دکتر آرام : روانشناس بالینی و سلامت عضو انجمن روانشناسان آمریکا ، مترجم مولف ، محقق علوم متافيزيك، فرا روانشناسي ، مغناطیس درمانی ، مخترع و مبتکر تکنیک های ویژه تجسم خلاق

آموزش انواع هیپنوتیزم (دگرهیپنوتیزم و خودهیپنوتیزم)

آموزش انواع هیپنوتیزم (دگرهیپنوتیزم و خودهیپنوتیزم)

انواع هیپنوتیزم (دگرهیپنوتیزم و خودهیپنوتیزم) – برخلاف باورها یک نوع هیپنوتیزم وجود ندارد بلکه هیپنوتیزم دارای انواع مختلفی می باشد حال هدف ما در این مقاله معرفی انواع و آموزش هیپنوتیزم تحت نظر استاد متخصص در این زمینه می باشد. هیپنوتیزم می تواند توسط خود شخص به نام خودهیپنوتیزم و یا توسط شخص دوم به نام دگرهیپنوتیزم شناخته می گردد.

انواع هیپنوتیزم دروازه ورود به متافیزیک

فهرست مطالب مقاله

انواع هیپنوتیزم یکی از روش‌های وارد شدن به ناخودآگاه می‌ باشد. در دوره آموزش خود هیپنوتیزم فرد بصورت خود آموز یاد می‌گیرد که خودش وارد حالت خلسه خودهیپنوتیزم گردد و برنامه‌های که لازم است (تلقینات) را وارد ناخودآگاه نماید. دوره خود هیپنوتیزم میان بری است که شما می‌توانید وارد ناخودآگاه گردید بنابراین این دوره می‌تواند معجزه ای را در بر داشته باشد. کسانیکه بدون استاد سعی در یادگیری خود هیپنوتیزم نموده‌اند موفقیت زیادی را نتوانسته‌اند کسب کنند.

دوره فوق العاده دکتر آرام با بیش از 25 سال تجربه کاری آموزش و تجربه 30 ساله روان درمانی با هیپنوتیزم به شما کمک میکند تا بتوانید به دروازه متافیزیک وارد شوید. زمانیکه از طریق خود هیپنوتیزم وارد حالت خلسه شوید شما به ناخودآگاه راه یافته‌اید و در آن زمان می‌توانید تلقین‌هایی که خودتان می‌خواهید ارائه دهید. خود هیپنوتیزم روش مؤثری برای ترک عادات یا تقویت اعتماد بنفس می‌باشد. ما می‌توانیم استرس‌ها را با خود هیپنوتیزم از بین ببریم. یکی از کاربردهای آموزشی خود هیپنوتیزم، مطالعه کردن از طریق وارد شدن در حالت خود هیپنوتیزم و مرور کردن مطالب می‌باشد.

فایل های خود هیپنوتیزمی بصورت خود به خود فرد را در حالت هیپنوتیزم قرار می‌دهد. و در حالت هیپنوتیزم عملی شرطی سازی انجام می‌پذیرد و با انجام شرطی سازی در حالت هیپنوتیزم در دفعات بعدی در مدت زمان کوتاه تری در حالت خلسه هیپنوتیزمی قرار می‌گیرد. هیپنوتیزم برای از بین بردن بی‌خوابی کمک شایانی به ما می‌کند. خود هیپنوتیزم در ترک عادات و ایجاد عادت جدید به ما کمک می‌کند.

برای آموزش انواع هیپنوتیزم روش‌های مختلف وجود دارد بهترین روش انجام هیپنوتیزم توسط دیگری و شرطی سازی می‌باشد. چون انجام هیپنوتیزم برای همه امکان پذیر نیست استاد آرام با توجه به تجربیات خود تکنیک‌های هیپنوتیزمی را به طریقی در فایل ها پیاده کرده‌اند که شما با گوش کردن فایل های خود هیپنوتیزمی وارد حالت خلسه شده در این شرایط برای دفعات بعدی شرطی می‌شوید. خودهیپنوتیزم راهی به ضمیر باطن شما است.

انواع هیپنوتیزم و نحوی و کارایی آنها

از لحاظ کارای دوره انواع هیپنوتیزم به سه مدل کارکرد را دارا می باشد که می تواند برای مقاصد درمانی برای افرادی که دارای مشکلاتی فکری و ذهنی مانند بیخوابی، استرس، ضعف حافظه و یا زخم معده یا دردهای جسمانی که ناشی از افکار بیمار رخ داده است استفاده نمود البته باید دانست که هیپنوتیزم در افراد روانپریش و افرادی که مغز و منطق آنها بصورت نسبی یا کامل کار نمی کند مانند افراد اسکیزوفرنی، یا دارای جنون جوانی و… نمیتواند کمکی کرده و آنها را درمان نماید.

مدل دگر هیپنوتیزم متافیزیکی می باشد که برای افرادی که داری استعدادهای مافوق طبیعی مانند جهان بینی یا آینده نگری هستند کاربرد دارد باید توجه داشت که این نوع از هیپنوتیزم فقط بر روی بدن افرادی که در حالت ریلکسیشن نیروی از کائنات دریافت می کنند عمل کرده و می تواند سبب تقویت این نیرو ها در آنها می گردد.

هیپنوتیزم نمایشی که از آن برای نمایش قدرت های هیپنوتیزم در صحنه استفاده می شود و هیپنوتیزور مثلا با خشک کردن نقاط حساس بدن، بدن شخص را به صورت آویزان میان دو صندلی قرارداده و یا قسمت های از بدن او را بی حس میکند که درد را احساس نکند.

انواع هیپنوتیزم و دوره هیپنوتیزم

مدل های مختلفی از هیپنوتیزم وجود دارد که می توان آنها را بنا بر نحوی و فردی که آنرا انجام می دهد در هفت روش هیپنوتیزم طبقه بندی نمود

انواع هیپنوتیزم: دگر هیپنوتیزم

همانگونه که از نام آن مشخص است هیپنوتیزم توسط فرد دیگری برر وری سوژه یا بیمار اعمال می گردد. باید توجه داشت که برای انجام دگر هیپنوتیزم حتما از شخصی که کاملا به این علم آگاه بوده کمک گرفت. اصولا تنها پزشکان و روانشناسان مجوز کار کردن در این حیطه را دارا می باشند. و می توانند برای درمان بیماری های فکر و در حیطه درمانی از آن استفاده نمایند. با دوره آموزش دگرهیپنوتیزم دکتر آرام می توانید آموزش های لازم را فرا گیرید.

انواع هیپنوتیزم: خود هیپنوتیزم

در این روش فرد خود با آموزشها و تمرین های که در زمینه هیپنوتیزم می بیند خود را به حالت هیپنوتیزم برده و از اثرات آن برای خود استفاده می نماید  باید توجه داشت که هیپنوتیزم چه توسط خودتان و یا فرد دیگری صورت بگیرد باید شخص کاملا آموزش دیده باشد تا بتوان به نتایج مناسب دست یافت. با دوره آموزش خودهیپنوتیزم دکتر آرام می توانید آموزش های لازم را فرا گیرید.

دوره هیپنوتیزم مانیتیسم

در این روش که امروزه کاربرد چندانی ندارد فرد توسط شخص دیگر و تحت انرژی درونی وی به حالت خواب طبیعی برده می شود و برخلاف روشهای معمول هیپنوتیزم خواب مصنوعی رخ نمیدهد اما چون در این روش از انرژی درونی فرد استفاده شده و باعث از دست دادن انرژی فراوانی می گردد زیاد انجام آن را توصیه نمیکنند.

دوره هیپنوتیزم ارجاعی

در این مدل از هیپنوتیزم فرد را برای ریشه یابی مشکلاتی که در خلق خو یا زندگی خود دارد مانند پرخاشگری، افسردگی، عدم اعتماد به نفس و… به کمک حالت هیپنوتیزم به گذشته اش ارجاع داده تا بتواند ریشه مشکلات وی را یافته و آنرا درمان نمایند.

