چگونه در زمانهای سختی خود را آرام کنیم(بخش دوم)
چگونه در زمانهای سختی خود را آرام کنیم(بخش دوم)
فهرست مطالب مقاله
بخش 2
آزاد کردن آرام احساسات
1- دفتر احساسات برای خود درست کنید. آزادسازی احساسات یک روش مناسب برای آرام کردن خود در زمانهای سختی است.
در بسیاری از مواقع، وقتی چالشهای سخت زندگی رخ مینماید، شما ممکن است
احساس خشم، ناتوانی، ترس، ناراحتی، غم یا شرم داشته باشید.
وقتی احساسات مجال بروز پیدا نمیکنند، داشتن احساس خشم و ناراحتی طبیعی است.
از یک دفتر برای نوشتن مطالبی استفاده کنید که به شما کمک میکند احساسات خود را آزاد کنید.
همیشه به یاد داشته باشید، هر چقدر هم که یک احساس ناخوشایند به نظر برسد، فقط یک احساس است و خواهد گذشت.
بهترین روش برای آزاد کردن احساسات خود نوشتن چیزهایی است که برای شما بهتر کار میکند.
2- خشم خود را با آرامش رفع کنید.
با استفاده از دفتر احساسات خود، فهرستی از تمام افراد، وقایع، شرایط، فشارهای اجتماعی،
مشکلات مالی و غیره تهیه کنید که از آن خشمگین و ناراحت هستید.
آنها را در قطعات کاغذ بنویسید و سپس آن قطعات را پاره کنید. سعی کنید بر روی خشم خود تمرکز کنید،
دقت کنید خشمتان در کدام نقطهی بدن خود را نشان میدهد و ببینید آیا چیزهای دیگری که از آن خشمگین هستید،
نیز مجال بروز پیدا میکند. وقتی کاغذ را پاره میکنید، آگاهانه خود را در حال آزادسازی خشمتان تجسم کنید.
کارشناسان توصیه نمیکنند شما خشم خود را با شکستن یا ضربه زدن به وسایل یا انجام کارهای خشن آزاد کنید.
این اعمال فقط میتواند احساسات خشم شما را افزایش دهد، نه اینکه آن را کاهش دهد.
از سوی دیگر، ورزش کردن نیز میتواند روش خوبی برای آزاد کردن خشم خود باشد.
چندین مطالعه نشان میدهد که دویدن یا انجام اشکال دیگر ورزشهای هوازی به شما کمک میکند
بعد از یک تجربهی ناخوشایند احساس آرامش بیشتری داشته باشید،
چون ورزش اندورفین آزاد میکند که مادهی شیمیایی بالابرندهی آرامش در بدن است.
3- در دفتر خود، دربارهی غمها و ناراحتیهایتان بنویسید.
با استفاده از دفتر احساسات خود، دربارهی ناراحتیها و غمهای شرایط فعلی خود بنویسید.
آیا شما از اعمال کسی یا چیزی آزردهخاطر هستید؟ آیا شما از یک فرصت از دسترفته ناراحت هستید؟
آیا ناراحت هستید چون تحمل زمانهای سخت اذیتکننده است؟
سعی کنید فهرست گستردهای از ناراحتیهای خود بنویسید و در عین حال به یاد داشته باشید
تمام احساسات معتبر هستند، صرفنظر از اینکه چقدر کوچک و بزرگ باشند.
4- گریه کنید. بهترین روش برای آزادسازی احساسات غم و ناراحتی، گریه کردن است.
اگر در خلوت خود احساس راحتی بیشتری میکنید، گریه کنید.
سعی کنید مکان غم و ناراحتی را در بدن خود احساس کنید و به آن احساس تا جای ممکن احترام بگذارید.
بعضیوقتها تماشای یک فیلم غمانگیز یا گوش کردن به آهنگی غمانگیز میتواند کمککننده باشد.
