دکتر آرام : روانشناس بالینی و سلامت عضو انجمن روانشناسان آمریکا ، مترجم مولف ، محقق علوم متافيزيك، فرا روانشناسي ، مغناطیس درمانی ، مخترع و مبتکر تکنیک های ویژه تجسم خلاق

درمان اعتیاد با موسیقی درمانی

درمان اعتیاد با موسیقی درمانی

تحقیقات متعدد، تأثیر موسیقی (در انواع مختلف) بر انواع مختلف بیماریها را بررسی کرده اند.

از جمله در درمان اختلالات روانی، بیماران دچار اختلال افسردگی، فشار خون و قند و حتی در افزایش وزن نوزادان.

این روش درمانی امروزه به عنوان یک حوزه تکنیکی و تخصصی، از بسیاری جهات کاملا پذیرفته شده است.

این روش را در درمان اعتیاد نیز توصیه کرده اند.

در دنیای پر شتاب امروز، دنیایی که بدخوابی، استرس، درد و اضطراب و سبک زندگی شتاب زده امری عادی محسوب میشود،

موسیقی برای موقعیتهای مختلف زندگی، رویکردی بسیار جالب میتواند باشد.

به گفته کارشناسان، موسیقی در درمان برخی از بیماریهای روانی نظیر افسردگی،

میگرن، سردردهای عصبی و اضطراب و جنبههای جسمانی و روانی اعتیاد موثر است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری اعتیاد، بر همین مبنا در طبقه بندی سازمان بهداشت جهان WHOو انستیتو ملی سلامت آمریکا NIH ،

از درمانهای مکمل و جایگزین، موسیقی درمانی به عنوان یکی از روشهای هماهنگسازی ذهن- بدن، قرار گرفته است.

در پژوهشهای علمی بسیاری،اثر بخشی موسیقی در درمان اختلالات شناختی-

رفتاری مانند اضطراب، افسردگی، بیش فعالی، اوتیسم، ناتوانی در یادگیری، اختلالات گفتاری،

روانپریشی، عقب ماندگی ذهنی و نیز مشکلات جسمانی مانند سردردهای میگرنی و تنشی،

درد مزمن، ناراحتیهای تنفسی، بیماریهای عروق کرونری قلبی، فشارخون بالا،

تهوع ناشی از داروهای شیمی درمانی و همچنین زایمان و القاء بی حسی و بی هوشی به اثبات رسیده است.

موسیقی درمانی چیست؟

بر طبق تعریف انجمن موسیقی درمانی NAMT موسیقی درمانی عبارتست از کاربرد موسیقی در تأمین، حفظ و بهبود سلامت جسمانی و روانی.

در واقع موسیقی درمانی کاربرد منظم موسیقی است به طوریکه موسیقی درمانگر مستقیماً در یک محیط درمانی،

تغییرات دلخواه را در عواطف و رفتار درمان‌جو ایجاد می‌کند.

تاریخچه موسیقی درمانی:

قدمت موسیقی درمانی تقریباً به قدمت تمدن بشری است.

در فرهنگ ابتدایی آفریقا و قبایل قدیمی آن “شامان”- طبیب جادوگر- رهبر موسیقی، طبیب و روحانی قبیله بود.

شامان از موسیقی در ارتباط با معجزه در مراسم مذهبی برای خروج امراض از کالبه بیماران استفاده می‌کرد.

در همه جای دنیا در آمریکای شمالی و جنوبی، آفریقا، آسیا،

ریتم طبل‌ها مهم‌ترین نقش را برای مراسم شفابخش جادوگران و درمانگران بازی می‌کرد.

در فرهنگ باستانی مصر و بین‌النهرین، موسیقی و شفا با معبد و مراسم مذهبی گره‌ خورده بود.

در یونان قدیم ارتباط نزدیکی بین موسیقی و شفا وجود داشت. این همبستگی به یکی از خدایان یونان به نام آپولو شخصیت و شکل داده است.

آپولو هم خدای موسیقی بود و هم خدای طب. یونانیان معتقد بودند که امراض و بیماری‌ها نتیجه عدم هارمونی در وجود فرد است

و موسیقی با قدرت روحی و اخلاقی خود می‌تواند در برگرداندن هارمونی و نظم و در نتیجه سلامتی درفرد مورد استفاده قرار گیرد.

فیثاغورث معتقد بود که موسیقی تجویز شده مخصوص، می‌تواند به سلامتی منجر شود.

ارسطو می‌گوید: از موسیقی کنترل شده میتوان دربسیاری از شئون زندگی،

تربیت، سرگرمی،درمان و تعدیل احساسات، بهبود حال و اخلاق استفاده نمود

اما معتقد به نوعی از موسیقی مفید و تعالی بخش بود. فارابی موسیقی را با سه خاصیت مطرح ساخت:

احساس انگیز، نشاط انگیزو خیال انگیز که از طریق ارتعاشات خاص آن باعث تحریک سلول عصبی شده

و احساس و انگیزه را تقویت، تضعیف یا منتقل می‌سازد.