دوره هیپنوتیزم کودکان

در کودکان به خاطر متفاوت بودن امواج مغذی و حساس بودن روحیه و ساختار مغزی آنها باید از روشها و متدهای مناسب آنها برای انجام هیپنوتیزم استفاده نمود که به نام هیپنوتیزم کودکان معروف می باشد.

دوره هیپنوتیزم ورزشی

با توجه به فواید هیپنوتیزم در تثبیت القاها به ذهن ناخودآگاه آدمی خیلی از اقشار جامعه تمایل به استفاده از آن را برای رسیدن به موفقیت و اهداف خود استفاده می کنند و ورزشکاران نیز از این دسته افراد هستند که برای رسیدن به موفقیت  در رشته ورزشی خود چه بصورت تکی و یا گروهی از آن استفاده می کنند که در بسیاری از برندگان مدالهای المپیک و ورزشکاران حرفه ای این امر مشاهده گشته است.

دوره هیپنوتیزم اریکسونی

این روش هیپنوتیزم توسط شخصی که آنرا به وجود آورده است میلتون اریکسون نام گذاری شده است. اساس کار هیپنوتیزم اریکسونی بر پایه برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه فرد برای قبول اشتباه بودن رفتار موجود و جایگزینی آن با رفتار بهینه سازی شده و یا درست می باشد و اعلام می دارد تنها در این حالت است که ذهن ناخودآگاه آن را پذیرفته و تغییر می یابد.

آموزش انواع هیپنوتیزم (دگرهیپنوتیزم و خودهیپنوتیزم)

آموزش خصوصی  انواع هیپنوتیزم

برخی مواقع برای یادگیری و آموزش انواع هیپنوتیزم بهتر می توانیم از آموزش خصوصی استاد استفاده کنیم. استاد در جلسات خصوص بهتر می تواند تکنیک ها را انتقال دهد. ولی جلسات عمومی کمک میکند تا بتوانند افراد بهتر بر روی هم کار کنند و تجربه هیپنوتیزمی بهتری داشته باشند. معمولا آموزش خصوص از کیفیت بالاتر و بهتری برخوردار است.

آموزش تضمینی انواع هیپنوتیزم

آیا میتوانیم آموزش انواع هیپنوتیزم را به صورت تضمینی انجام بدهیم. تضمین در هیپنوتیزم و همه مباحثی که بر روی انسان انجام می شود یا علوم انسانی جای بحث دارد. ما نمی توانیم در مورد انسانها نظر قطعی بدهیم. البته در مورد تکنیک ها میتوانیم انها را تضمین کنیم که نتایج عالی به دست می آید ولی در مورد اینکه بتوانیم در مورد افراد هم نظر بدهیم باید با احتیاط نظر بدهیم.

آموزش انواع هیپنوتیزم (دگرهیپنوتیزم و خودهیپنوتیزم)

انواع متفاوت هیپنوتیزم وجود دارد که می توان آنها را تحت نظر استاد آرام فرا گرفت.

آموزشگاه برای دوره هیپنوتیزم

آموزشگاه هایی که به صورت تخصصی در مورد آموزش انواع هیپنوتیزم فعالیت داشته باشند خیلی کم هستند. مخصوصا آنهایی که قدمت زیادی داشته باشند و برای تفنن سراغ هیپنوتیزم نرفته باشند. اگر می خواهید هیپنوتیزم را یاد بگیرید بهتر است که نزد یک فرد متبحر و متخصص یاد بگیرید. موسساتی هستند که به دلیل اشتیاق و جذابیت، جذب هیپنوتیزم می شوند. ولی تخصص و تجربه ندارند و زود از این حوزه خارج می شوند. دکتر آرام از سال 1367 در زمینه هیپنوتیزم فعالیت دارند و چون روانشناس هم هستند تخصص کافی در مورد علوم انسانی و روانشناسی دارند به همین دلیل شما می توانید به راحتی به او اعتماد کنید.

آموزش  انواع هیپنوتیزم

دوره هیپنوتیزم چون یک هنر هست، آموزش هیپنوتیزم هم از دو بخش تئوری و عملی تشکیل شده است. بخش تئوری ار می توانید با شرکت در کلاس یا کتاب به دست اورید و بخش عملی را فقط در حضور استاد و زمانیکه کسی را هیپنوتیزم می کند می توانید به دست آورید.

دوره هیپنوتیزم و خودهیپنوتیزم کابوک 

دکتر آرام در سال 1367 یا قبل تر از آن خدمت استاد کابوک رسیدند. تکنیک های استاد کابوک را تسلط قوی دارند. ولی به دلیل اینکه تکنیک های کابوک قدیمی هستند خیلی سال ها هست که تکنیک ها بهتر از آن را جایگزین کرده اندو تکنیک های اریکسونی از قدرت بسیار زیادی برخوردار هستند. آیا گیلکی ها هم از هیپنوتیزم و متافیزیک استفاده می کنند.

کارگاه خودهیپنوتیزم

کار گاه خودهیپنوتیزم در یادگیری و آموزش انواع هیپنوتیزم نقش زیادی دارد. استاد در این کارگاه بارها افراد را به هیپنوتیزم می برد و انها را شرطی می کند. البته یادتان باشد که تکنیک های صوتی که استاد در کنار دوره در اختیار افراد قرار می دهد می تواند بسیار مهم و اساسی باشد. به همین دلیل بعد از اینکه در دوره ها و کارگاه های استاد شرکت کردید حتما تکنیک های صوتی را مرتبا کار کنید.

آموزش دوره هیپنوتیزم فوری

کتاب خودهیپنوتیزم فوری یکی از کتاب های عالی در زمینه خودهیپنوتیزم است که دکتر آرام ترجمه کرده اند. این کتاب به اسم کتاب هیپنوتیزم با چشمان باز هم می باشد.

راهی به فراسوی زندگی روزمرگی است. خود هیپنوتیزم میانبری برای تجربه متفاوت بودن متافیزیک است. شما می توانید در دوره های خودهیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم دکتر آرام شرکت کنید با ما در ارتباط باشید.

آیا انواع هیپنوتیزم (دگر هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم) به یکدیگر شبیه هستند یا نه

در مطالعه صورت گرفته توسط بسیاری از محققین این سوال که بسیار مطرح شده مورد بررسی قرار گرفته است و اسن شوال را می توان برای بررسی انواع هیپنوتیزم دانست

خود هیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم چه تفاوت ها و شباهت های دارند

بر اساس یک توضیح اجتماعی – شناختی مبتنی بر شواهد از خود هیپنوتیزم، فرد هیپنوتیزم شده به طور مکانیکی به پیشنهادات داده شده پاسخ نمی دهد، بلکه به شیوه ای فعال و هدفمند پاسخ می دهد (لین و سیوک، 1992). به طور مشابه، درمانگران شناختی- رفتاری هیپنوتیزم را به عنوان یک راهبرد مقابله ای تعریف کرده اند که افراد می توانند یاد بگیرند که در موقعیت های مختلف مشکل ساز به کار گیرند (گلدن، داود و فریدبرگ، 1987). در این اظهارات به نظر نمی رسد تفاوت زیادی بین توضیحات خودهیپنوتیزمی و دگرهیپنوتیزمی وجود داشته باشد.

علیرغم افزایش استفاده از خود هیپنوتیزمی و دانسته های فراوانی که در این زمینه وجود دارد، اما تحقیقات بسیار کمی برای بررسی تفاوت خودهیپنوتیزم با دگرهیپنوتیزم صورت گرفته است.

