عرفان و هیپنوتیزم: درآمدی به عالمانه‌ ترین ابعاد ذهن و روح

هیپنوتیزم همراه با عرفان – هیپنوتیزم همراه با عرفان که قدمت آن از زمان کشف آن توسط ”مسمر” در صده هجدهم میلادی تاکنون بوده این پدیده یک شاخه از علم روانشناسی بوده و دارای درجات و فوایدی است که به همراه یعضی از کاربردهای آن با هم صحبت کردیم. ترکیب عرفان و هیپنوتیزم ممکن است در زمینه‌های مختلفی نظیر تحقیقات روانشناسی یا توسعه فردی مورد توجه قرار گیرد. از دیدگاه هیپنوتیزم، هنگامی که یک شخص به وضعیت هیپنوتیزم ورود می‌کند، وضعیتی از تغییر درونی و تغییر در ذهن وجود دارد که امکان تأمل و تعمق در مفاهیم عمیق‌تر را فراهم می‌کند.

به عبارت دیگر، هیپنوتیزم می‌تواند به شخص کمک کند تا به طرز عمیق‌تری به خود و جهان پیرامون نگاه کند. عرفان به معنای شناخت عمقانی از واقعیت و جستجوی ارتباط با ماوراء طبیعی یا معنوی‌ترین ابعاد وجود است. این معناها ممکن است در وضعیت هیپنوتیزم تجربه شوند، زیرا وضعیت‌های هیپنوتیزم ممکن است توانایی فراگیری تأمل عمیق و تعمق در مفاهیم روحانی را افزایش دهند. با ترکیب عرفان و هیپنوتیزم، افراد ممکن است تجربه‌هایی متفاوت از دنیای داخلی و خارجی خود داشته باشند.

مثلاً، در وضعیت هیپنوتیزم، شخص ممکن است به طور عمیق‌تری با تأمل در اصول و ارزش‌های معنوی آشنا شود، به تعادل و آرامش روحی دست یابد، و در جستجوی جوانب عمیق‌تری از وجود خود و رابطه با جهان معنوی باشد. ممکن است افراد برای تسلط بر مهارت‌های تأملی و ذهنی خود به هیپنوتیزم متوسل شوند تا به طرز عمیق‌تری در دامنه‌های عرفانی و معنوی خود تجربه داشته باشند. این ترکیب می‌تواند به ارتقاء ارتباط با خود و معنویت کمک کند. هرچند عرفان و هیپنوتیزم دو حوزه مختلف هستند، اما در مفاهیم عمیق‌تر، این دو می‌توانند تلاقی یافته و به توسعه فردی و معنوی کمک کنند.

نگرش شرقی به عرفان و  هیپنوتیزم

در نگرش شرقی به عرفان و هیپنوتیزم یک نگرش فلسفی بوده و تاریخ کهنی دارد و در عرفان هندی این پدیده از زمان  بودا ” ۲۵۰۰ سال پیش تاکنون مستند است و قدمتی به همین حدود نیز در تاریخ ایران دارد و پس از ظهور اسلام تمام عرفای مسلمان ایرانی نیز از این پدیده بسیار یاد کرده اند .

عرفایی نظیر خیام – عطار نیشابوری – ابوسعید ابوالخیر و مولانا که عارف مشهور شرق و غرب میباشد از این حالات روحی مراقبه و جذبه به نام فلسفی هیپنوتیزم بسیار صحبت شده است در پست قبلی از راز قانون جاذبه و ارتباط آن با هیپنوتیزم صحبت کردیم و شاید بتوان موفقیت در زندگی را هدف نهایی از نگاه علمی به هیپنوتیزم دانست در حالیکه از دیدگاه فلسفی هیپنوتیزم هدفی والاتر و درجاتی عمیقتر از آنچه بیان شد دارد.

