دکتر آرام : روانشناس بالینی و سلامت عضو انجمن روانشناسان آمریکا ، مترجم مولف ، محقق علوم متافيزيك، فرا روانشناسي ، مغناطیس درمانی ، مخترع و مبتکر تکنیک های ویژه تجسم خلاق

فرق بین تله پاتی با مکاشفه چیست؟

فرق بین تله پاتی با مکاشفه چیست؟

فرق بین تله پاتی با مکاشفه چیست – تله‌پاتی و مکاشفه دو مفهوم مهم در زمینه روان‌پریشی و تجارب ماوراءالطبیعه هستند که گاهی ممکن است به‌ طور اشتباه به یکدیگر اشاره شوند. با این حال، این دو مفهوم اصطلاحات متفاوتی هستند و نشان‌ دهنده تجربیات و وضعیت‌های مختلفی در حوزه‌های روان‌پزشکی و روان‌شناسی هستند.

تله‌پاتی به عنوان یک ویژگی یا توانایی درک و ادعا کردن اطلاعات یا حواس پنهان از طریق وسایل غیرحسی، مانند قدرت خواندن ذهن یا ارتباط با جهان ماوراءالطبیعه، تعریف می‌شود. افراد مدعی تله‌ پاتی معتقدند که می‌توانند به دیگران فکرها، احساسات یا اطلاعات را منتقل کنند که به وسیله حواس عادی در دسترس نیست. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

در مقابل، مکاشفه به عنوان تجربه یا ادعاهایی از طریق پدیده‌های ماوراءالطبیعه تعریف می‌شود که از مرزهای معمول و تجربیات انسانی عبور می‌کند. ممکن است مکاشفه شامل تجربیات خودشناسی، دیدار با موجودات ماوراءالطبیعه یا درک ابعاد غیرمرئی و معمولی واقعیت باشد.

در این متن، قصد داریم به بررسی تفاوت‌ها و توضیح این دو مفهوم پرداخته و به وضوح مفهوم هر کدام را شناسایی کنیم. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

فرق بین تله پاتی با مکاشفه چیست؟

در پاسخ به توضیحات زیر توجه کنید :

الف- تله پاتی به زبان ساده

تله پاتی، به زبان ساده قدرت و استعداد مخابره پیام یا تصویری از ذهن به ذهن فرد دیگر، بدون استفاده از وسایل حسی مانند سخت گفتن و مشاهده علائم یا حرکات است. کلمه «تله پاتی» نخستین بار توسط فردریک مایرز یکی از پایه گذاران انجمن تحقیقات روانی انگلستان به کار گرفته شده‌ است. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

این کلمه از دو لفظ یونانی مشتق شده: یکی Tele به معنی «دور»، و دیگری Paths به معنی «احساس» است که در مجموع می‌توان آن را «احساس از دور» معنی کرد. این پدیده از یک طرف (دیدگاه) یکی از زمینه‌های EPS (ادراک فراحسی) محسوب می‌شود. چرا که EPS را مشتمل بر تله پاتی، روشن بینی و پیشگویی می‌دانند. ولی در طرف دیگر، از این پدیده به عنوان روشی که بر روی روان فردی دیگر تاثیر می‌گذارند، یاد شده‌ است. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

به این ترتیب می‌توان آن را جزء مضامین PK (روان جنبشی) و یا «تله کینزی سیس» نیز طبقه بندی کرد. روشن نگری عبارت است از آگاهی از وقایع، اشیاء یا افراد بدون کاربرد حواس شنوائی، بینائی، بویائی، چشائی و لامسه. روشن نگر به کسی می گویند که مثلأ بتواند محل زندگی و شرایط یک کودک گم شده را بدون مدد گرفتن از حواس خویش بگوید و یا از راه دور حوادث در حال رخ دادن را ببیند یا احساس کند. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

در کل در تله پاتی اطلاعات از اندیشه یا احساس فرد دیگری گرفته می شود، در حالی که در روشن نگری این آگاهی بدون ارتباط با اندیشه و احساس دیگری حاصل می گردد. ادعا می شود که روشن نگری به فاصله ی زمانی و مکانی بستگی ندارد. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

ب- مکاشفه به معنى آشکار شدن اسرار و امور غیبى است و خشیت و هیبت هم از صفات اهل مکاشفات است. آنچه در کشف و شهود به عنوان رکن اصلى نمود دارد، داشتن «چشم حقیقت‏ بین» است تا از مهمترین حقیقت غیبى! یعنى حقایق الهی و اسماء پنهان در این گنجینه پرده بر دارد. حقیقت مذکور برتر از آن است که دست اندیشه به دامنش برسد و اجازه داده شود که احدى به سرا پرده او داخل شود و از این رو، چاره‏اى جز این نبود که براى ظهور و بروز اسماء و کشف گنجینه‏ هاى اسرار آن‏ها، خلیف ه‏اى الهى تعیین شود تا جانشین آن حقیقت غیبى در ظهور اسماء باشد.

