مدیتیشن ذهنی، در 8 هفته ، ساختار مغز را تغییر میدهد

مدیتیشن باعث افزایش خلاقیت می شودتغییرات بسیار قابل توجه ای در مغز دسته ای از شرکت کنندگان

مدیتیشن ذهنی یک دوره 8 هفته ای مشاهده شد ،

این تغییرات در ناحیه هایی است که به ” حافظه ، احساس شخصی ، تلقین و استرس” مربوط است.
پرفسور سارا لازار ، یکی از محققین و نویسنده این گزارش می گوید:

” اگر چه تمرینات مدیتیشن ارتباط مستقیمی با حس صلح و آرامش و نیز آرامش روانی دارد ،

شرکت کنندگان در آزمایش با اشتیاق خواستند که مدیتیشن به آنها آگاهی و روانی خیرخواه دهد

که در تمام طول روز ماندگار باشد . این مطالعه اثبات می کند که این مردم نه تنها زمانیهایی را در آرامش بودند

بلکه ساختار مغز آنها دچار تغییراتی شد. “
مطالعات قبلی این گروه و دیگر محققین درباره مدیتیشن، تغییرات مغز را در افرادی که مراقبه داشتند

(نسبت به کسانی که این تجربه را نداشتند) نشان می دهد

مثل ضخیم تر شدن کورتکس مغز در نواحی که مربوط به دقت و متمرکز شدن حواس است ، دیده می شود .

اما آن تحقیقات نتوانستند مشخص کنند که این تغییرات ، مشخصا توسط مراقبه ، به وقوع پیوسته است .

در این برنامه تحقیقاتی ، عکسهای ” ام.آر” – از2 هفته قبل و 2 هفته بعد از مدیتیشن

– ازساختار مغزی 16 نفر از شرکت کنندگان در مدیتیشن ضد استرس 8 هفته ای، گرفته شد .

بعلاوه درملاقاتهای هفتگی صداهای ضبط شده ای برای شرکت کنندگان پخش می شد

که شامل مراقبه های ذهنی می شد ( مراقبه هایی که بر اساس آگاهی و عدم قضاوت حسی بناشده بود) .

و از آنها می خواست که زمان مدیتیشن خود را اندازه بگیرند(چه مقدار از روز در حال انجام مدیتیشن هستند.)
همچنین تعدادی تصاویر ” ام.آر” از گروه کنترل شده ای که هیچ تمرین مدیتیشنی نداشتند در این دوره تحقیقاتی ، برداشته شد .

گروه مراقبه ، اعلام کردند که در طی روز به طور متوسط 27 دقیقه به تمرین مراقبه متفکرانه می پرداختند

و واکنش آنها نسبت به پرسشنامه هوشمندانه ای که برایشان تنظیم شده بود به طور واضحی متفاوت با گروه دیگر بود .

تحلیل عکسهای ” ام.آر “ای که از مناطق تغییر یافته مدیتیشن کنندگان در تحقیق گرفته شده بود ،

نشان داد که چگالی ماده خاکستری در ” هیپوکامپوس” ( چیزی که برای یادگیری و حافظه ، اهمیت ویژه ای دارد )

و نیز ساختاری که با خودشناسی و ترحم ودلسوزی و درونگرایی در ارتباط است، افزایش پیدا کرده است .

استرس شرکت کنندگان به طور واضحی کاهش پیدا کرده بود

که این کاهش با کم شدن چگالی ماده خاکستری مغز در ” آمیدالا ”

( که نقش بزرگی در افسردگی و استرس دارد ) همراه بوده است .
همچنین تغییری در ساختار مرتبط با خودآگاهی که ” اینزولا ” نامیده می شود ،

دیده نشد ( مطلبی که در تحقیقات قبلی بدین شکل ارزیابی شده بود ) ،

محققین اظهار می کنند که ممکن است دوره طولانی تری از تمرینات مراقبه در تاثیر بر این منطقه ، موثر باشد

.
هیچکدام از این تغییرات در گروه دوم ( آن دسته از سوژه ها که مراقبه ذهنی نداشتند )

دیده نشد که نشانگر عدم تغییر مغز با گذر زمان است .

منبع:http://www.thinkingacademy.org/