بعضي از سوء تفسيرهاي رايج درباره اختلال وحشتزدگي و گذرهراسي چيست؟
بعضي از سوء تفسيرهاي رايج درباره اختلال وحشتزدگي و گذرهراسي چيست؟
فهرست مطالب مقاله
بعضيها به اشتباه معتقدند كه اختلال وحشتزدگي ناشي از مشكلات رواني عميق است.
البته، هر كس با يا بدون اختلال وحشتزدگي ميتواند مشكلات عميق رواني داشته باشد،
اما اختلال وحشتزدگي و گذر هراسي لزوماً به مسائل رواني عميقتر مربوط نيستند.
ممكن است به دليل اين كه مبتلا به اختلال وحشتزدگي هستيد افسرده يا وابسته شويد و
از خودتان انتقاد كنيد،
اما خود وحشتزدگي به طور مؤثري بدون درمان طولاني و بدون تلاش براي كشف تجربههاي ناخوشايند دوران كودكيتان درمان ميشود.
افراد مبتلا به اختلال وحشتزدگي و گذر هراسي اغلب باورهاي غيرواقعبينانهاي دربارهي اضطراب دارند،
مثلاً معتقدند ”هر نوع اضطرابي بد است“ و ”بايد فوراً از دست اين اضطراب خلاص شوم“.
برخي از اين افراد به غلط اضطرابشان را به عنوان علامت خطر يك بيماري جسمي جدي تفسير ميكنند.
بعضي ديگر معتقدند به اين دليل كه سالها است حملات وحشتزدگي و گذرهراسي دارند –
و به اين دليل كه درمان سنتي سودمند واقع نشده است –
هيچوقت خوب نخواهند شد. معمولاً درمان شناختي – رفتاري، با يا بدون دارو (
بسته به نظر روانپزشك)، اغلب براي درمان اختلال وحشتزدگي و گذرهراسي مؤثر است.
اما خود وحشتزدگي به طور مؤثري بدون درمان طولاني و بدون تلاش براي كشف تجربههاي ناخوشايند دوران كودكيتان درمان ميشود.
افراد مبتلا به اختلال وحشتزدگي و گذر هراسي اغلب باورهاي غيرواقعبينانهاي دربارهي اضطراب دارند،
مثلاً معتقدند ”هر نوع اضطرابي بد است“ و ”بايد فوراً از دست اين اضطراب خلاص شوم“.
برخي از اين افراد به غلط اضطرابشان را به عنوان علامت خطر يك بيماري جسمي جدي تفسير ميكنند.
بعضي ديگر معتقدند به اين دليل كه سالها است حملات وحشتزدگي و گذرهراسي دارند –
و به اين دليل كه درمان سنتي سودمند واقع نشده است –
هيچوقت خوب نخواهند شد. معمولاً درمان شناختي – رفتاري، با يا بدون دارو (
بسته به نظر روانپزشك)، اغلب براي درمان اختلال وحشتزدگي و گذرهراسي مؤثر است.