فرق بین تله پاتی با مکاشفه چیست؟

کاشفه به معنى آشکار شدن اسرار و امور غیبى است

ب- گرچه در تبیین مفهوم مکاشفه

به پى بردن به اسرار امور غیبى تعبیر شد، اما حقیقت آن است که از ناحیه خداوند، هیچ حجابى در عالم وجود نیست. ذات او به ذات خودش در اشیاء ظهور یافته و زمین و آسمان را روشن نموده است:

«و اشرقت الارض بنور ربها؛ و زمین با نور پروردگارش روشن شد»، (زمر/۶۹). و این تجلى، تجلّى ذاتى است. هیچ حجابى میان او و خلقش نیست. او در همه ‏ى آئین ‏ها نمایان است. آن حقیقت غیبى که از تلبّس به اسماء و صفات نیز مقدس ‏تر است، دیگر جایى از تلبّس به «بود» هاى زائد فانى، براى او نمى‏ماند. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

آن حقیقت با همان حقیقت شریفش ظاهر است و باطن و اوّل است و آخر، (حدید/۳). سخن امام حسین(ع) در دعاى عرفه نیز به همین مطلب اشاره دارد؛ آنجا که فرمود: «ایکون لغیرک من الظهور ما لیس لک حتّى یکون هو المظهرُ لک، مَتى غبت حتى تحتاج الى دلیل یدل علیک؛ مگر غیر از تو چه ظهورى دارد که تو ندارى تا بتواند نمایان‏گر تو باشد. کى غایب شدى تا به دلیلى که بر تو دلالت کند، نیاز داشته باشى؟ حافظ شیرازى نیز در بیت زیر به موضوع فوق اشاره کرده است:

مدعى خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینه ‏ى نامحرم زد محى الدین عربى نیز مى‏گوید:

«عالم همواره در غیب است و هرگز ظاهر نشده است و حق تعالى همیشه ظاهر است و هرگز غایب نشده است پس آنچه در دار تحقق و وجود و در محفل غیب و شهود است، چه در ظاهر و چه در باطن، چه در اوّل و چه در آخر، هر چه هست، همه حقّ است و به جز او همه بافته وهم و ساخته خیال است» (امام خمینى، مصباح الهدایه، ترجمه احمد فهرى، ص ۱۴۶) و به قول خواجه عبدالله انصارى وحى و مکاشفه از یک وادى هستند (به اسناد آیه ۱۰ سوره مبارکه نجم: فأوحى الى عبده ما اَوحى) (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

زیرا معناى وحى اشاره خفى است و معناى مکاشفه آن است که شخص با همراز خود دیدار کند و سر خود را برایش بازگوید که جز با اشاره‌‏ى خفى نخواهد بود. مکاشفه آن است که دو هم‏راز، سرّ خود را با هم تبادل کنند و در این باب مکاشفه عبارت است از آن که بنده با مشاهده به ماوراى حجاب عالم برسد و آن چه را پنهان و مستور است شهود کند.

درجات مکاشفه انسان

ایشان مکاشفه را به سه درجه تقسیم مى‏ کنند:

فرق بین تله پاتی با مکاشفه: درجه نخست

مکاشفه‏ اى است که دلالت بر تحقیق درست (مطالعه‏ ى تجلیات اسماء الهى) مى‏ کند و تحقیق صحیح آن است که مکاشفه همیشگى باشد. اما هنگامى که مشاهده مستمر نیست و هر از چند گاهى رخ مى‏ دهد، به خاطر آن است که صاحب مکاشفه، در اثر دیدن مقام خود، در تَلْوین واقع مى‏شود. یعنى بنده مادامى که در طریق باشد از حالى به حال دیگر تحوّل و تغییر میابد. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

فرق بین تله پاتی با مکاشفه: درجه دوم

با آن که او در شهود مقصود به حدّى رسیده است که هیچ سبب قاطعى نمى‏تواند توجّه مکاشف را، منصرف کند و هیچ سببى او را باز نمى‏ گرداند، و هیچ لذّت نفسانى او را از مقصود خود جدا نمى‏ کند. و این درجه‏ ى قاصد است و هرگاه استمرار یابد درجه دوّم خواهد بود. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