تعریف هیپنوتیزم و انواع هیپنوتیزم

به دنبال اولین تعریف واقعی انواع هیپنوتیزم که درمورد هیپنوتیزم توسط کمیته اجرایی انجمن روانشناسی آمریکا که به اختصار  APA  نامیده می شود تعریف شده است هیپنوتیزم را باید تکنیک بالینی پرکاربرد خود هیپنوتیزم در نظر گرفت چرا که این امر به عنوان “اجرای  روش هیپنوتیزم بدون کمک دیگران” توصیف می گردد (گرین و همکاران، 2005).

بسیاری از محققین اصلی هیپنوتیزم مانند باربر، 1985؛ اورن و مک کانکی، 1981؛ ساندرز، 1991 بیان کرده اند که اکثریت قریب به اتفاق روش های هیپنوتیزمی را می توان به طور دقیق به عنوان خود هیپنوتیزم تعریف کرد. مایکل یاپکو (1995) پیشنهاد کرد که هر قدرتی که یک هیپنوتیزم درمانگر داشته باشد، از فردی که هیپنوتیزم می شود به دست می آید و البته می تواند توسط مشتری خاتمه یابد. لین، رو و ویکس (1990) نشان دادند که آزمودنی ها توانایی کنترل رفتار خود را در طول هیپنوتیزم، امتناع از پاسخ به پیشنهادات و حتی مخالفت با پیشنهادها حفظ می کنند. اگر فرد در نهایت بر نحوه تأثیر و تأثیر پیشنهادات کنترل داشته باشد، آیا تفاوتی بین دگرهیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم وجود دارد؟

از یک سو، می بینیم که نقش هیپنوتیزور در مقایسه با استعداد هیپنوتیزمی یک فرد، در واقع نسبتاً کم است، و همه هیپنوتیزم ها را می توان به عنوان خود هیپنوتیزم تصور کرد. از سوی دیگر، بسیاری از خود هیپنوتیزمی در واقع در چارچوب یک رابطه دو طرفه با هیپنوتیزم کننده یا درمانگر آموزش داده می شود، و بنابراین به درستی می توان استدلال کرد که خود هیپنوتیزمی در واقع نوعی دگرهیپنوتیزم 1957  وایتزنهافر و همکاران یا دسترسی مجدد به تجربیات قدیمی دگر هیپنوتیزم می باشد..

گولد (1953) اهمیت و مشکلات مربوط به رابطه بیمار/درمانگر و همچنین اهمیت «حیثیت» و «اقتدار» یک درمانگر را در بررسی تفاوت‌های بین خود هیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم برجسته می‌کند. همانطور که در این این تحقیق نشان داده شد، تمام مطالعاتی که در آنها خودهیپنوتیزم از کنترل فعال بهتر عمل کرده بودند، این مهارت ها پیش از این در جلسات قبلی توسط آموزش های از جلسات قبلی دگرهیپنوتیزم سرچشمه گرفته اند.

سایر محققین مانند قرم و خان 1990 پیشنهاد می کنند که انواع هیپنوتیزم (خود هیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم) هر دو موجودیت های کاملاً جداگانه ای داشته و باید به همین صورت تلقی گردند، و اگرچه این دو به به یک دیگر مرتبط می باشند اما وجود یکی به دیگری وابسته نیست.

مقایسه انواع هیپنوتیزم با هم (خودهیپنوتیزم با دگرهیپنوتیزم) که مدل شناخته شده از هیپنوتیزم به حساب می آید نشان می دهد که این دو نوع هیپنوتیزم رابطه غیرقابل انکاری با یکدیگر دارند (شور و ایستون، 1973؛ اورن و مک کانکی، 1981). ) و تحقیقات  بسیاری که در این زمینه انجام شده است نشان می دهد که طبق تحقیقات شور و ایستون (1973) این دو روش کاملا به هم مرتبط می باشند.

انواع هیپنوتیزم

توضیحی که برای خود هیپنوتیزم در نظر گرفته شده است را می توان به عنوان “اجرای  روش هیپنوتیزم بدون کمک دیگران” توصیف نمود

ایستون و شور فهرستی را برای بررسی خود هیپنوتیزم (ISH) به وجود آوردند که یک نسخه خود هیپنوتیزمی از مقیاس گروهی هاروارد برای سنجش میزان پاسگویی افراد به دگر هیپنوتیزم بود. و از این دو برای مقایسه بین خود هیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم استفاده نمودند. در نتایج بدست آمده عملا هیچ تفاوتی بین پاسخ های رفتاری به پیشنهادات در  مطالعات ابتدای که در مقاله آنها ارائه شده بود، پیدا نکردند.

آنها اعلام نمودند که پاسخ‌ دهی اولیه در خود هیپنوتیزمی می‌تواند تحت تأثیر انگیزه افراد قرار گیرد و این امر به دلیل اینکه آن افرادی که به دستور العمل‌های دگرهیپنوتیزم پاسخ می‌دهند می‌توانند به راحتی نشسته و دستوراتی که به آنها وارد می شود را انجام  دهند اما، افرادی که خودهیپنوتیزم  انجام می دهند باید دستور العمل‌ها را خودشان بخوانند و برای به کار نیاز است که فرد مهارت‌ها و انگیزه خود را بالا ببرد.

با این حال، طبق گزارش های انجام شده از سوی این محققین عنوان شده گر چه یادگیری خود هیپنوتیزم ممکن است در ابتدا سخت تر باشد، اما در نهایت این امر باعث می شود که سطح مهارت نهایی آنها ممکن است حتی بالاتر باشد، چرا که این افراد باید خودشان یاد بگیرند که چگونه قدرت های داخلی خود را به طور کامل پرورش داده و استفاده کنند. اورنی و مک کانکی (1981) بیان می کنند که خود هیپنوتیزم در تضاد با دگر هیپنوتیزم است چرا خود هیپنوتیزم به فرد اجازه می دهد تا بر موضوعی مانند درد یا اضطراب کنترل داشته باشد.

آیا همه هیپنوتیزم ها خود هیپنوتیزم هستند؟

بسیاری از نظریه پردازان شناخت اجتماعی، مانند جیمز برید، این دیدگاه را پذیرفته اند که دگرهیپنوتیزم اساساً یک نوع خود هیپنوتیزم هدایت شده است. (گلدن، داود و فریدبرگ، 1987، ص 119). تعدادی از محققین و بسیاری از پزشکان دریافته‌اند که صرفاً به سادگی درخواست از افرادی که تحت آزمایش قرار گرفته اند تا که خود را در حالت هیپنوتیزم قرار بده به همان اندازه که القا در دیگر روشهای استاندارد دیگر هیپنوتیزم مانند هیپنوتیزم با چشم موثر می باشد.(باربر، اسپانوس و چاوز، 1974).

برمن و هیلگارد (1936) در یکی از اولین مقایسه‌های خود هیپنوتیزم با دگرهیپنوتیزم، را بر مبنای تفاوت‌های این دو روش در القا و بیان کلامی پیشنهادات صورت می گیرد را با مطالعه پاسخ های 30 دانشجوی دانشگاه که تحت هر دو روش قرار گرفته بودند بررسی نمودند و در نتایج خود اعلام داشتند که هیچ تفاوتی بارزی میان پاسخ های افراد برای دو مدل هیپنوتیزم یافت نگردید اما مشخص شد که تمرین می تواند باعث افزایش و بهبود پاسخگوی فرد گردد.

