اعتماد به نفس و غرور
اعتماد به نفس و غرور
مرز میان اعتماد به نفس و غرور چیست؟
براى روشن شدن مرز میان اعتماد به نفس و غرور، ابتدا باید تعریفى از این دو مقوله داشته باشیم.
اعتماد به نفس و غرور
مرز میان اعتماد به نفس و غرور چیست؟
براى روشن شدن مرز میان اعتماد به نفس و غرور، ابتدا باید تعریفى از این دو مقوله داشته باشیم. اعتماد به نفس یعنى خود را باور داشتن؛ باور به توانایى و قابلیت خود در عمل.
معناى رایج آن، خوداتکایى در برابر اتکار به دیگران و خودباختگى در برابر دیگران است. اما غرور در لغت به معناى فریفتن و به خود بالیدن است.(1)
اعتماد به نفس؛ یعنى، خود را باور داشتن، باور به توانایى و قابلیت خود در عمل کردن،
اطمینان به توانایى خود در دنبال کردن فعالیتها و ثابت قدم بودن، باور به توانایى خود در عبور از موانع،
باور به توانایى خود براىدرخواست کمک از دیگران در مواقع لزوم،
باور به توانایى خود در ایجاد ارتباطى معنادار و محبتآمیز با دیگر انسانها،
باور به توانایى خود در یافتن عشق، تفاهم، مهر و شفقت در هر موقعیتى به خصوص در مواقع دشوار
و بالاخره باور به وجود خود به عنوان اشرف مخلوقات کهروح الهى
در او دمیده شده است و او خلیفه و جانشین خدا در روى زمین مىباشد.
تعریف غرور:غرور احساس بزرگى است که هماهنگ است با آنچه که با هواى نفس موافق بوده منشأ آن چند چیز مىتواند باشد:
1- جهالت؛ یعنى، اعتقاد قلبى شخص به این که عمل او خیر و صلاح است، در حالى که در واقع چنین نیست.
2- وسوسههاى شیطانى، پیروى از هواى نفس و شهوات.
3- پیروى از غضب و انتقامجویى.
4- دوستى دنیا و دنیاطلبى.
حال با توجه به تعریفى که از اعتماد به نفس و غرور مطرح شد به نظر مىرسد
که اعتماد به نفس و غرور دو مقوله متفاوت و جدا از هم مىباشد چرا که ممکن است
فردى مغرور باشد ولى اصلاً اعتماد به نفس نداشته باشد و همینطور به عکس،
اگر آن فرد داراى اعتماد به نفس،پس از ارزیابىها و قابلیتهاى خود، آنها را فضل و رحمتى از جانب خدا بداند
و عامل اساسى آن را به خدا نسبت دهد در این صورت دیگر هواى نفسى باقى نمىماند تا دچار غرور شود.
بنابراین، مىتوان گفت، آن احساس بزرگى که چه بسا اطمینان و آرامش در افراد مغرور ایجادمىنماید
که یک اطمینان و آرامش غیرطبیعى و نابهنجار است که در نهایت ممکن است
افراد مغرور و فریبخورده را به هلاکت و نابودى بکشاند. به همین خاطر، مشاهده مىشود
که غرور در قرآن و روایات به شدت مورد نکوهش و سرزنش قرار گرفته است .
«هورناى» نظریه پرداز معروف، اعتماد به نفس بدلى را همان غرور ناسالم مىداند.
کسى که اعتماد به نفس حقیقى دارد، پس از شناخت صحیح از خود، به پرورش قوهها و
استعدادهایش مىپردازد، در حالى که مغرور، زیر پایش خالى است،
یعنى جهل مرکب و در واقع تصور غلط از توانایىهاى خود دارد، پس هرگز قوههایش به فعلیت نمىرسد.
کسى که اعتماد به نفس دارد، مشکلات و سختىها را درک مىکند
و به حل آنها مىپردازد و برخورد منطقى با مشکلات دارد، در حالى که مغرور،
به دلیل سهل انگاشتن دشوارىها و تکیه بر انرژى خیالى خود،آسیبپذیر و حساس و شکننده است.
مغرور، از نارسایىهاى وجود خود بى اطلاع است، از این رو هیچ گاه درصدد جبران نارسایىها و بهبود نقایص خود برنمىآید،
اما شخصى که اعتماد به نفس دارد، از نقاط ضعف خود آگاه است و جهت رفع آن تلاش مىکند.