فرق بین تله پاتی با مکاشفه: درجه سوم

مکاشفه با چشم حقیقت است، نه مکاشفه با علم که حجاب معلوم است و نه مکاشفه با حال که غیر دائم است و این مکاشفه ‏اى است که رسوم و آثار را محو مى‏کند و هیچ اثر و نشانه‏ اى از بقیه نمى ‏گذارد تا لذّتى احساس کند. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

سخن را با این کلام به پایان مى‏بریم که وهم و گمان و خیال در مکاشفه دخل و تصرّفى ندارند و «کشف» و «شهود و مشاهده» از حقایق عالم عرفان مى‏باشد. براى مطالعه بیشتر ر.ک: شرح منازل السائرین خواجه عبدالله انصارى بر اساس شرح عبدالرّزاق کاشانى، انتشارات الزهرا

ج- در باره تفاوت میان فرق بین تله پاتی با مکاشفه

در باره تفاوت میان این دو به سخنان آیه الله مصباح یزدی در این باره توجه کنید: این مطلب که بعضی از افراد، در حالاتی، چیزهایی را ببینید یا بشنوند که دیگران از دیدن یا شنیدن آنها عاجزند، امری واقعی است. چنین حالاتی برای بسیاری از انسانها پیش می آید و درک فوق العاده ای برایشان حاصل می شود. اما این ادراکات، دارای انواعی هستند، دسته ای از آنها شناخته شده اند و در روان شناسی، به نام «تله پاتی» نامیده می شوند. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

فرض کنید، شخصی نشسته است و ناگهان به ذهنش خطور می کند: فلان شخص در فلان جا کاری انجام داده، یا مریض شده یا تصادف کرده و یا از دنیا رفته است و بعدا معلوم می شود که واقعا هم صحیح بوده است یا به ذهنش می آید که، مثلا، کسی در شهر دیگری دارد با او سخنی می گوید و او نیز می شنود، بعد معلوم می شود که آن شخص، در آن حال، به او توجه داشته است و دلش می خواسته چنین مطلبی را به او بگوید، ولی به او دسترسی نداشته است و فقط از ذهنش خطور کرده است این، نوعی ارتباط روحی است. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

هیچ یک از اینها دلیل براین نیست که این اشخاص، از اولیای خدا یا از دشمنان خدا هستند. زیرا هر دو صورتش ممکن است. حتی ممکن است چنین روابطی میان اشخاصی که منکر خدا هستند پیدا شود. این، حالتی خارق العاده است؛ یعنی دیگران نمی توانند و در اختیارشان نیست، ولی واقعیت است. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

فرق بین تله پاتی با مکاشفه چیست؟

ادراکات، دارای انواعی هستند، دسته ای از آنها شناخته شده اند و در روان شناسی، به نام «تله پاتی» نامیده می شوند.

 

حال چه اسراری در کار است و این کار، چه فرمولی دارد، هنوز علم، آن را کشف نکرده است و به هیچ وسیله، فرمول این ارتباط به دست نیامده است که چه کار باید کرد تا این رابطه برقرار شود. این امری اتفاقی است.

پیداست، چنین رابطه و درکی، هرگز نشانه این که شخصی، مقام و منزلتی نزد خدای متعال دارد، نیست. چنان که بعضی از افراد، به وسیله چشم ظاهری، چیزهایی را می بینند که دیگران نمی توانند ببینند و یا به وسیله گوش ظاهری، صداهایی را می شنوند که دیگران نمی توانند بشنوند. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

اینها، تا حدودی، از نظر فیزیولوژیکی نیز قابل توجیه اند؛ یعنی، یک ویژگی در اندام چشم یا اندام گوش و مغز و اعصابشان هست که در سایرین نیست؛ مثلا صداهایی که معمولا باید فرکانس معینی داشته باشد تا ما بشنویم، آنها با فرکانس کمتری می شنوند.