در دفتر احساسات خود، بنویسید ناراحت بودن چه حسی دارد، چگونه در بدن احساس میشود
و چه چیزهایی به شما کمک میکند تا با ناراحتی خود کنار بیایید.
در زمانهای سختی همیشه غم و ناراحتی وجود دارد، بنابراین این شجاعت را داشته باشید تا ناراحتی خود را بیان و آن را آزاد کنید.
5- به ترسهای خود اعتراف کنید.
ترس بزرگترین احساسی است که در زمانهای سختی و مشکل در مسیر مختل کردن آرامش شما قرار میگیرد.
ترس همچون تمام حسهای دیگر، فقط یک حس است.
با پذیرش وجود ترس- واکنش احساسی که میتوان همچون هر احساس دیگری با آن برخورد کرد-
شما میتوانید گامهایی را به سمت مواجه شدن با ترسهای خود بردارید. ترس غالباً در ذهن شما با این عبارتها خود را نشان میدهد:
“من هرگز نمیتوانم آن کار را انجام دهم” یا “من از تغییر میترسم” یا “من از آنچه ممکن است
در آینده رخ دهد، میترسم.” حقیقت ترس این است که همیشه با آینده در ارتباط است.
تا زمانیکه ریشههای ترس خود را پیدا نکردید، به نوشتن ادامه دهید.
آزادسازی احساسات خود تا جاییکه فعال شده و حداقل از انتخابهای خود آگاه باشید، میتواند به آرام ماندن شما کمک کند.
شما نمیتوانید تمام حوادث سخت زندگی را از خود دور کنید، اما میتوانید ترس خود را درک و آن را برطرف کنید.
6- روشهای برطرف کردن ترسهای خود را شناسایی کنید.
بعد از آنکه ترسهای خود را کشف کردید، باید شروع به برداشتن گامهایی برای رفع آن ترسهای خود بکنید. نخستین گام که اعتراف به ترسهای خود است،
یک واکنش طبیعی در انسان است؛ تمام انسانها در مرحلهای از زندگی خود ترس را تجربه میکنند؛
همچون اضطراب، تنها روش برای غلبه بر ترسهای خود شناسایی و برطرف کردن آن است.
سپس از دفتر احساسات خود برای پیدا کردن روشهای غلبه بر ترسهای خود استفاده کنید.
برای مثال، تصور کنید شما از کار خود ناراحت هستید چون کار شما هیچگاه باعث رشدتان نشده است.
با این حال، شما از گفتن هر سخنی دربارهی کار خود میترسید. فکر صحبت با رییس خود شما را آکنده از وحشت و ترس میکند.
پی ببرید چرا از صحبت با رییس خود میترسید.
آیا به این دلیل است که رییس شما دارای سابقهی بیتوجه بودن به ایدههای دیگران است
و شما نگران هستید که او ممکن است به حرفهای شما گوش ندهد؟
آیا به این دلیل است که شما در صحبت با افرادی که در موقعیتی برتر نسبت به شما قرار دارند، احساس اعتماد به نفس نمیکنید؟
آیا نگران هستید که مطرح کردن ایدهی عدم رشد در کار خود باعث شود شما شغل خود را از دست بدهید؟
بررسی دلایل ترس خود به شما کمک خواهد کرد تا گامهای بعدی را بردارید.
زمانی که فهمیدید چرا میترسید، باید به روشهای غلبه بر ترسهای خود فکر کنید.
برای مثال، اگر در صحبت با رئیس خود احساس اعتمادبهنفس نمیکنید،
میتوانید از دوستی بخواهید که با شما تمرین کند.
یک مکالمه را با رییس خود یکبار به همان صورت که دوست دارید و بار دیگر به همان صورت که میترسید، بنویسید.
سپس، این مکالمهها را با دوست خود تمرین کنید. این میتواند به ایجاد اعتماد به نفس در شما کمک کند.
با خود صبور باشید. برطرف کردن ترسهای خود ممکن است یک فرایند مادامالعمر و زمانبر باشد.