نوع میباشد:
۱. نوع درهمریخته (هبهفرنیک):
تفکر سازماننیافته و درهمریخته، خندههای ریز، عاطفه سطحی یا نامتناسب، متریسم و رفتار احمقانه، بیمعنی و پسرفتی؛ شکایات جسمی فراوان و بهندرت هذیانها و توهمات گذرا و درهمریخته.
۲. نوع کاتاتونیک:
زیرگروه برانگیخته با فعالیت حرکتی بیش از حد و گاهی اوقات خشونتآمیز مشخص میشود، و زیرگروه گوشهگیر با مهار عمومی، استوپور، موتیسم منفیکاری، انعطافپذیری مومیشکل، یا در بعضی از موارد یک حالت نباتی مشخص میشود.
۳. نوع پاراتوئید:
اسکیزوفرنی با هذیانهای گزند و آسیب یا بزرگمنشی و گاهی اوقات با توهمات یا مذهبگرائی افراطی مشخص میشود و بیمار غالباً خشن و پرخاشگر است.
۴. نوع نامتمایز:
رفتار درهمریخته با توهمات و هذیانهای بارز.
۵. نوع باقیمانده:
در بیمارانی که دیگر پسیکوتیک نمیباشند، بعد از یک اپیزود پسیکوتیک اسکیزوفرنیک، علایمی از اسکیزوفرنی وجود دارد (اختلال افسردگی پس از پسیکوزاسکیزوفرنی ممکن است در طی دوره باقیمانده رخ دهد).
– اختلال هذیانی (پاراتوئید):
اختلال پسیکوتیک به همراه هذیانهای پایدار (مانند، اروتوماتیک، بزرگمنشی، حسادت، گزند و آسیب، سوماتیک، و نامشخص) میباشد. پاراتویا اختلال نادری است که با پیشرفت تدریجی یک سیستم هذیانی پیچیده یا عقاید بزرگمنشی مشخص میشود. این اختلال سیری مزمن دارد و باقیمانده شخصیت بیمار بدون نقص میماند.
– اختلال پسیکوتیک کوتاهمدت:
اختلال پسیکوتیک با مدت کمتر از ۴ هفته که بهعلت یک عامل استرسزای بیرونی بهوجود میآید.
– اختلال اسکیزوفرنیفرم:
مشابه اسکیزوفرنی با هذیانها، توهمها و گسیختگی کلام؛ اما کمتر از ۶ ماه طول میکشد.
– اختلال اسکیزوافکتیو:
با ترکیبی از علایم اسکیزوفرنیک؛ سرخوشی (elation) قابل توجه (نوع دوقطبی) یا افسردگی (نوع افسرده).
– اختلال پسیکوتیک مشترک:
یک هذیان که در دو نفر رخ میدهد، که یکی از آنها از هوش کمتری نسبت به دیگری برخوردار است و به سایرین وابستهتر است (به اختلال هذیان مشترک، و جنون دوتائی ”folie á deux“ نیز معروف میباشد).
– اختلال پسیکوتیک ناشی از بیماری طبی عمومی:
توهمات یا هذیانهائی که در نتیجه یک بیماری طبی عمومی بهوجود آمدهاند (مانند صرع لوب تمپورال، آویتامینوز، مننژیت).
– اختلال پسیکوتیک ناشی از مواد:
علایم پسیکوز که در اثر داروهای روانگردان یا سایر مواد بهوجود آمدهاند (مانند توهمزاها یا کوکائین).
– اختلال پسیکوتیک NOS:
اختلال پسیکوتیک NOS که به آن پسیکوز آتیپیک نیز میگویند. خصیصههای پسیکوتیک که مرتبط هستند با:
۱. فرهنگ مشخص (کورو، که در آسیایجنوبی و شرقی دیده میشود و بهصورت ترس از کوچک شدن آلت تناسلی تظاهر میکند)؛
۲. زمان یا رخدادی معین (پسیکوز پس از زایمان، ۴۸ تا ۷۲ ساعت پس از زایمان)؛
۳. یک دسته از علایم معین (سندرم کاپگراس، بیمار تصور میکند که همزادی دارد) (۱).
(۱) . بر طبق تعریف کتاب: (Comprehensive Texbook of Psychiatry (2000 در سندرم کاپگراس جای یک فرد مبهم (معمولاً یکی از اعضاء خانواده) را یک بدل یبا خصوصیات کاملاً مشابه غصب کرده است.
اختلالات خلقی
اختلالات خلقی در گذشته اختلالات عاطفی نامیده میشدند. با اختلال افسردگی که بر زندگی روانی بیمار غالب شده و سبب کاهش عملکرد او است مشخص میشود. اختلالات خلفی ممکن است توسط بیماری طبی، یا مواد (مانند داروهای روانگردان ) یا داروهای طبی (مانند داروهای ضدسرطان، یا رزرپین) بهوجود آید.
– اختلالات دوقطبی:
با نوسان خلفی شدید بین افسردگی و سرخوشی و با بهبود و بازگشت مکرر مشخص میشود. دوقطبی I: اپیزود کامل مانیا یا اپیزود مختلط معمولاً با اپیزود افسردگی ماژور؛ دوقطبی II: اپیزود افسردگی ماژور و اپیزود هیپومانیک (خفیفتر از مانیا) بدون اپیزود مانیا یا مختلط؛ اختلال سیکلوتایمیک. نوع خفیفتر اختلال دوقطبی.