هیلگارد (1977) معتقد بود که تمام انواع هیپنوتیزم واقعاً خود هیپنوتیزم هستند و دگرهیپنوتیزم در واقع یک نوع «خودهیپنوتیزم  با کمک» است. روچ (1975) یکی از دانشجویان هیلگارد مقاله ای منتشر کرد که در آن خودهیپنوتیزم در حضور هیپنوتیزور با دگرهیپنوتیزم را مقایسه نمود. همه افراد مورد مطالعه در این مقاله یک جلسه تجربه دگرهیپنوتیزم و یک جلسه خودهیپنوتیزم را در روزهای متوالی پشت سر هم داشتند. مطالعه روخ نشان داد که افراد آموزش ندیده در خود هیپنوتیزمی به همان اندازه در دگرهیپنوتیزم موفق بودند. یعنی در مقیاس حساسیت هیپنوتیزمی گروه هاروارد، با فرم A (HGSHS:A) و فرم C از SHSS (SHSS:C) نمرات یکسانی به دست آوردند، (صرف نظر از اینکه آیا آنها را هيپنوتيزم نموده اند یا اینکه در  حضور آزمايشگر خود هيپنوتيزم را انجام داده باشند).

تحقیقات صورت گرفته در مورد تفاوت ها و شباهت های انواع هیپنوتیزم

نتایج این مطالعه همچنین نشان داد که وقتی دگرهیپنوتیزم در روز اول  انجام می گرفت باعث مهار مهارت های خود هیپنوتیزمی در روز دوم می شد. برعکس کسانی که ابتدا خود هیپنوتیزم را انجام می دادند در روز بعد و در زمان دگر هیپنوتیزم سوژه های بهتری را برای هیپنوتیزم شدند بودند. بعد از این روخ به این نتیجه رسید که خود هیپنوتیزمی اساس و پدیده اولیه انواع هیپنوتیزم می باشد و دگرهیپنوتیزم در واقع نوعی خودهیپنوتیزم هدایت شده است” (Ruch, 1975).

جانسون و وزن (1976) در مطالعه دیگری که  انواع هیپنوتیزم (خودهیپنوتیزم را با دگرهیپنوتیزم) مقایسه کردند، در نتایج آنها نشان دادند که وقتی افراد به عنوان افرادی که سخت هیپنوتیزم می شدند و افرادی که در هیپنوتیزم بی تجربه بودند، تجربیات ذهنی گزارش شده از خود هیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم تقریباً یکسان بوده است. این با تحقیقات فروم (1975) مطابقت دارد که نشان می‌دهد این موضوع در مورد افرادی که به عنوان سخت هیپنوتیزم‌ پذیرهای و یا با قدرت متوسط هیپنوتیزم شدن اندازه‌ گیری می‌شوند صادق است.

اما  این امر برای کسانی که به راحتی هیپنوتیزم می شوند صادق نمی باشد. جانسون و ویت (1976) به این نتیجه رسیدند که افرادی که در خود هیپنوتیزم موفق هستند در دگر هیپنوتیزم نیز مشکلی نخواهند داشت و عملا خود هیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم بیشتر جنبه های رفتاری و پدیده شناختی مشابهی می باشند.

با این حال، نتایج تحقیقات آنها نشان داد که دگرهیپنوتیزم  باعث برانگیختن بیشتر احساسات ناآگاهی، انفعال و از دست دادن کنترل در افراد تحت آزمایش می گردد، در حالی که خود هیپنوتیزمی احساسات بیشتری از فعالیت، آگاهی و کنترل احساسات افراد را برمی‌انگیزد. جانسون (1979) بعداً یافته‌های روچ را تأیید کرد که افراد بی‌تجربه به همان اندازه که توسط هیپنوتیزور می توانند هیپنوتیزم شوند، همچنان می‌توانند خود را هیپنوتیزم کنند.

لین و جانسون (1976) در مطالعه ای در مورد تفاوت های تجربی و رفتاری بین خود هیپنوتیزم و دگر هیپنوتیزم، نتایج مشابهی با جانسون (1979)، جانسون و وزن (1976) و فروم (1975) داشتند. لین و جانسون (1976) به این نتیجه رسیدند که خود هیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم در واقع در بیشتر اثرات رفتاری و پدیدارشناختی مشابه هستند. علاوه بر این، محققین اضافه کردند که دگرهیپنوتیزم احساسات بیشتری از ناآگاهی، انفعال و از دست دادن کنترل را در فرد برمی انگیزد. در حالی که خودهیپنوتیزم باعث ایجاد احساسات بیشتر از انحراف زمان، بی جهتی، جهت فعال و تغییرات خلسه را گزارش نموده اند.

فروم (1981) به عنوان ویراستار بالینی شماره ویژه مجله بین المللی هیپنوتیزم بالینی و تجربی (شماره ژوئیه 1981) از تعدادی از محققان دعوت کرد تا مقالاتی در مورد خود هیپنوتیزم یا شباهت ها و تفاوت های بین خود هیپنوتیزم و سایر روشهای هیپنوتیزم و تغییر هوشیاری بنویسند. یکی از موضوعات این مقالات که توسط سینگر و پاپ (1981) نوشته شده بود بسیاری از ویژگی های مشترک خودهیپنوتیزم و خیال پردازی را نشان داده بود. در درجه اول، آنها ظرفیت جذب شدید و ظرفیت تجربه تصور تصاویر واضح را نشان دادند. در این مقاله، آنها متعاقباً پیشنهاد می‌کنند که مهارت‌های رویا پردازی و تصویر سازی عوامل مستعد کننده برای استفاده مؤثر از خود هیپنوتیزم هستند.

ساسردوت (1981) در یکی دیگر از مقالات و برخلاف روچ (1975) با این که خودهیپنوتیزمی پدیده اولیه است مخالف است و در مورد تجربه خود از آموزش خود هیپنوتیزمی به بیماران خود در حین یا پس از دگرهیپنوتیزم با استفاده از تلقین های پس از انواع هیپنوتیزم گزارش داد. در این مطالعات در دهه 1970 که دگرهیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم را با هم مقایسه می کردند، روچ (1975)، جانسون (1979) و جانسون و وزن (1976) همگی هیپنوتیزور حضور داشته و به هر فرد تحت آزمون آموزش داده شد که به خودش چه بگوید. فروم در تحقیقات خود تجربیات ذهنی کسانی را که خود را هیپنوتیزم می کردند بررسی کرده و ویژگی های شخصیتی این افراد را نیز بررسی نموده است تا ببیند آیا با یک سوژه خوب خودهیپنوتیزم همبستگی وجود دارد یا خیر. در طول مطالعات فروم، فرد مورد آزمایش تنها بوده و هیپنوتیزم کننده ای در آن حضور نداشت.

انواع هیپنوتیزم

خود هیپنوتیزم میتواند مهارت دگر هیپنوتیزم افراد را بالا ببرد اما برعکس دگر هیپنوتیزم قدرت خود هیپنوتیزمی فرد را مهار می نماید

در اولین مقاله از نسخه 1981 مجله بین المللی هیپنوتیزم بالینی و تجربی، فروم و شاگردانش یافته های خود را در مورد پدیدارشناسی و ویژگی های خود هیپنوتیزم به اشتراک گذاشتند. در مطالعات (راچ، 1975؛ جانسون و ویت، 1976)، فروم و همکاران (1981) شواهد نشان می دهد که در انواع هیپنوتیزم (خود هیپنوتیزم و دگر هیپنوتیزم)، افراد سطح بالایی از جذب و همچنین کاهش ارتباط با واقعیت نشان داده اند البته به نظر می رسد افراد هنگام استفاده از خود هیپنوتیزم، تصاویر واضح تری را تجربه می کنند.

علاوه بر این، جانسون (1981) نشان داد که افراد اظهار داشتند که در هنگام استفاده از خود هیپنوتیزم از نظر شناختی فعال تر و خود کنترلی بیشتری داشتند. روچ (1975) همچنین این فرضیه را تأیید کرد که تصاویر بصری و فانتزی خاص در خود هیپنوتیزی بیشتر از دگرهیپنوتیزم به وجود می آیند و این قبلاً توسط فروم، لیچمن و براون (1973) در مقاله ای که در کنوانسیون سالانه انجمن هیپنوتیزم بالینی و تجربی خوانده شد پیشنهاد شده بود.

