تکنیک غلبه بر استرس هنگام سخن گفتن
تکنیک غلبه بر استرس هنگام سخن گفتن
رای عموم مردم، به خصوص آنهایی که از اختلال «اضطراب اجتماعی» رنج میبرند،
تشویشهای طبیعی قبل از سخنرانی به راحتی به یک ترس بیمارگونه تبدیل میشوند.
نتایج یک مطالعه جدید نشان داده است دوباره فکر کردن به حالتهایی که در مواقع استرس دچار
آنها میشویم مانند لرزش دستان، عرق کردن کف دستها و یا تپش قلب میتواند در غلبه بر ترس
به هنگام ارائه یک سخنرانی کمک کند و باعث میشود که در ارائههای بعدی به لحاظ ذهنی
و جسمی شرایط بهتری داشته باشیم.
بر اساس مطالعهای که در مجله «علوم روانشناسی بالینی» منتشر شده، قبل از انجام یک سخنرانی پراسترس، دلگرم کردن اجرا کننده و یادآوری این واقعیت که علائم استرس در این مواقع کاملا طبیعی است،
یک راهکار بسیار موثر برای مقابله با ترس به هنگام ارائه سخنرانی است.
تکنیک غلبه بر استرس هنگام سخن گفتنبه گفته «جرمی جیمسون»، کارشناس اصلی
در این مطالعه، مشکل این جا است که ما تصور میکنیم تمام استرسها بد و مخرب هستند.
وی میگوید:
ما هر روزه اخبار و مطالب فراوانی در مورد از بین بردن استرس و عوامل استرسزا می خوانیم و میشنویم.
قبل از صحبت کردن در جمع مردم، اغلب استرس را مانند یک پروانه که در معدهمان بال بال میزند، احساس میکنیم.
مثل این که قرار است اتفاق بدی بیفتد.
اما داشتن این احساس به این دلیل است که بدن ما در حال آماده سازی برای مقابله با یک موقعیت سخت است
و این آماده سازی برای موفق شدن در شرایط سخت، ضروری است.
بر اساس این مطالعه، قبل از سخنرانی در جمع، مغز شروع به مرتب کردن منابع میکند،
خون بیشتری به درون عضلات پمپاژ میشود و در نتیجه اکسیژن بیشتری به مغز میرسد.
واکنش بدن به استرس ناشی از حضور در جمعف همانند واکنش به ترس هنگام مقابله با خطرات فیزیکی است.
این واکنشهای فیزیکی به ما کمک میکند تا با خطرات بهتر مقابله کنیم،
چه این خطر مواجه شدن با یک خرس در جنگل و یا قرار گرفتن در مقابل یک شنونده انتقادی باشد.
برای عموم مردم، به خصوص آنهایی که از اختلال «اضطراب اجتماعی» رنج میبرند، تشویشهای
طبیعی قبل از سخنرانی به راحتی به یک ترس بیمارگونه تبدیل میشوند.
پیوند همیشگی پاسخ نداشتن جرأت در انجام کارها و عدم اعتماد به نفس، ممکن است ناشى از حالات زیر باشد:
الف. خود کمبینى ؛
انسان با آنکه داراى ارزش ها و لیاقت هاى خاص خود است، ولى خود را ناچیزتر از آنچه هست، مى انگارد!
به عبارت دیگر خود و ارزش هاى خویش را باور ندارد.
ب. دیگر بزرگبینى ؛
منظور این است که گاهى انسان براى دیگران هیبتى تصوّر مىکند و آن چنان آنها را در خیال خود بزرگ جلوه مىدهد،
که گویى خودش در برابر آنان مورى به درگاه سلیمان و یا ذرهاى در برابر خورشید است و همین امر باعث مىشود
وقتى در برابر آنها قرار گرفت، دست و پاى خودش را گم کند.
ج. عدم اعتماد به نفس ؛
این امر گاهى به جهت عدم تسلّط است؛ چون بر چیزى که باید بازگو کند، کاملاً مسلّط نیست و دچار تزلزل مىشود.
براى درمان این پدیده مىتوان به راهکارهاى عملى زیر توجه کرد. البته ضرورى است
این راهکارها به طور جدى و پىگیر دنبال شود:
۱٫ قبل از هر چیز، شناخت خود را از توانمندى ها و نقاط قوت و خصوصیات مثبت خویش گسترش دهید
و در نتیجه خود را مثبت ارزیابى کنید.
۲٫ به تجربه هاى تلخ و شکستهاى گذشته و نیز احساسات و تخیلات منفى درباره خود نیندیشید و
بکوشید آنها را از فضاى ذهنتان بیرون بریزید.
۳٫ در انتخاب دوستان، همدرسىها و هم اتاقىهاى خود دقت کنید. بکوشید با افراد بانشاط و اجتماعى بیشتر
رفت و آمد کرده و از نحوه برخورد و روابط اجتماعى آنها الگو بگیرید.
۴٫ اگر در ابتدا دچار اضطراب شدید، نباید نگران شوید ؛ تا به زمین نخورید راه رفتن را نمى آموزید.
۵٫ در محیطهاى دوستانه بیشتر صحبت کنید.
۶٫ اگر وارد محیط جدیدى شدید، سعى کنید به آداب رسوم آن آشنا شوید ؛ ولى محکوم آن نشوید.