چگونه همسرمان را دوباره عاشق خود کنیم(بخش سوم)
چگونه همسرمان را دوباره عاشق خود کنیم(بخش سوم)
فهرست مطالب مقاله
روش 3
احساس خوب داشتن در کنار یکدیگر
1- به صحبتهای همسر خود گوش کنید.
ارتباطات برای داشتن یک ازدواج طولانیمدت و موفق ضروری است.
گوش کردن یکی از مهمترین ابزارها برای درک ایدهها، تصمیمها و علائق همسر خود است.
دفعهی بعدی که همسرتان خواست با شما دربارهی مسائل مورد علاقهی خود صحبت کند،
دقیق به حرفهای او گوش دهید؛ او این کار شما را ارج خواهد گذاشت.
علاوه بر آن، گوش کردن به حرفهای همسر خود به او نشان میدهد شما دربارهی آنچه او میگوید، جدی هستید.
در یک مکالمهی عادی، تماس چشمی برقرار کنید، تمرکز تمام و کمال خود را به او بدهید و آنچه همسرتان دربارهی آن صحبت میکند، تائید کنید.
گوش کردن اثبات میکند که شما سعی دارید همسر خود را در سطح عمیقتری درک کنید.
نخستین قرار خود را به یاد بیاورید که با چه علاقهای به حرفهای همسرتان گوش میکردید.
تلاش کنید همسرتان را نسبت به خود دوباره هیجانزده کنید. نسبت به آنچه میگوید،
احساس همدلی داشته باشید.
وقتی صحبت میکند، تماس چشمی با او برقرار کنید، سرتان را تکان دهید،
دستهایش را در دستان خود نگه دارید و دائماً بگویید:
“بله” یا “موافقم” و وقتی سکوت کرد، از او سوال بپرسید.
2- از خود وفادارای نشان دهید.
وفاداری از این منظر شبیه اعتماد است که هر دو پایههای داشتن یک ازدواج خوب و طولانیمدت هستند.
اگر به همسر خود خیانت کنید، تقریباً غیرممکن است او را دوباره بدست آورید.
به همسر خود هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی وفادار باشید. او به هر دو نیاز دارد.
وفادار ماندن در اثبات این موضوع مهم است که وقتی همسرتان به شما نیاز دارد،
شما هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ جسمی در کنار او حضور خواهید داشت.
وقتی بحرانی رخ میدهد، او میداند شما با کلمات مهربانانه و اعمال مفید خود از او حمایت خواهید کرد.
وفاداری به معنی آن است که شما به قولهای خود عمل میکنید.
کاری انجام ندهید که سخنان شما را بیاعتبار یا همسرتان را نااُمید کند.
به ضعفهای همسر خود احترام بگذارید و جداگانه آن ضعفها را ترمیم کنید،
همانطور که او احتمالاً ضعفهای شما را ترمیم میکند. وفاداری خشمگین شدن از همسر خود به خاطر ضعفهایش نیست.
اگر میخواهید با دیگران دربارهی همسر خود صحبت کنید، حرفهای مهربانانه و مثبت دربارهی او بگویید.
درددل کردن با دوستی که به او اعتماد دارید،
اشکالی ندارد اما هیچگاه همسر خود را شرمنده نکنید. یک مرد وفادار پشت همسرش بدگویی نمیکند.
3- اهداف متقابل را تعیین کنید.
مشخص کردن اهداف بلندمدت بخش مهمی از برنامهریزی یک رابطهی طولانیمدت است.
به محض اینکه شما و همسرتان پیوسته برای رسیدن به اهدافتان در کنار هم کار میکنید،
این احتمال وجود دارد که شما برای طولانیمدت در کنار هم باقی بمانید.
آیا میخواهید به خانهای بزرگتر بروید یا بخشی را به خانهی فعلی خود اضافه کنید.
آیا میخواهید به جایی عجیب و غریب مسافرت کنید؟
بعضیوقتها در شلوغی کارها، اهدافتان گم میشود.
در کنار همسر خود بنشینید و اهدافی که میخواهید هم در کوتاهمدت و هم در طولانیمدت به آنها برسید، تعیین کنید.
به اهداف خود جداگانه فکر کنید و آنها را جداگانه بنویسید.
بعد در کنار هم بنشینید و یادداشتهای خود را مقایسه کنید.
آیا هدفی وجود دارد که مشابه هم باشد؟ آنها را “اهداف مشابه” خود سازید.
تعریف دوبارهی اهداف خود با همسرتان مسیر شما را در سالهای آینده مشخص خواهد کرد.
این به او اثبات خواهد کرد که شما به موفقیت ازدواج خود اهمیت میدهید و برای یک زندگی طولانیمدت در کنار او برنامهریزی کردهاید.