محققین به این نتیجه رسیدند که اگرچه پاسخ‌های رفتاری و تجربیات کلی افراد با استفاده از خود هیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم واقعاً مرتبط است، اما برخی افراد به روش‌های متفاوتی نسبت به دگر هیپنوتیزم پاسخ می‌دهند (فروم و همکاران 1981).

اخیراً هاموند، هاسکینز-بارچ، گرانت و مک گی (1988) خود هیپنوتیزمی را که خود فرد انجام می دهد و خود هیپنوتیزم به کمک نوار را در 48 فرد که سابقه هیپنوتیزم نداشتند بی تجربه مقایسه کردند. آنها دریافتند که تجربه هیپنوتیزم با کمک نوار برای افراد مورد آزمایش رضایت بیشتری داشته کاملا متقاعد شده بودند که وضعیتشان تغییر یافته است. با این حال، محققین بیان می‌کنند که با گذشت زمان، افراد مورد مطالعه معمولاً با خودهیپنوتیزم به کمک نوار به خودهیپنوتیزم خود القا شده  رسیدند عملا از فردی که در حال آموزش بود به متخصصین این روند تغییر پیدا نمودند و بر کار مسلط گشتند. اما اینکه آیا برای افراد ضروری است که متقاعد شوند که در حالت تغییر یافته بوده اند؟ من اینطور فکر نمی کنم.

آیا خود هیپنوتیزم اساساً همان دگرهیپنوتیزم است؟

هانیگان (2000) این سوال را مطرح کرد که «آیا خود هیپنوتیزم اساساً همان دگرهیپنوتیزم است؟» و به این نتیجه رسیدند که تحقیقات موجود قادر به نشان دادن تفاوت واقعی بین خود هیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم نیست.

بیبی، مک‌کانکی و لیم (2001) در مطالعه‌ای که خودهیپنوتیزم و دگر هیپنوتیزم را بر روی 48 شرکت ‌کننده در این آزمون مقایسه کردند، به هر کدام از شرکت کنندگان صفحه‌ای برای نشان دادن قدرت تجربه‌شان در حین تجربه شناور شدن بازو و سن آنها در زمان هیپنوتیزم داده شد. برخلاف یافته های قبلی، با فعالیت ایدئوموتور بازوها 83 درصد از این افراد دگرهیپنوتیزم را واقعی تر و غیرارادی تر توصیف کردند و 65 درصد از این افراد خود هیپنوتیزم را به عنوان متد فعالتری را گزارش نموده اند.

با فعالیت شناختی رگرسیون سن، 57 درصد از افراد این آزمون دگرهیپنوتیزم را واقعی تر ارزیابی کردند و 65 درصد از افراد دگرهیپنوتیزم را غیرارادی تر ارزیابی کردند و 78 رصد نیز این امر را با خودهیپنوتیزم تصور کردند که شامل تفکر فعال تر است. از موضوعات مطابق با مطالعات دیگر (شور و ایستون، 1973؛ روچ، 1975؛ هاموند، هاسکینز-بارچ، گرانت و مک گی، 1988)، این محققین نشان دادند که احتمال دارد افراد تحت آزمایش در طول خود هیپنوتیزم و دگر هیپنوتیزم به یک اندازه موارد مورد آزمایش را قبول می نمایند.

مشابه جانسون و ویت (1976) و مک‌کانکی (1986) آنها نیز به همچنین نتایجی رسیدند که افراد تحت آزمایش به صورت گذشته‌نگر تجربه دگرهیپنوتیزم را واقعی‌تر و غیرارادی‌تر و تجربه خود هیپنوتیزم را به‌عنوان متضمن فکر فعال‌تر گزارش کرده اند.

انواع هیپنوتیزم و القاهای پس از هیپنوتیزم

در یک موضوع مرتبط و متفاوت، Unestahl (1973) در مطالعه‌ای که انواع هیپنوتیزم و القاهای پس از هیپنوتیزم را بررسی می‌کرد، خود هیپنوتیزم را با استفاده از نوار به اندازه دگرهیپنوتیزم مؤثر یافت. بسیاری از مطالعات موجود در این بررسی از القاهای ضبط‌های صوتی استفاده کرده‌اند و آنها را خود هیپنوتیزم می‌دانند، اما این مطالعات ممکن است این امر همواره سبب بوجود آمدن مهارت‌های خاص خودهیپنوتیزم برای افراد تحت آزمایش نگردد و بنابراین می‌توان در مورد اینکه آیا این واقعاً خود هیپنوتیزم است.

تحقیقات لایدلاو و ویلت (2002) از نوارهای خودهیپنوتیزمی برای بیماران مضطرب مبتلا به سرطان و ایجاد آرامش به کمک تکنیک های تنفسی پیشرفته مقایسه کردند که هر دو در یک جلسه هیپنوتیزم ضبط شده و ارائه شدند. شرکت کنندگان در این مطالعه بهبودهایی را در جلسه اول برای  اضطراب حاد و حالات عاطفی خود نشان دادند، در گروه تنفسی که در همه موارد مورد مطالعه بهبود مشاهده گردید.

اگرچه محققین این مقاله فرض را بر این قرار دادند که استفاده از نوارها سطوح کنترل شخصی را افزایش می دهد، بنابراین فقط از نوارهای صوتی استفاده شد و هیچ آموزشی برای استفاده از مهارت خودهیپنوتیزم بدون کمک صدا داده نشد، هرچند نویسنده این مقاله پس از تکرار آن، فرض را بر این قرار دادند که موارد مورد مطالعه می‌توانستند از استراتژی‌های که آموخته‌ بودند چه در حالت استفاده از صدا و چه در صورت عدم استفاده از آن می توانستند از این آموخته ها بهره گیرند. یا باآموختن روشهای در حالت کمک با صدای نوار می تواند در حالتی که صدا وجود ندارد از آموخته های خود بهره گیرند.

هاموند و همکارانش (1988) خود هیپنوتیزمی بدون کمک صدای نوار و خودهیپنوتیزم با کمک صدای نوار را با دگر هیپنوتیزم مقایسه کردند. هیچ تفاوتی بین دگر هیپنوتیزم و هر یک از گروه های خود هیپنوتیزم از نظر پاسخ به پیشنهادات رفتاری مشاهده نشد. با این حال، رتبه‌بندی تجربی افراد مورد مطالعه به طور مداوم نشان می‌دهد که دگرهیپنوتیزم بر هر یک از روش‌های خود هیپنوتیزمی ترجیح داده می‌شود.

آموزش انواع هیپنوتیزم (دگرهیپنوتیزم و خودهیپنوتیزم)

بهترین روش انجام هیپنوتیزم توسط دیگری و شرطی سازی می‌باشد

ضبط‌های صوتی از لحاظ اینکه افراد مورد مطالعه متقاعد شده‌اند که در «حالت تغییر یافته» بوده‌اند، از تکنیک‌های خودگردان خود هیپنوتیزم بهتر ارزیابی شدند.  عملا شواهدی که محققین به آن دست یافته اند در کیفیت خلسه ای بود که در این روشها توسط افراد گزارش شده بود. کرچ و لین (1995) پیشنهاد می کنند که اشاره به هیپنوتیزم به عنوان “خلسه” گمراه کننده است و به طور بالقوه یک تصور غلط و مضر در مورد انواع هیپنوتیزم به وجود می آورد. برای مثال، توانایی انتقال یک مجموعه مهارت  آموخته شده به جنبه‌های مختلف زندگی، در این مطالعه هاموند (1988) اندازه‌گیری نشده است.