ابن‌سینا موسیقی را جزیی از ترکیب بدن انسان می‌داند به طوریکه آنرا در اعضای بدن سیار می‌پندارد

و بر همین مبنا تجویز دارو یا انجام عمل جراحی را به پزشکان توجیه یا منع می‌کرد.

اثرات موسیقی بر مغز انسان:

بخش‌های گوناگونی از مغز در تجزیه و تحلیل موسیقی مشارکت دارند.

نیمکره چپ مغز مرکز تجزیه و تحلیل اصوات موسیقی و نیمکره راست هماهنگی صداها و عواطف را ادراک می‌کند.

به بیان دیگر نیمکره راست در دریافت کلی پیام‌های موسیقی ترکیب فضای روابط و درک فضایی موسیقی موثر است.

مثلاً اگر فردی راست دست، اشعار یک ترانه را به آرامی و بدون ریتم و آهنگ بخواند،

نیمکره چپ او بکار میافتد ولی اگر همین فرد بدون خواندن شعر تنها ریتم و آهنگ آنرا زمزمه کند

نیمکره راست را فعال کرده است و زمانی که شعر و آهنگ را با هم بخواند، همزمان هر دو نیمکره مغزی فعال میشوند.

عمدهی این فعالیت درسیستم لیمبیک دو نیمکره در ناحیه گیجگاهی مغز انسان صورت میگیرد.

بنا براین تخریب این سیستم در سمت غالب باعث موسیقی پریشی میشود

یعنی فرد در نامیدن نشانههای موسیقی یا خواندن و نوشتن موسیقی دچار ناتوانی میگردد.

این تخریب در سمت غیر غالب موجب عدم توانایی درتشخیص ملودیها و سایر کیفیت های غیر کلامی می شود .

زمان شنیدن موسیقی نوعی واکنش عصبی خودکار یا اتونومیک به حرکت میافتد؛

هنگام شنیدن یک موسیقی پرتپش، احساس پر انرژی بودن مینماید و هنگام شنیدن موسیقی آرام و کلاسیک، احساس آرامش،سبکی دارند.

این واکنش خودکار بر روی عملکرد فیزیولوژیک سایر اعضای بدن نظیر تنفس،ضربان قلب، فشار خون تأثیر میگذارد.

تحقیقات نشان داده است که غده تالاموس به عنوان مهمترین غده مغزی انسان،

محرکهای صوتی را به وسیله سیستمهای عصبی دریافت و در کنار حافظه و تخیل به آنها پاسخ میدهد.

غده هپیوفیز که از تالاموس فرمان میگیرد به محرک های صوتی موزون پاسخ داده و باعث ترشح مادهای آرام بخش به نام اندورفین میگردد.

با شنیدن منظم موسیقی ترشح این ماده در بدن افزایش یافته و موجب نشاط ، سرخوشی و کاهش درد میگردد.

شاید این همان نقش درمانی موسیقی در تسکین دردها دربیماران وابسته به مواد افیونی باشد.

در سال 1983 دو محقق به نامهای Melzain وwall در تئوری خود اعلام کردند

که احساس درد و پردازش آن یک روند پیچیده از ارسال و پردازش سیگنالهایی است که از طریق یکسری نرون خاص به مغز میرسند.

این مسیر دروازه درد نام دارد. حال اگر این دروازه باز باشد،

یک محرک دردآور میتواند باعث ایجاد احساس درد شود اما یکسری مکانسیمها وجود دارند

که با این مسیر تداخل کرده و به اصطلاح دروازه درد را به صورت کامل یا ناقص میبندد.

آنها ثابت کردند که موسیقی با همین مکانیسمها باعث سرکوب درد و تسکین میگردد.

این تئوری ثابت کرد که وقتی مغز انسان بر روی یک امر خاص نظیر موسیقی تمرکز شود سبب مهار اطلاعات رسیده از محرکهای دیگر مثلاً درد میشود.

بنابراین افرادیکه درد دارند اگر برروی درد خود متمرکز کنند گذرزمان برایشان کند شده

و به نظر آنها زمان ایستاده است که این امر در تسویه دردشان فوق العاده موثر است.

موسیقی در این میان با جلب کردن حواس فرد به خود و خود فرد با تمرکز ارادی

و عمدی روی موسیقی میتواند با مکانیسم فوق سبب کاهش درد شود.

تأثیر موسیقی در درمان بیماریها:

بنابراین با عنایت به آنچه گفتهاند؛ امروز ثابت شده است که موسیقی نه تنها در افراد و بزرگسالان بلکه در بچهها و حتی جنین هم تأثیر گذار است.