وقتی اهداف طولانیمدت را با همسر خود در میان میگذارید،
به او حسی از بلوغ و امنیت میدهید و این چیزی است که باعث میشود او عمیقاً به شما اهمیت دهد.
موفقیتها را جشن بگیرید. وقتی با گذشت زمان به اهداف خود میرسید،
آنها را جشن بگیرید. این موفقیتها در کنار هم حاصل شده است و باید ارزش گذاشته شود.
4- حسی از آرامش و امنیت ایجاد کنید.
امنیت میتواند به معنی خیلی چیزها باشد.
امنیت فیزیکی، امنیت مالی و امنیت روانی. امنیت به معنی رفتن به باشگاه برای افزودن به ماهیچههای خود برای حفاظت از همسر خود در خیابان نیست؛
بلکه به معنی تائید دوبارهی عشق خود به او با حمایت و در کنار او بودن به هنگام نیاز است.
به همسر و بچههای خود علاقه نشان دهید و زمان به آنها اختصاص دهید.
این باعث خواهد شد همسرتان دربارهی رابطهتان احساس امنیت کند و کار گروهی و خانوادگی خوبی شکل گیرد.
با اعتماد به نفس داشتن، امنیت را برای همسر خود فراهم کنید.
برقراری ارتباط با همسر خود از طریق ارتقای صداقت روانیتان باعث میشود
هر دوی شما احساس رضایت بیشتری در زندگی داشته باشید
و احساسات خود را بهوضوح و نیازهای خود را به شکلی غیرتهدیدآمیز بیان دارید.
5- به لحاظ اخلاقی قوی باشید.
به همسر خود نشان دهید که هم در زمانهای راحتی و آسایش و هم در زمانهای سختی در کنار او هستید.
همچون ستونی مستحکم از او محافظت کنید و به دیگران اجازه ندهید
حرفهای تحقیرآمیز دربارهی او بگویند.
به جای آن، کاری کنید که او احساس داشتن پشتیبان و امنیت کند.
وقتی همسر شما دورهی سختی را سر کار یا در خانه میگذراند، او را درک کنید.
در این شرایط، او را بغل کنید، به او بگویید دوستش دارید و او را مطلع سازید
که همهچیز درست خواهد شد. این کار به او کمک خواهد کرد تا دوباره عاشق شما شود.
همچنین نسبت به دیگران مهربان باشید.
زنان دوست دارند شوهرانشان بخشنده، صبور و باشعور باشند. وقتی این خصوصیات را نسبت به دیگران بروز میدهید،
این محبتی را در قلب او نسبت به شما ایجاد خواهد کرد.
چگونه همسرمان را دوباره عاشق خود کنیم(بخش سوم)
6- به همسر خود فضا بدهید.
هر کسی به فضا نیاز دارد، حتی همسر شما. او احتمالاً هم به کارهای خانه میپردازد
و هم شغل تماموقتی دارد که باید آن را انجام دهد.
با بیرون بردن بچهها در زمانی از روز به همسرتان فرصتی بدهید تا آنچه میخواهد،
انجام دهد، حتی اگر این کار فقط نشستن تمام روز در خانه و تماشای تلویزیون باشد.
همسر خود را تشویق کنید با دوستان خود بیرون برود و بدون نگرانی از زندگی روزمره خوش بگذراند.
او را تشویق کنید تا سرگرمی را دنبال کند که بر روی کاری به غیر از خانواده تمرکز میکند.
7- از طریق درمان، در جستجوی عشق و خوشحالی باشید.
چه از مشکلات جدی رنج میبرید و چه به شخص سومی برای صحبت کردن دربارهی زندگی زناشویی خود نیاز دارید،
رفتن پیش یک مشاورهی ازدواج روش خوبی برای تشخیص و حل اختلافات موجود در رابطهی شماست.
درمان روش خوبی برای برقراری ارتباط با همسر خود و نشان دادن
این حقیقت به اوست که شما حتی کوچکترین مسائل را نیز جدی میگیرید.
مشاوره گام موثری برای تقویت پیوندها و بدست آوردن
درک بهتری از همسر خود نه فقط در زمان بحران بلکه در تمامی زمانهاست.
مشاور میتواند به شما آموزش دهد تا از مهارتهایی همچون ارتباطات باز،
فرایند حل مشکل و چگونگی بحث دربارهی اختلاف نظرها برای استحکام ازدواج خود استفاده کنیم.
حضور در جلسات مشاوره به شما کمک خواهد کرد
تا خوب و بد رابطهی خود را تحلیل کرده و منابع ایجادکنندهی اختلاف و تضاد را شناسایی کنید.