شما دوستان تان را پيدا نميکنيد؟!
شما دوستان تان را پيدا نميکنيد؟!
فهرست مطالب مقاله
بلکه آنها مزد شما هستند
اگر بخواهید حقایق دوستی را روی یک لوح حک کنید. اولین قانون عبارتست از: شما باید چیزی بدهید تا چیزی دریافت کنید.
آیا این هم یک نوع معامله است که در آن چیزی داده و چیزی در قبال آن گرفته میشود؟
به هر حال اینطور به نظر میرسد. اگر چیزی را با از خود گذشتگی به دوستان خود نداده بودم، آنها ممکن بود همین کار را برایم انجام نمیدادند.
آیا در اینصورت برای آنها آدم بی احساس، نادان و خود پسندی بودم؟
به عبارت دیگر اگر هیچ “نعمتی” نداشتم تا به آنها دهم، آیا به فکرشان میرسید تا از مال خودشان به من دهند؟
اگر آنها نیز اینگونه بودند، به فکر من نیز نمیرسید تا چیزی از مال خودم به آنها دهم.
بسیاری از دوستیها و دوستان واقعی و بلند مدت و یا روابط عاشقانه تنها به این علت شکل میگیرند که شخصی استعداد یا نعمت بخصوصی دارد.
آشنایی با یک دوست
من با فیل در یک سمینار در زمینه نویسندگی ملاقات کردم. فیل به این سمینار، “بازگشت به روزهای DOS” میگفت.
در آن زمان سعی میکردم معنی کلمات جدیدی مثل COBOL، PASCAL، FORTRAN و سایر کلمات “من در آوردی” را بفهمم .که متخصصان کامپیوتر سعی میکنند به ما قالب کنند.
آنها میگویند حتی برای راه اندازی کامپیوتر خود باید همه این اصطلاحات را بفهمیم.
به هر حال من و فیل گفتگوی مختصری داشتیم.
یا بهتر بگویم فیل صبورانه به صحبتها و گله هایم در مورد مشکلات کامپیوتر گوش میداد.
چند وقتی بود که کامپیوترم دچار اشکال شده بود . موضوع را با فیل در میان گذاشتم.
او گفت، “همم، فکر کنم بتوانم به شما در این زمینه کمک کنم.”
خدا را شکر! انگار دروازه آسمانها در حال باز شدن بود و این خدای کامپیوتر بود که میگفت، “تو نجات یافته ای.”.
فیل بعد از ظهر روز بعد دوباره به سراغ من آمد .
پس از تنها چند ساعت کار کردن روی کامپیوترم، مشکل آن را برطرف کرد. سیستم را راه انداخت.
خوب به رسم سپاسگذاری من نیز از او خواستم که شام پیش من بماند .
همین جا بود که دوستی ما شکل گرفت.
سلام برشما آیا عشق نوعی هیپنوتیزم است ..وقتی انسان دچارعشق ممنوع میشه
چگونه میتوان ازآن رهایی پیداکرد..آیا عشق نوعی بیماریست ..اگرهست پس چرا گناهه؟…خواهش میکنم سریع وروشن پاسخ بفرمایید…..با سپاس