در یک ابتکاری عکس العملهای جنین در هنگام شنیدن آوای آهنگین آواز مادرانجام شد که با فیلمبرداری جنین داخل رحم دیده شد،

در هنگام آواز خواندن مادر یک سری حرکات موزون در جنین اتفاق میافتد که مبین این واقعیت است که جنین به آن محرک پاسخ میدهد.

مطالعات نشان دادهاند که موسیقی در پیشروی آرامش، کاهش اضطراب، استرس و درمان افسردگی موثر است.

مطالعه روی بیمارانی که به دلایل گوناگون مثل سوختگی، بیماریهای قلبی، دیابت، سرطان در بیمارستان بستری بودند،

نشان داده است که این گونه بیماران از اختلالات عاطفی و احساسی رنج میبرند و موسیقی این اجازه را میدهد

که بتوانند با تغییرات مثبت ذهنی و خلقی به بهبود عملکردهای ذهنی و جسمی دست یابند.

همچنین موسیقی درمانی در درمان اطفالی که دچار ناتوانی در یادگیری، اختلالات گفتاری و شنیداری هستند

و همچنین تسهیل زایمانی از طریق کاهش درد و افزایش آرامش، در اعمال جراحی و دنداپزشکی و کاهش دردهای مزمن تأثیرات فراوان دارد.

از موسیقی درمانی در تکمیل درمان بیماران مبتلا به ایدز، هپاتیت، سکتههای مغزی، پارکسینون، سرطان و آلزایمر میتوان استفاده نمود.

در تکمیل درمان بیماریهای سختی نظیر اعتیاد به مواد اعتیادآور، چه در پروسه سم زدایی و چه روند

بهبودی و بازتوانی روحی و روانی استفاده از موسیقی، کمک فراوانی در افزایش تحمل آستانه درد و کاهش درد اضطراب و روان پریشی مینماید.

به گفته پژوهشگران مرکز پزشکی نیویورک، شنیدن موسیقیهای کلاسیک و حتی جاز موجب کاهش اضطراب،

افزایش تحمل درد و کاهش خستگی حاصل از گرفتگی عضلات و کارکرد ماهیچهها،

کاهش طول مدت درمان و بستری در بیماران اعتیاد میشود.

در کشورمان: پژوهشی با عنوان کاربرد موسیقی درمانی در توانبخشی سوء

مصرف کنندگان مواد توسط آقای عبدالله نژاد بر روی 20 بیمار درمدت 25 جلسه انجام شد که نتایج زیر حاصل گردید:

1- تحلیل شعرو شراکت آهنگ، بیماران را قادرمیسازد که مسایل مهم خود را که تا آن زمان در هیچ جلسهای بیان ننمودهاند مورد بحث قرار دهند.

2- بیماران از موسیقی و شعر به عنوان وسیلهای غیر مستقیم برای بیان انکار و احساسات خود استفاده مینمایند.

3- در صورتیکه بیماران به موسیقیهای زمان مصرف خود در زمان بهبودی گوش بدهند موجب وسوسه آنان برای مصرف میگردد.
همچنین این تحقیق نشان داد که موسیقیهای تند و خشن نظیر هاردراک

و هویمتال خطر بازگشت معتادان درحال بهبودی را به اعتیاد افزایش میدهد.

در این تحقیق آمده است که معتادان به مواد افیونی معمولاً تمایل به موسیقیهای غمگین و آرام دارند

و اما معتادان به مصرف محرک ها تمایل زیادی به شنیدن موسیقیهای تند دارند

در روش مداخلهای موسیقی درمانی مکانیسم هاای دفاعی افراد از جمله دلیل تراشی،

کوچک سازی، فریب کاری و دروغ گویی تحت تأثیر قرار میگیرد و افراد احساسات و افکار خود را به صورت آزادانه بیان میدارند.

مطالب مرتبط

طب سوزنی و تأثیرات شگفت انگیز آن بر بدن انسان

طب سوزنی (Acupuncture) در درمان بسیاری از بیماری ها مؤثر است این نکته را ...

مدیتیشن یک تکنیک ذهن بدن است

مدیتیشن یک تکنیک ذهن بدن است - که در آن شخص به آرامی توجه ...

راز ماندن در قلمرو شادی‌ با جریان انرژِی !

ماندن در قلمرو شادی‌ با جریان انرژی! خود را غرق در کاری که از ...

پیاده روی در جاده‌ای که به شادی می‌انجامد!

پیاده روی در جاده‌ای که به شادی می‌انجامد - مراقبه یا مدیتیشن‌، روشی است ...

چگونه مي‌توان شادتر و خوشبخت تر بود؟

چگونه مي‌توان شادتر و خوشبخت تر بود؟ افزايش قابل توجه هزينه زندگي باعث شده تا ...

چگونه می توانیم از تله پاتی برای برقراری ارتباط استفاده کنیم؟

چگونه می توانیم از تله پاتی برای برقراری ارتباط استفاده کنیم؟ در نوشته های قبلی ...

دیدگاهها

بدون دیدگاه