در مقایسه دگر هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم، برخی ممکن است استدلال کنند که هیپنوتیزم شدن سوژه را چنان آرام و خواب آلود می کند که سوژه نیاز به یک تسهیل کننده دارد. هیپنوتیزم حالتی شبیه خواب نیست (بانای، 1991، 1993) و تنها نیاز به درگیر شدن و تمرکز سوژه دارد. همچنین که هیپنوتیزم نه تنها مانند ریلکسیشن نیست، بلکه به کلی از آن دور می باشد، در بسیاری از مطالعات ارائه شده در این مقاله، خودهیپنوتیزم از مهارت‌های آرام‌سازی بهتر عمل می‌کند. Banyai (1991) در مورد کارهای قبلی خود در دهه 1970 با ارنست هیلگارد (1976) می نویسد و بر اساس آن کار می کند، که به موجب آن نشان داد که با انجام تمرین شدید سوژه برای مدتی قبل از جلسه هیپنوتیزم، سوژه همچنان می تواند هیپنوتیزم شود. اما اصلاً آرام نخواهد بود. در واقع آنها هوشیار و متمرکز بودند و ضربان قلب و نبض بسیار فعالی داشتند.

فرد مورد بررسی که تحت آموزش آرام سازی و ریلکسیشن در هر شکلی از روان درمانی قرار می گیرد، مزایای آرامش سازی را به یک شکل با هیپنوتیزم به دست نمی آورد و این دو را کاملاً متفاوت می کند. Banyai و Hilgard (1976) و Wark (2006) علاوه بر این نشان دادند طیف گسترده ای از القاهای هیپنوتیزمی نیز می تواند موثر باشد. القائاتی که بر هوشیاری تأکید دارند می توانند به همان اندازه القایی مؤثر باشند که آرامش جسمی را تقویت می کنند.

 

تفاوت های پدیده شناختی بین خود هیپنوتیزم و دگر هیپنوتیزم

تجربه تصویرسازی در دگرهیپنوتیزم بررسی شده است (هیلگارد، 1970) و با قابلیت هیپنوتیزم شدن همبستگی دارد (باورز، 1978) در حالی که یک همبستگی غیرخطی نیز گزارش شده است (پری، 1973؛ ساتکلیف، پری و شیهان، 1970). لومبارد، کان و فروم، ای. (1990) نقش تصویرسازی را در خود هیپنوتیزمی بررسی کردند و دریافتند که همانند دگرهیپنوتیزم، سوژه های زن تصاویر بیشتری نسبت به سوژه های مرد تولید می کنند. در کار قبلی فروم و همکارانش (1981) محققین گزارش کردند که تصویرسازی در خود هیپنوتیزم غنی تر و کامل تر است.

فروم و همکاران (1981) بیان کردند که به موجب آن دگرهیپنوتیزم و خود هیپنوتیزمی شامل کاهش جهت گیری با واقعیت است که به موجب آن فرد در تجربه جذب می شود، «عمق» درک شده تجربه هیپنوتیزمی در طول خود هیپنوتیزم بسیار بیشتر از جلسات دگر هیپنوتیزم بوده است و برای این موضوع محققین توضیح می‌دهند که این ممکن است به دلیل تفاوت در سطوح برانگیختگی افراد باشد که وقتی جلسه بر اساس دستورالعمل‌های هیپنوتیزور صورت می گیرد، تداخلی ندارد.

محققین همچنین به تفاوت های جزئی بین دگرهیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم اشاره می کنند. در دگرهیپنوتیزم، افراد تحت آزمایش می تواند توجه خود را به طور کامل و گسترده بر روی جریان آگاهی خود متمرکز کند، به گونه ای که نمی تواند اتفاق بیفتد، این امر به دلیل ایجاد تمرکز در بخش دیگری از در جلسات خود هیپنوتیزمی برای هدایت وظایف توسط خود فرد می دهد که تمرکز در محل مورد نیاز آن قرار نمیگیرد.

حواس پرتی به خاطر القای خود به خود در خودهیپنوتیزم به دلیل اثر خاطرات و احساسات جسمی که وجود دارد، رخ می دهد این امر در زمانی که فرد توسط هیپنوتیزور هدایت و راهنمایی می شود و لی در طول جلسات دگر هیپنوتیزم به خاطر دستورالعمل های که فرد دریافت می نماید، اتفاق نمی افتد.

انواع هیپنوتیزم

حواس پرتی به خاطر القای خود به خود در خودهیپنوتیزم به دلیل اثر خاطرات و احساسات جسمی که وجود دارد، رخ می دهد این امر در دگر هیپنوتیزم رخ نمیدهد

بر خلاف فروم و همکاران (1981) که اعلام نی کنند کسانی که تجربیات تشریفاتی و ساختار یافته را دوست دارند با استفاده از خود هیپنوتیزمی بیشتر قابل هیپنوتیزم شدن هستند، شوارتز و بوردسال (1977) دریافتند که کسانی که ساختار، آیین و روش را دوست دارند در واقع با استفاده از دگرهیپنوتیزم  بهتر هیپنوتیزم می شوند.

ماس و ماگارو (1989) انواع شخصیت را در رابطه با هیپنوتیزم پذیری با دگرهیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم بررسی نمودند و دریافتند که جهت گیری شخصیت نوع اجباری یا شخصیت قوی و سخت گیر بصورت معمول با خودهیپنوتیزم  بهتر هیپنوتیزم می گردند اما تیپ شخصیتی هیستریک با دگرهیپنوتیزم بیشتر و بهتر قابل هیپنوتیزم شدن هستند.

از نظر پدیدار شناسی، محققین همچنین تجربه تجزیه‌ای هنر درمانی و دادلینگ (نوعی نقاشی و هنور ساده و انتزاعی با اشکال تصادفی می باشد) (کوهن و کاکس، 2001) را به تجربه خودهیپنوتیزم و دویدن طولانی (کالن، 1983) به عنوان تجربه‌ای مشابه با آنچه فروم و همکارانش (1981 توصیف کردند) تشبیه کرده‌اند..

بالسون و همکارانش (1984) پیشنهاد می‌کنند که  هیپنوتیزم اتوماتیک زمانی اتفاق می‌افتد که افراد در معرض القای اجباری قرار می‌گیرند که به موجب آن آن افراد به طور خودکار درگیر تفکیک، فانتزی فعال و توهمات مثبت از یک دیگر می‌شوند. ارتباط بیشتر خودهیپنوتیزم با تجربیات اجتماعی و شناختی معمولی که می تواند بدون حضور هیپنوتیزور رخ دهد.

پس از ارائه یک مطالعه موردی پیچیده، میلر (1984) پیشنهاد می کند که خود هیپنوتیزم می تواند به عنوان یک مکانیسم دفاعی در برابر درمان مورد استفاده قرار گیرد، و در این مورد (که بی شباهت به نظریه منفی خود هیپنوتیزم آرائوز نیست) از خود هیپنوتیزمی استفاده شد. بیمار برای حفظ شخصیت های متعدد خود از خود هیپنوتیزم استفاده می کند.

تجسم و انواع هیپنوتیزم

تامورا و همکارانش (2001) اثرات سبک شناختی افراد مورد مطالعه را در رابطه با تجربیات پیشنهادی بررسی کردند و دریافتند که افرادی که از آنها خواسته شد پیشنهادات را تجسم کنند، بهتر از کسانی که پیشنهادات را در جلسات خود هیپنوتیزم به زبان می‌آوردند بودند، همچنین دمای پوست  آنها بیشتر بوده و تمرکز طولانی‌تری را تجربه نمودند. گروهی که از تجسم استفاده نموده بود پیشنهادهای تصویرسازی ذهنی با دستوراتی که به آنها القا می شود به طور فعال تری پاسخگو بودند.

