می توان در توضیح تاثیرات مراقبه بیان کرد که در اصل مراقبه روشی است که سراسر زندگی فرد را تحتالشعاع قرار میدهد و موجب میشود تا زندگانی فرد از موهبت بیهمتای آن سرشار و مملو گردد. استفاده مداوم از مراقبه پویائی خاصی در فرد ایجاد میکند و به وی این امکان را میدهد تا از تمامی نیروهای درونی و بیرونی خود استفاده نماید و به یک فرد خلاق و سازنده تبدیل گردد و انسانی شود با ظرفیتهای پایان ناپذیر و دارای انرژی جسمی و روانی خاصی که باعث میشود تا سلامتی و تندرستی در وجودش لبریز شود.
از انفاس خوش آن دیگران هم بهره میگیرند. آشنایی با مراقبه و بکارگیری روشهای آن (انواع روشهای مراقبه) برای هر شخصی میتواند نقطه عطف و سکوی پرتابی باشد، به سوی کمال و وصل به ذات احدیت و سرچشمه نامحدود هستی. چرا که به فرد کمک میکند تا به فردی سرشار از امید و یابندگی تبدیل شود و در اوج سلامت جسمی و روحی قرار گرفته و پیروزی و کامیابی را در آغوش گیرد.
آثار زیستی مراقبه
تحقیقات گستردهای در رابطه با اثرات زیستی مراقبه و فیزیولوژیک آن در بدن انجام گرفته است و مدارک روشنی وجود دارد که نشان میدهد رابطه مشخصی بین مراقبه و پاسخهای فیزیولوژیک بدنی وجود دارد. اساسیترین تاثیر مراقبه آرام شدن نسبی متابولیسم، کم شدن نسبی مصرف اکسیژن و کم شدن تولید دیاکسید کربن است. این کاهشها به دلیل آرام شدن نسبی متابولیسم است، نه تنفس آرامتر یا کمعمقتر شدن آن. در حالت مراقبه ضربان قلب هم کاهش مییابد و بطور متوسطه به سه ضربه در دقیقه میرسد. همچنین با توجه به کاهش نسبت و میزان تنفس در مدت مراقبه غلظت اسید لاکتیک خون نیز کاهش سریعی نشان میدهد. سطح اسید لاکتیک خون بستگی به نگرانی و تنفس دارد و سطح پائین آن در موردهای تحت آزمایش در طول مدت مراقبه به احتمال قوی به حالت آرامش فرد مراقبه کننده بستگی دارد.
بر اساس نتایج تحقیقاتی انجام شده، نشان داده شده است که مقاومت پوست در طول مدت مراقبه افزایش مییابد. در حالی که در حالت تنش و نگرانی ، مقاومت پوست بسیار پائین میآید. الگوی امواج مغزی در طول مدت مراقبه تغییراتی را نشان میدهد، بطوری که طول موج آلفا معمولا افزایش مییابد. علت و چگونگی بروز این تغییرات هنوز در دست مطالعه و تحقیق است.
آثار روان شناختی مراقبه
نتایج تحقیقات در زمینه آثار روانشناختی مراقبه نشان میدهد که افرادی که تکنیکهای مراقبه را تمرین میکنند، میزان بیشتری از سلامت روانی را دارا هستند. مقاومت بیشتری در برابر استرسها نشان میدهند، سطح اضطراب در آنها عمدتا پائین است و در شرائط بحرانی ، نگرانی و ناراحتی متناسبی نشان میدهند. انواع بیماریهای روانی و به ویژه اختلالات روان تنی شیوع کمتری در آنها دارد و مواردی نیز با شروع تمرینات مراقبه ، علائم بهبودی در این اختلالات نشان میدهد. این افراد کم کم عزت نفس و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به گذشته پیدا میکنند. توان پیگیری بیشتری در اهداف خود نشان میدهند. پرانرژیتر هستند و احساس رضایت و خرسندی بیشتر و عمیقتری نسبت به گذشته دارند.
اثر مثبت مراقبه
بطور کلی یافتههای پژوهشی نشان میدهد که تمرین منظم مراقبه، ظاهرا بر رشد روان شناختی فرد اثر مثبت دارد. تقویت اراده، قدرت، حافظه و کاهش تنشها و استرسها از نتایج اساسی این تمرینات است.
مراقبه و روان درمانی
با توجه تغییرات فیزیولوژیک و تغییرات روان شناختی که به عنوان آثار تمرینات مراقبه شمرده میشوند، از مراقبه و روان درمانی به عنوان یک وسیله درمان برای بیماران و افراد مبتلا به مشکلات روحی میتوان سود جست. از آنجا که اکثر اختلالات روان نژندی مثل اضطراب ، حاصل عدم آرامش فرد و ناتوانی او در کنترل شرائط زندگی و در نتیجه شرائط روحی و فکری خود است، این تمرینات با تاثیری که روی حس کنترل و تسلط ورزی افراد میگذارند، درمان او را تسریع میکنند.