– اختلالات افسردگی:
اختلال افسردگی ماژور: خلق شدیدیاً افسرده، کندی روانی، حرکتی، بیم، احساس ناراحتی، احساس کلافگی و سردرگمی، آژیناسیون، احساس گناه، افکار خودکشی معمولاً بازگشتکننده. اختلال دیستایمیک: شکل خفیفتر افسردگی معمولاً بهدلیل از دست دادن یا رویدادی مشخص (”نوروز افسردگی“ هم نامیده میشود) بهوجود میآید. اختلال افسردگی پس از زایمان ظرف ۱ ماه پس از زایمان رخ میدهد. افسردگی با الگوی فعلی: به آن ”اختلال عاطفی فصلی“ نیز میگویند. اکثراً در طی زمستان روی میدهد.
اختلالات اضطرابی
با اضطراب مداوم و شدید مشخص میشود (اختلال اضطراب فراگیر)؛ غالباً به شدت پانیک است (اختلال پانیک) و ترس بیرون رفتن از خانه وجود دارد (آگورافوبیا)؛ نیز ترس از موقعیتها یا اشیاء خاص (فوئی خاص)، یا از اقدام یا صحبت کردن در جمع (فوبی اجتماعی)؛ یا بهصورت وارد شدن غیرارادی و مداوم افکار، امیال، یا اعمال (اختلال وسواسی فکری – عملی) نیز شامل اختلال استرس پس از تروما میشود که متعاقب استرسهای فوقالعاده زندگی (جنگ، بلایا) رخ میدهد و با اضطراب، کابوسهای شبانه، اژیناسیون، و گاهی اوقات افسردگی مشخص میشود. اختلال استرس حاد شبیه به اختلال استرس پس از تروما میباشد، ولی کمتر از ۴ هفته طول میکشد. ممکن است ناشی از:
۱. بیماری طبی (مانند پرکاری تیروئید).
۲. مواد (مانند، کوکائین) باشد.
اختلال شبهجسمی
با اشتغال ذهنی نسبت به بدن و ترس از بمیاری مشخص میشود. بر انواع زیر است:
– اختلال جسمیسازی: شکایات جسمی متعدد بدون پاتولوژی عضوی.
– اختلال تبدیلی: (قبلاً با نام همبستری ، سندرم بریکه نامیده میشده است). اختلالی که در آن حواس خاص یا سیستم اعصاب ارادی تحتتأثیر قرار میگیرند؛ و باعث کوری ، کری ، آنوسمی ، بیحسی ، پارستزی ، فلج ، آتاکسی ، آکینزی ، یا دیسکینزی ، میشوند. این بیماران غالباً فقدان نامتناسب علاقه را نشان میدهند و ممکن است از اعمال خود منافعی را بهدست آورند.
– هیپوکندریازیس (نوروز هیپوکندریازیس): اختلالی که با اشتغال ذهنی نسبت به بدن و ترس مستمر از بیماری فرضی مشخص میشود.
– اختلال درد: اشتغال ذهنی یا دردی که عوامل روانشناختی در آن سهم دارند.
– اختلال بدشکلی بدن: نگرانی غیرواقعرگایانه نسبت به این مطلب که قسمتی از بدن بدشکل شده است.
اختلال ساختگی
با بهوجود آوردن عمدی یا وانمود کردن نشانههای جسمی و روانشناختی یا هر دوی آنها جهت کسب نقش بیمار مشخص میشود (بهعنوان سندرم مونشهاوزن ـ Munchausen syndrome نیز نامیده میشود).
اختلالات تجزیهای
با تغییر موقت و ناگهانی در هشیاری یا هویت مشخص میشود. فراموشی تجزیهای (درونزاد): از دست دادن حافظه بدون علت عضوی گریز تجزیهای (روانزاد): سرگردانی و دور شدن غیرقابل توضیح از خانه. اختلال هویت تجزیهای (اختلال شخصیت متعدد): شخصی که دو یا چند هویت مجزا دارد. اختلال سنخ شخصیت: این احساس که اشیاء غیرواقعی میباشند.
اختلالات جنسی و هویت جنسی
به انواع پارافیلیاها، اختلالات هویت جنسی و اختلال عملکرد جنسی تقسیم میشوند. در پارافیلیاها، علایق جنسی افراد اساساً در رابطه یا ارتباط و با اشیاء است تا افراد، یا اینکه در رابطه با اعمال جنسی است که همراه مقاربت جنسی نمیباشد، یا اینکه مقاربت تحت شرایط عجیب انجام میگیرد.
این اختلال دربرگیرنده عورتنمائی (exhibitionism)، یادگار خواهی (fetishism)، مالش (frotteurism)، بچهبازی (pedophilia)، مازوخیسم جنسی (sexual masochism)، سادیسم جنسی (sexual sadism)، فتیشیسم مبدلپوشانه (transvestite fetishism) (مبدلپوشی)، و چشمچرانی (voyeurism) است. اختلال عملکرد جنسی شامل اختلالهای میلجنسی (اختلال کاهش میل جنسی شامل اختلالهای میل جنسی (اختلال کاهش میلجنسی؛ اختلال بیزاری جنسی، تحریک جنسی در زن، اختلال نعوظی در مرد (ناتوانی جنسی)، ارگاسم (اختلال ارگاسمی در زن )، اختلال ارگاسمی در مرد (مانند انزال با تأخیر یا کند، انزال زودرس) و درد جنسی (دیسپارونیا، واژینیسم). اختلال عملکرد جنسی ممکن است بهعلت یک بیماری طبی (مانند اسکلروز متعدد) یا سوءمصرف مواد (مانند آمفنامین) بهوجود آید. اختلالات هویت جنسی (شامل ترانسسکسوالیسم) یا احساس ناراحتی مداوم در مورد جنسیت خود و میل به از دست دادن ویژگیهای جنسیت (بهعنوان مثال اختگی) مشخص میشوند.