 در عرفان شرقی مصداق این شعر معروف که حتما شنیده اید: ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه سخت است … هدف انسان از زندگی رسیدن به کمال است و این کمال فقط عالم شدن نیست بلکه به مقام انسانیت رسیدن است و در واقع میتوان گفت کاربرد  هیپنوتیزم  نزد عرفا به مقام انسانیت رسیدن است و عجیب است که گاه از هدف چه دور میشویم … عجیب است ما انسانها که برای کوچکترین کارهای خود دلیل و منطقی داریم و اگر کسی را ببینیم در حال انجام کار بیهوده ایست که دلیل برای آن ندارد او را دیوانه مینامیم اما خودمان جواب مهمترین سوال در زندگی هر بشر را نمیدانیم.

این سوال که چرا زندگی میکنیم؟

زندگی کاری است که تمام وقتمان را به خود اختصاص داده و برای ادامه آن دست به هر کاری میزنیم. من معتقدم در روزگار ما یعنی قرن21، قرن ارتباطات و اطلاعات هنوز هم اگر از 95درصد انسانها از اقشار مختلف مردم سوال کنید: برای چه به دنیا آمده ایم و برای چه زندگی میکنیم؟ اکثریت پاسخ صحیح را نمیدانند !!! باور نمیکنید؟ همین الان امتحان کنید از دیگران این سوال را بپرسید: چرا زندگی میکنیم؟ ببینید عموما جوابی ندارند و یا جواب غلط میدهند مثلا میگویند: زندگی میکنیم به آرزوهایمان برسیم یا شاد باشیم یا وظیفه داریم و جواب  های بی ربط دیگر …

جالبتر اینکه اگر احیانا از 5 درصدی هم که جواب صحیح را میدانند و میگویند : ما به دنیا آمده ایم تا به کمال برسیم اغلب در همین حد کلی پاسخ را میدانند و این کلی گویی نمیتواند موثر باشد اینکه ما به کمال برسیم یعنی چه و اصولا کمال انسانی چیست ؟

هیپنوتیزم با عرفان و درجات بالاتر

در توضیح اینکه عرفان و درجات بالاتر با هیپنوتیزم چگونه انسان را به درجات بالاتر انسانی سوق میدهد ابتدا سعی میکنیم این درجات را روشنتر ببینیم، این مطلب همچنین به عنوان تست انسان شناسی راه خوبی است تا بفهمیم در حال حاضر با توجه به افکار و رفتارمان در کدام درجه انسانیت قرار داریم و سپس به هیپنوتیزم از نگاه عرفا مینگریم تا بفهمیم چگونه با هیپنوتیزم میتوان انسان تر بود …

عرفان و درجات بالاتر با هیپنوتیزم در اثر تمرینات یوگا و خود هیپنوتیزم درجه هوش، درک، فهم، عقل و بطور کلی نبوغ و شخصیت و انسانیت ما نیز ترقی میکند، همانطور که هر شخصی از کلاس اول ابتدایی شروع میکند و از نقطه نظر یادگیری بالا میرود و تا به مرحله لیسانس و فوق لیسانس و … میرسد همین گونه تمرین و ورزشهای یوگا و خودهیپنوتیزم، کلاس به کلاس شعور و آگاهی ما را بالا میبرد. مراتب و طی درجات شعور و آگاهی تعاریف و تقسیم بندی های مختلفی دارد یکی از ساده ترین نگاه ها دیدگاه مکتب “گورجی اف_اسپنسکی ” است که این مکتب که در مغرب زمین پیروان بسیار دارد و طی درجات شعور و آگاهی و عقل بشر را به هفت درجه یا کلاس تقسیم کرده است …

درجات یا کلاس های بشر در هیپنوتیزم همراه با عرفان

تلفن تماس برای اطلاعات بیشتر با موسسه تجسم خلاق

02188302523

تلگرام و واتساپ

09011594943

هیپنوتیزم همراه با عرفان بشر کلاس اول  

بشر کلاس اول یا بشری که شعور و هوشش هنوز درجه اول است، این بشر در درجه حیوانی است، من و تن خود را یکی میداند، حرکات و وظایف حیوانی را او دائما بر وظایف فکری و ذهنی او میچربد. برای او آموختن بر اساس تقلید یا احساسات حیوان پایه گذاری شده است و همه چیز را باید حفظ کند، معلومات را باید به زور به او خوراند و تعلیمش داد و او نیز مانند طوطی هرچه آموخته باشد تکرار میکند .