به طور کلی، مطالعاتی که از نظر پدیدارشناسی بر روی خود هیپنوتیزم متمرکز شده اند، نشان می دهد که خود هیپنوتیزمی از نظر کیفی با دگرهیپنوتیزم متفاوت  می باشد، به ویژه برای کسانی که به شدت قابل هیپنوتیزم شدن هستند. هانیگان (2000) خاطرنشان می کند که مطالعات گسترده فروم و همکارانش با شمار زیادی از افراد که انگیزه بالا، آموزش دیده و قابلیت هیپنوتیزم پذیری بالای دارند کار می کردند و رویه های درون مطالعات “برای به حداکثر رساندن تفاوت بین خود هیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم” طراحی شده است (هانیگان).، 2000، ص 142). جانسون (1981) اظهار داشتند که تصویر واقعی از این مطالعات منعکس نمی‌شود، چرا که دستورالعمل‌هایی به افراد تحت آزمایش  قرار گرفته است که از آنها می خواهد چیزهای جدیدی را در خود هیپنوتیزم امتحان کنند و بر تجربیات هیپنوتیزمی قبلی که تفاوت‌هایی را ایجاد می‌کند، را بهبود می بخشد.

زیگ (2008) که در مورد رویکرد اریکسونی به هیپنوتیزم می نگرد پیشنهاد می کند که مفهوم خود هیپنوتیزم مفهومی نامناسبی است زیرا آن طور که او آن را تعریف می کند، موجودیت متفاوتی با هیپنوتیزم را در نظر می گیرد در حالی که خودهیپنوتیزم بیشتر شبیه حالت های تخیل فعال، مدیتیشن، آرامش، تمرکز حواس و بیوفیدبک است، که هیچ کدام به پاسخگویی بین فردی متکی نیستند – ویژگی که من به عنوان تعریف اصلی هیپنوتیزم به آن نیاز دارم. (Zeig, 2008, p. 112)

به نظر می رسد که این کمی با نظریه اریکسونی، روسی و روسی (1976) که بر تجربه و قابلیت های فرد تمرکز کرده اند و بیان کرده اند که هیپنوتیزورها از ظرفیت بیمار برای تجربه هیپنوتیزم پشتیبانی می کنند، در تضاد است. نتایج مطالعاتی که در مطالعه موردی در مقاله دکتری من در مورد مقایسه خودهیپنوتیزم با مدیتیشن، آرامش، تمرکز حواس و بیوفیدبک گنجانده شده است، نشان می‌دهد که خود هیپنوتیزم با این روش‌ها متفاوت است.

باربر (1957) یک مطالعه موردی جالب ارائه می دهد که به موجب آن یک سوژه هیپنوتیز دیگر به القا هیپنوتیزم پاسخگو نیست زیرا باورهایش در مورد هیپنوتیزور به شدت تغییر می کند. باربر (1957) بیان می کند: «اگرچه او سوژه خوبی در روابط دگرهیپنوتیزمی نیست، اما می تواند هر زمان که بخواهد خودهیپنوتیزم را در خود ایجاد کند و از خودهیپنوتیزم در زندگی شخصی خود برای مطالعه، خوابیدن و تغییر حالات و احساسات خود استفاده می کند.» (Barber, 1957, p. 304) این مزیت و دلیل دیگری برای بهبود خود هیپنوتیزم اینست که در صورتی عدم وجود امکان کار با یک هیپنوتراپیست حرفه ای وجود داشته باشد لازم است و این فرضیه توسط مطالعات موجود در این بررسی تایید گردد.

انواع هیپنوتیزم

اگر فرد سوژه خوبی برای دگرهیپنوتیزمی نباشد اما می تواند هر زمان که بخواهد خودهیپنوتیزم را به خوبی بر روی خود به اجرا درآورد

پیشرفت های تکنولوژیکی منجر به مطالعه مغز در ارتباط با انواع هیپنوتیزم شده است. و یافته‌های شگفت‌انگیزی بدست آمده است، اما تا به امروز، همانطور که هیچ امضای پایه برای نقشه برداری از نوار مغذی EEG منحصر به فرد یا مشخصی برای حالت انواع هیپنوتیزم وجود ندارد (DePascalis, 1999)، همچنین هیچ تحقیقی وجود ندارد که همبستگی‌های الکتریکی قشر مغز در رابطه با تفاوت خود هیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم را نشان دهد.

براون (1992) یک نظریه اختصاصی از هیپنوتیزم پذیری ارائه کرد که نشان می دهد در حوزه کلی پاسخگویی هیپنوتیزمی، استعدادهای فرعی خاصی وجود دارد. بنابراین، پدیده‌های هیپنوتیزمی مانند پاسخ‌های ایدئوموتور (مثلاً شناور شدن بازو، کاتالپسی) یا فرآیندهای شناختی (مانند رگرسیون سن) یا توانایی تصویرسازی ذهنی به عنوان چنین استعدادهای فرعی در نظر گرفته می‌شوند و ممکن است فرد در برخی از این موارد از دیگران بهتر باشد.

در راستای این، توانایی درگیر شدن با خود هیپنوتیزم یا دگرهیپنوتیزم نیز می تواند به عنوان استعداد فرعی یا یک مهارت کلی انواع هیپنوتیزم در نظر گرفته شود. ایوانز (1991) پیشنهاد می کند که توانایی تجربه هیپنوتیزم بخشی از بعد بزرگتر عملکرد شناختی از جمله توانایی فرد برای دسترسی، تنظیم و تغییر حالات خودش است. در همین راستا، شاید یک فرآیند شناختی بزرگتر به پدیده اولیه نزدیکتر باشد و خود هیپنوتیزم، همراه با دگرهیپنوتیزم استعدادهایی هستند که به آنچه هیپنوتیزم می نامیم منجر می شوند.

علیرغم مطالعاتی که در اینجا در دهه‌های گذشته انجام شده است، هنوز نمی‌توانیم با قطعیت بگوییم که دگر هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم واقعاً متفاوت هستند. اما اینکه کسی به جرات می تواند بگوید “آنها اساساً یکسان هستند”؟ می توان گفت که آنها با هم مرتبط هستند و مطالعاتی که در بررسی مرور مقالات در پایان نامه دکتری من گنجانده شده است نشان می دهد که نتایج موفقیت آمیز زمانی بیشتر به چشم می آید که فرد پیش از انجام دگر هیپنوتیزم خود هیپنوتیزم را انجام دهد.

انواع هیپنوتیزم

هیپنوتیزم بر اساس فرد هیپنوتیزم کننده به دو گروه : خود هیپنوتیزم و دگر هیپنوتیزم تقسیم می شود. همانطور که از اسم این دو معلوم است، در خود هیپنوتیزم فردی که آموزش دیده است خودش هیپنوتیزور و خودش سوژه است. هرچند که بر اساس خودآموزی و مطالعه کتابها شما می توانید به سطوحی از هیپنوتیزم و درجاتی از هیپنوتیزم وارد شوید، اما بهتر است این دوره را نزد یک هیپنوتیزور ماهر آموزش ببینید تا عمق کامل خلسه خود هیپنوتیزمی را لمس کنید. در دگر هیپنوتیزم، هیپنوتیزور شما را هیپنوتیزم میکند.

در اینجا یک نکته اساسی وجود دارد هیپنوتیزم یک روش است و باید آنرا برای یک هدف معقول و در زمان نیاز به یاری خودتان بطلبید که این اهداف معقول در کاربردهای هیپنوتیزم درج شده است. خارج از این موارد، جزء هیپنوتیزم های نمایشی است که اکیداً توصیه می شود از آن اجتناب فرمائید.