با انجام این تمرینات که نتیجه اساسی آن افزایش آگاهی فرد است، فرد درک کاملتری از شخصیت خود و پیرامون خود بدست میآورد. این شناخت او را در درک کاملتر مشکلات خود و حل آنها یاری میدهد و فرد بصیرت و بینش لازم را بدست میآورد. از این رو یافتههای پژوهشهایی که متمرکز بر کاربرد این روش در درمان ناراحتیهای روحی بودهاند، حداقل در مورد اختلافاتی چون انواع اضطراب ، یاسها و ناامیدیها و اختلالات روان تنی امیدبخش بودهاند.
تاثیر مراقبه درمانی گروهی بر درمان اضطراب و افسردگی
در یک مطالعه جدید آشکار شد که تکنیک مراقبهدرمانی گروهی بر درمان اضطراب و افسردگی کمک میکند. این مطالعه نشان داد که روش «مراقبه درمانی گروهی» در درمان برخی از مبتلایان به اضطراب و افسردگی سودمند است. به گفته متخصصان در این مطالعه، تاثیر این روش در بهبود حال این بیماران مشابه روش «رفتار درمانی شناختی» است. متخصصان دانشگاه «لوند» در سوئد، در 16 مرکز سلامت روان به تشکیل گروههای مراقبه درمانی پرداختهاند و استفاده از این روش مدت شش روز ادامه داشت. نتایج بررسیها نشان داده که این روش به اندازه روش رفتار درمانی شناختی در بهبود حال بیماران موثر است و این بدین معناست که «مراقبه درمانی گروهی» باید به عنوان یک گزینه جایگزین در روانشناسی فردی به خصوص در مراکز مراقبتهای بهداشتی و زمانی که بررسی مشکلات فردی بیماران دشوار است در نظر گرفته شود. به گزارش ساینس ورد ریپورت، در این مطالعات بیماران به گروههای 10 نفره تقسیم شده و به هر کدام از آنها برنامه خاصی برای شرکت در این جلسات مراقبه درمانی داده شد تا کل 215 بیمار پس از گذشت هشت هفته آنها را اجرا کنند. یافتهها نشان داد علائم افسردگی و اضطراب در این افراد پس از استفاده از این روش به طرز چشمگیری کاهش یافته است.
مراقبه اثرات سودمندی بر سلامتی دارد. تاثیر مثبت مراقبه و مدیتیشن بر سلامتی غیر قابل انکار است دانشمندان به دنبال آن هستند که بدانند چگونه تمرینات مراقبه بطور فیزیکی بر بدن تاثیر می گذارند. در یک مطالعه جدید، شواهدی از تغییرات مولکولی خاص در بدن، از یک دوره تمرینات مراقبه به همراه تمرکز حواس(ذهن آگاهی) گزارش شده است . در این مطالعه دو گروه با هم مقایسه شدند.
- گروه اول مراقبه کننده های آموزش دیده که یک روز بطور فشرده به تمرین تمرکز حواس پرداختند .
- گروه دوم که افراد آموزش ندیده ای بودند که به کارهای غیر مراقبه ای پرداختند. پس از 8 ساعت تمرین تمرکز حواس، در مراقبه کنندگان طیف وسیعی از تفاوتهای مولکولی و ژنتیکی دیده شد.
از جمله تغییراتی در سطوح مکانیزم و ابزارهای تنظیم ژنی و کاهش سطح التهاب ژنی، که این به نوبه خود با بازیابی فیزیکی سریع تر در موقعیت های استرس زا همبستگی دارد. آنچه موضوع را جالب تر می سازد این است که تغییرات در ژن هایی دیده می شود که هدف داروهای ضد التهابی و ضد درد هستند.
آموزش های مبتنی بر ذهن آگاهی و تمرکز حواس اثرات مفیدی بر اختلالات التهابی دارند و توسط انجمن قلب آمریکا به عنوان یک مداخله پیشگیرانه تایید شده است، یعنی اینکه مکانیزم بیولوژیکی می تواند اثرات درمانی داشته باشد. نتیجه اینکه تمرینات تمرکز حواس، به تغییرات اپی ژنتیک منجر می شود. بعلاوه چندین ژن کنترل کننده و تغییر دهند DNAتفاوتی بین دو گروه نشان ندادند. یعنی اینکه تمرینات تمرکز حواس بطور خاص مسیرهای تنظیمی خاصی را تحت تاثیر قرار می دهد. مطالعات قبلی در جوندگان و افراد ، پاسخ های اپی ژنتیک پویا به محرکهای فیزیکی مانند استرس و رژیم غذایی و ورزش را طی فقط چند ساعت نشان داده اند. ژن ها در بیان خود کاملا” پویا هستند و آرامش ذهن ما در واقع می تواند بطور قطع تاثیر بالقوه بر بیان آنها داشته باشد .
این یافته ها می تواند بنیاد مطالعه های آتی در درمان بیماریهای التهابی مزمن باشد.
منبع :ravanshenasionline