هیپنوتیزم همراه با عرفان بشر کلاس دوم 

بشر کلاس دوم بشری که شعور و هوشش هنوز درجه دوم است و یک پله از بشر کلاس اول بالاتر است یعنی علاوه بر غرائز حیوانی، احساسات رشد کرده ای نیز دارد، چنین بشری تابع احساسات خود است. تابع عقل و منطق، خوبی، بدی، زشتی و زیبایی نیست، یعنی به دنبال چیزی میرود که احساساتش به سوی آن کشش دارد مثلا معتاد میشود چون میل و احساس به مواد مخدر پیدا میکند.

هیپنوتیزم همراه با عرفان بشر کلاس سوم 

بشر درجه سوم بشری است که عقل و منطق او نیز رشد کرده است، استدلال میکند، تمیز و تشخیص میدهد، از کتاب ها استفاده میکند، به کمک مطالعه و کتاب میتواند دانشمند شود. این مکتب معتقد است که تمام نوع بشر در هنگام تولد به طور غریزی در یکی از این سه درجه قرار دارند، و اگر بخواهند به درجه بالاتری از هوش و ذکاوت و نبوغ بسند، باید شروع به تربیت نفس و مبارزه با هوی وهوس خود نمایند. به عبارت دیگر به کمک عرفان، تصوف، یوگا یا خود هیپنوتیزم خود را به کلاس یا درجه بالاتری از هوش عالی برساند.

هیپنوتیزم همراه با عرفان بشر کلاس چهارم 

بشر کلاس چهارم بشری است که شروع به تربیت نفس خود نموده و از طریق تمرکز فکر تا حدودی درجه هوش و نبوغش بالا آمده است، ضمیر ناخودآگاه او است که در حال تمرکز یافتن است و میخواهد بر روی یک “من” متمرکز شود و سایر “من” ها یا تمایلات و شهوات مختلف و رنگارنگ را به دور بریزد.

هیپنوتیزم همراه با عرفان بشر کلاس پنجم 

بشر کلاس پنج یا درجه پنج به احدیت پیوسته، به عبارت دیگر به حالت دائما خودهیپنوتیزم درآمده است . روشن بینی خاص و خارق العاده ای نسبت به بسیاری از امور دارد، دانشش به حد کمال است، دانش غیر قابل تقسیم این شخص فقط دارای یک “من” غیرقابل تقسیم است و دانشی که دارد از خود نهاد او است، اکتسابی از خارج و از کتب نمیباشد.

هیپنوتیزم همراه با عرفان بشر کلاس ششم 

بشر کلاس ششم به درجه ای از فهم، هوش، درک، روشن بینی و نبوغ رسیده است که همه قوای باطنی و شعور او مافوق فهم و شعور انسانهای معمولی است ولی هنوز برخی از صفاتش دائمی و سری نشده است ولی مراکز عالی تر در وجود او بکار افتاده است.

هیپنوتیزم همراه با عرفان بشر کلاس هفتم 

در هیپنوتیزم همراه با عرفان بشر کلاس هفتم یا درجه هفت به حد اعلای تکامل رسیده، اراده ای آزاد دارد و آن “من” که در وجود اوست دائمی و پایدار و تغییر ناپذیر است. این بشر دارای دانش خارجی به همه چیز است و شعر

”از عبادت نی توان الله شد. میتواند موسی کلیم الله شد”

درباره این قبیل اشخاص کاملا صادق است، عرفای بزرگ، و یوگیهای بزرگ به آن درجه از خود ساختگی رسیده اند. انسانهای کلاس هفتم علاوه بر توانائی انجام کرامات، به آرامش به معنی واقعی رسیده اند، غم هیچ چیز را نمیخورند، هیچ یک از طوفان ها و گردبادهای بنیان بر انداز از حوادث و وقایع اجتماعی، آرامش آنها را برهم نمیزند واقع بین به معنی واقعی هستند، ظواهر فریبنده زندگی که عبارت از جاه و جلال، شهرت و ثروت و شهوت است آنها را فریب نمیدهد.