نکته بعدی در مورد انواع هیپنوتیزم

اگر شما جزء کادر درمانی نیستید و مجوز انجام هیپنوتیزم را ندارید هرگز به فکر یادگیری و انجام دگر هیپنوتیزم نباشید و از این اندیشه که دیگران را هیپنوتیزم کنید بیرون بیائید. هر چند وقتی یک جلسه هیپنوتیزمی را تماشا میکنید بنظر ساده می آید و یک احساس کاذب در شما رشد میکند که شما هم می توانید عین این کار را انجام دهید و ممکن است با خیال پردازی، خودتان را هم ردیف هیپنوتیزور ببینید، اما باید بدانید که روان آدمی پیچیدگی ها و ظرافت های مخصوص به خود را دارد، مداخلات درمانی توسط افراد بی صلاحیت می تواند پیامدهای ناگوار روحی روانی داشته باشد. دست کاری ضمیر ناخودآگاه و دسترسی به آن و تلقین اشتباه گاهی حتی یک کلمه اشتباه می تواند پیامدهای ناگوار روحی روانی داشته باشد.

بطور مثال شاید ندانید که برطرف کردن بعضی علامتها بطور سطحی و ساده انگارانه با هیپنوتیزم ممکن است موجب روان پریشی آن فرد نگون بخت شود. مثلاً خیلی ساده لوحانه است که تا کسی را دیدید که سیگار می کشد و شما هم شنیده اید هیپنوتیزم در ترک سیگار موثر است بلافاصله دست بکار شوید و سرسری و بدون دانش کافی ترک سیگار کار کنید و بر فرض که موفق شدید خوشحال خوشحال باشید که شما هم استاد شده اید، در حالیکه شاید ندانید سیگار کشیدن یک علامت است و یک بیماری نیست و امکان قوی وجود دارد که فرد تعارضاتی در درون خود دارد که برای فرار از دست آن تعارضات به این کار پناه برده است و یک نوع سپر دفاعی است. گرفتن ساده انکارانه این سپر دفاعی از او به مثابه نابود کردن اوست.

انجام دادن دگر هیپنوتیزم بدون داشتن مدرک پزشکی معتبر و یا علوم وابسته پزشکی بدون داشتن آموزشهای معتبر و مجوزهای معتبر مسئولیتهای قانونی و وجدانی و اخلاقی فراوانی به همراه دارد. اینکار مثل وسوسه رانندگی کردن بدون داشتن گواهینامه است. اکیداً به شما توصیه میکنم از اینکار بپرهیزید و تسلیم این وسوسه ها نشوید. همچنانکه به شما توصیه می کنم خود را برای هیپنوتیزم شدن بدست افراد ناوارد و یا فاقد مجوزها و مدرک های لازم نسپارید

 

🔻چگونه می توانم در  این دوره درمانی شرکت کنم ؟🔺

در هیپنوتیزم درمانی چه اتفاقی رخ می دهد؟

با خود هیپنوتیزم چه بیماری هایی درمان می شود؟

فرق خود هیپنوتیزم و دگر هیپنوتیزم چیست؟

اگر که دوست دارید که بر روی ضمیر ناخودآگاه خود کار کنید و بتوانید آنرا اصلاح نمائید برای اصلاح و درمان ضمیر ناخودآگاه خود می توانید از هیپنوتیزم استفاده نمائید. هیپنوتیزم می تواند تصورات و دنیای درونی ما را به کلی از طریق تصورات خودمان تغییر می دهد هیپنوتیزم به ما اجازه می‌دهد تا هدف ایده‌ آلی را همچون افزایش نیروی مغز به ذهن نیمه خودآگاه خود ارائه دهیم که آن هم این تلقین را به حقیقت تبدیل می‌کند. ظاهراً این تغییرات به تنهایی رخ می‌دهد.

استعداد و آمادگی هر شخص برای هیپنوتیزم بستگی به انگیزه او دارد. شخص باید برای ایجاد آمادگی عاطفی که ادراک او را تغییر می‌دهد، شرایط لازم را داشته باشد. برخی افراد دوست دارند که از هیپنوتیزم استفاده کنند ولی نگرانی و ترس آنها مانع از بهره بردنشان از این روش می شود برای آن دسته از عزیزانی که تمایل دارند که هیپنوتیزم را یاد بگیرید و از آن برای کار بر روی ضمیر ناخود آگاه خود بهره ببرند می توانند در دوره آموزش حرفه ای خود هیپنوتیزم شرکت نمایند. و برای آن دسته از کسانی که تمایل به هیپنوتیزم دیگران دارند می توانند از در دوره آموزشی دگرهیپنوتیزم شرکت کنید.

 

در صورت هرگونه سوال می توانید با واحد پشتیبانی ما به صورت تلفنی و تلگرام ارتباط بگیرید. 

واحد پشتیبانی و راه ارتباطی با مرکز تجسم خلاق

۰۲۱۸۸۳۰۲۵۲۳
۰۹۰۱۱۵۹۴۹۴۳

 

کانال تلگرام مجموعه تجسم خلاق

 

صفحه اینستاگرام مجموعه تجسم خلاق

مطالب مرتبط

تلقین در خواب: میانبری برای رسیدن به آرزوها

تلقین در خواب قدرت واژه ها را دست کم نگیرید یک کلمه یا جمله ...

تمرین تلقین: برای رسیدن به قدرت برتر ذهن

تمرین تلقین در یک اتاق نیمه روشن با قرائت کتاب که به تأنی و ...

نظریه تلقین در ارتباط تلقین و یادگیری چیست؟

نظریه تلقین - تلقین را می توان یک فرآیند روانشناختی دانست که در آنشخص ...

6 راه کار موثر برای تلقین مثبت چیست؟

تلقین مثبت چیست - تمام اعمال و رفتار ما نتیجه افکارما نمی باشد، به ...

تلقین به نفس روشی شگفت انگیز برای تقویت اراده

تلقین به نفس شاید یکی از عوامل نیرو زا و انرژی دهنده بشر تلقین ...

قوانین تلقین راهی به فراسوی باور: قوانین 30 گانه تلقین

قوانین تلقین برای آشنایی با این قدرت شگفت انگیز و استفاده از این موهبت ...

دیدگاهها

5 دیدگاه

  1. محمدعلی گفت:

    با سلام
    من میخواستم حداقل ۱ بار حضوری هیپنوتیزم بشم و تلقین تمرکز فکر و خود هیپنوتیزم روی من انجام بشه تا بتونم به راحتی دفعات بعد خودمو هیپنوتیزم کنم و تلقینهای مورد نیازمو روی خودم انجام بدم تا قدرت یادگیریم بره بالا.(البته چند باری سعی کردم خودمو هیپنوتیزم کنم ولی موفق نشدم)برای همین فکر میکنم غیر حضوری موفق نمیشم و برای همین اول میخوام ۱یا چند بار توسط یک استاد مطمعن حضوری هیپنوتیزم بشم شاید بهتر جواب بگیرم
    البته خیلی مشتاق یادگیری دگر هیپنوتیزم هستم نمیدونم امکانش هست یا نه
    ممنون میشم راهنمایی کنید

    • aramgroup گفت:

      سلام و درود خدمت شما . همانطور که خودتان هم هیپنوتیزم را انجام داده اید ؛ انجام هیپنوتیزم بدون استاد سخت است و نیاز هست که توسط یک فرد با تجربه آموزش ببینید. دکتر آرام این برنامه آمکوزش را برای خودتان یا دیگران آنجام می دهند. دوره خودهیپنوتیزم طوری طراحی شده است که بتوانید با انجام آن خودتان را در زمان کوتاه به خلسه هیپنوتیزمی ببرید. البته با یک جلسه نمی توانیم شرطی سازی هیپنوتیزمی را انجام دهیم و نیاز است چند جلسه کار شود. شما بهتر است دوره خودهیپنوتیزم حرفه ای را تهیه کنید و از طریق آن خودتان را هیپنوتیزم کنید و تلقین هاییی که دوست دارید را بر روی خودتان اجرا کنید.

  2. حامد طراوتی گفت:

    صحبت با دکتر آرام

  3. سامان گفت:

    خیلی عالی بود