برای بالاتر رفتن درجه هیپنوتیزم که مرحله ای از آن خروج روح از جسم است تمرین های روحی بیشتری نیاز است در این خصوص باید به مقامات عرفا توجه کنیم و آنها را بشناسیم …  طی طریق در عرفان ایرانی صوفیان هر عهد، ترقی زندگی هر فرد را به سیر و سفر تشبیه کرده اندو از همه تشبیهات جامع تر است و صوفی که در طلب خدا پا به راه میگذارد خود را سالک و رهرو مینامد.

مراحل سالک در هیپنوتیزم همراه با عرفان

سالک در هیپنوتیزم همراه با عرفان و طی طریق خود مراحلی را طی میکند که بزرگان صوفیه این مراحل را  “مقامات” مینامند که سالک در طی طریق میبایست این مراحل را بترتیب طی کند تا به وصول حقیقت یعنی “فنا فی الله” برسد و “بقاء الله” بیابد. عرفا مقامات را هفت شمرده اند و هر مقام پایه مقام بعدی محسوب میشود این هفت مقام عبارتند از:

  توبه . ورع . زهد . فقر . صبر . توکل . رضا

 توبه در هیپنوتیزم و عرفان:

در عرفان و هیپنوتیزم گناه چیست؟ در تمام عرفان ها گناه کاری است که مضر حال است یعنی حال انسان را بدتر میکند و ثواب کاری است که حال انسان را بهتر میکند درون هر انسان یک چراغ راهنما به نام وجدان قرار داده شده و هر کاری که با وجدان در تضاد باشد و نفس لوامه ما را به صدا درآورد و انجامش درون ما یک جنگ درونی براه بیندازد.

این همان استرس است که مانع رسیدن به یک تمرکز همیشگی است؛ پس گام اول آماده سازی روح برای آرامش مطلق است و در واقع توبه یعنی تصمیم گرفتن برای انجام ندادن خطاها …

ورع و عرفان:

در عرفان و هیپنوتیزم پس از انجام توبه و تصمیم به انجام ندادن اشتباه لازم است به تصمیم خود عمل کنیم “یحیی بن معاذ رازی ” گفته: ورع ایستادن بر حد علم است بی تاویل یعنی اینکه از این پس کاری که منجر به گناه شود نکنیم … در عرفان حلال به کاری گفته میشود که مفید است و حرام به کاری که برای ما مضر است و این یعنی التزام عملی به تصمیم توبه، البته انتخاب و یافتن راه درست از راه غلط به عهده خود ماست .

زهد در عرفان:

در عرفان و هیپنوتیزم مفهوم زهد یا انزوا در هیپنوتیزم به عنوان یک موضوع مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد. هیپنوتیزم یک وضعیت ذهنی است که شخص تحت تأثیر تمرین‌های روانی به وضعیتی از ترکیب عمیقی از تمرکز و آگاهی وارد می‌شود. در این وضعیت، شخص ممکن است به سادگی به مسائل دنیوی و مادی مرتبط با زندگی روزمره توجه نکند و تمرکز خود را به سوی مسائل معنوی و روحی بیشتر کند.

زهد در هیپنوتیزم به معنای ترک تمسخر به امور دنیوی و مادی تعبیر می‌شود. در این وضعیت، شخص ممکن است تصمیم به کاهش تمایلات مادی و عالمانه‌ای داشته باشد و به جای آن به مسائل معنوی و روحانی تمرکز دهد. این می‌تواند به عنوان یک روش برای دستیابی به آرامش و ارتقاء رشد روحی و اخلاقی شخصیت در نظر گرفته شود. از طریق هیپنوتیزم و تمرین‌های مرتبط می‌توان به شخص کمک کرد تا به دنیای معنوی خود نزدیک‌تر شود و تمرکز بیشتری روی مسائل دینی و معنوی داشته باشد.

فقر با عرفان:

در عرفان و هیپنوتیزم مفهوم فقر در هیپنوتیزم به عنوان یک مفهوم معنوی و ذهنی مورد بررسی قرار می‌گیرد. هیپنوتیزم یک وضعیت ذهنی است که شخص در آن تحت تأثیر تمرین‌های روانی و ترکیبی از تمرکز و آگاهی قرار می‌گیرد. در این وضعیت، می‌توان به مفهوم فقر به عنوان تجربه‌ای در دنیای ذهنی و روحانی اشاره کرد.

فقر در این مفهوم به تجربه فردی اشاره دارد که در آن شخص از نظر معنوی و روحی فراموشی و تخلف از معیارهای انسانی و معنوی کشف می‌کند. فقر می‌تواند به معنای عدم توجه به ارزش‌های انسانی، روحانی، و معنوی، تحت‌ تأثیر تمرین‌های هیپنوتیزم، تاکید کمتری روی امور دنیوی و مادی داشتن یا پیوسته‌ترین پیگیری امور معنوی و ارزش‌های روحانی باشد.

در مفهوم فقر در هیپنوتیزم، اهمیتی به ترتیب انسانی، معنویت، و ارتقاء روحانیت وجود دارد. این مفهوم می‌تواند به عنوان یک راه برای کشف و ارتقاء ابعاد معنوی و روحی ذهنی شخصیت در نظر گرفته شود. تمرین‌های هیپنوتیزم ممکن است به شخص کمک کنند تا فقر معنوی و روحانی خود را کاشف شده و سعی کند در آن زمینه‌ها پیشرفت کند.

صبر در هیپنوتیزم و عرفان:

در عرفان و هیپنوتیزم صبر به معنای تحمل و توانایی مقاومت در برابر مشکلات، ناراحتی‌ها، و تعطیلات در مسیر رسیدن به اهداف و تحقق خواسته‌های شخصی است. در هیپنوتیزم، این مفهوم می‌تواند به تحمل فرآیند تغییرات شخصی و توانایی مقاومت در برابر موانع و تحدیدها در راه بهبود و تغییر درونی در نظر گرفته شود.

توکل در عرفان:

در عرفان و هیپنوتیزم توکل به معنای اعتماد به خداوند، سیستم ذهنی خود، یا فرآیندهایی که به منظور بهبود و تحول درونی انجام می‌دهید است. در هیپنوتیزم، توکل ممکن است به معنای اعتماد به فرآیندهای تحولی مانند هیپنوتیزم و تمرینات مرتبط با آن باشد. این اعتماد ممکن است بر اساس تجربیات مثبت یا دانش شخصی شکل گیرد.

رضا و عرفان:

در عرفان و هیپنوتیزم رضا به معنای قبولی و تائید وضعیت و شرایط فعلی است. این به معنای این است که شخص تلاش می‌کند تا وضعیت خود را بپذیرد و تغییراتی که ممکن است رخ دهد را به آرامی و با رضایت دنبال کند. در هیپنوتیزم، رضا می‌تواند به معنای قبولی تغییراتی که به منظور بهبود و تغییر درونی صورت می‌گیرد، تعبیر شود.

این مفاهیم معنوی و روحانی از دیدگاه هیپنوتیزم می‌توانند به شخص کمک کنند تا بهبود روحی و روانی را تجربه کرده و به سمت تحقق اهداف شخصی خود بروند. آنها می‌توانند به عنوان ابزارهایی مؤثر برای ایجاد تغییرات مثبت در ذهن و روح انسان در زمینه‌های مختلفی مانند مدیریت استرس، بهبود عادات ناپسند، و توسعه مهارت‌های فردی استفاده شوند.