یا مثلا، ما نورهایی را که تواتر خاصی دارند می بینیم اما آنها می توانند انوار ماوراء بنفش را هم ببینند. این یک خاصیت فیزیولوژیکی است که در بدنشان وجود دارد. در کتاب فوق طبیعت آمده است که: خانمی روسی که ظاهرا مارکسیست و کمونیست است، چشمانش ویژگی خاصی دارد که درون بدن اشخاص را می بیند؛ به شخص که نگاه می کند، اندامهای داخلی بدنش را می بیند و گاهی به جای این که مریض را به آزمایشگاه و رادیولوژی ببرند و ببینند که چه آفتی در بدنش هست، این شخص، به بدن او نگاه می کند و می گوید که در کجای بدنش اختلالی وجود دارد و به این وسیله مرض او کشف می شود. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

گاهی دید او به حدی دقیق است که از دستگاههای عکس برداری هم دقیق تر می بیند، مثلا ممکن است دستگاه تشخیص ندهد که فلان غده در کجای روده شخص است، اما او با یک نگاه می گوید: غده، در فلان جای روده مریض است. این زن، هیچ ادعایی ندارد و هیچ ارتباطی هم با عالم غیب ندارد، فقط خاصیتی در اندام چشم او یا در سیستم عصبیش هست که چیزهایی را درک می کند که دیگران درک نمی کنند. بعضی از دانستنی های غیر متعارف، با ابزارها و مقدماتی حاصل می شوند؛ یعنی اشخاصی زحمت ها و ریاضت هایی می کشند و تمرین هایی را انجام می دهند تا چنین قدرتی را به دست می آورند. این هم امری مشترک بین حق و باطل است.

فرق بین تله پاتی با مکاشفه: مرتاضان در هیمالیا

در مناطقی از هند مثل تبت و کوه های هیمالیا، فرقه هایی از مرتاضان زندگی می کنند، که اعتقادی به خدا و دین و روز قیامت ندارند – البته به بقاء روح، معتقدند- آنها ریاضت ها و گاه، اعمال سخت و خرد کننده ای را انجام می دهند که در نتیجه آن، قدرتی روحی پیدا می کنند که می توانند مسائلی را بفهمند و ببینند که دیگران از درک آن عاجزند و حتی می توانند از حوادث گذشته خبر دهند.

عده ای از آنان پیشرفتهای خاصی دارند و می توانند از آینده خبر دهند. نمونه های زیادی از این پیشگویی ها، سراغ داریم. افرادی هستند که بدون واسطه با آنان ملاقات و سؤال و جواب هایی داشته اند؛ مثلا، شخصی را که هرگز ندیده و نمی شناخته است با اسم صدا زده و گفته است که شما اهل فلان جا هستی، فلان نیت را داری، به فلان منظور به این جا آمده ای، تا فلان وقت، در فلان جا اقامت خواهی کرد و به فلان منطقه، خواهی رفت.

فرق بین تله پاتی با مکاشفه: پیشگویی های مرتاضان

شخصی تعریف می کرد که به یکی از مرتاضین برخورد کردیم، او گفت:

شما روز پنج شنبه از این شهر خواهید رفت. من که برای روز چهارشنبه بلیط گرفته بودم، با خود گفتم: خوب، این یک اشتباه است، ولی به رویش نیاوردم روز چهارشنبه که می خواستیم با هواپیما حرکت کنیم، اعلام کردند که پرواز هواپیما به روز پنج شنبه موکول شده است. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

پیشگویی آن مرتاض درست از آب در آمد با این که هیچ اطلاعی از زمان پرواز هواپیما نداشت. به هر حال، افرادی از راه ریاضت، می توانند چنین توانایی هایی پیدا کنند و یا ارتباطات روحی با افراد برقرار کنند که انواع و اقسام مختلفی دارد. نظیر اینها، مساله احضار ارواح و ارتباط با آنها و احضار جن و استفاده از اطلاعات او و از این قبیل چیزها است.

فرق بین تله پاتی با مکاشفه چیست؟

برای کسب آن اطلاعات، تمرین و ریاضت های خاصی لازم است

فرق بین تله پاتی با مکاشفه: آگهی انسانها و انواع مکاشفه 

خلاصه این که انسان می تواند آگاهیهای خارق العاده ای از راههای غیر متعارف داشته باشد، آگاهی هایی که از راه چشم و گوش و تعلیم و تعلم عادی میسر نیست. برای کسب آن اطلاعات، تمرین و ریاضت های خاصی لازم است و کسانی که آن ریاضتها را بکشند به چنین قدرتی دست می یابند. البته همه، این همتها را ندارند و گاهی شاید خیلی هم عاقلانه نباشند.

در صورتی که کارهای عاقلانه تری وجود دارد و آدم می تواند با زحمت کمتری به کمالات بالاتری نایل شود، تحمل این ریاضت ها برای این که صرفا اطلاعاتی پیدا کند، چه فایده ای دارد؟ مگر ما از همان اطلاعاتی که از راه چشم و گوش به دست می آوریم چقدر استفاده می کنیم؟

خوب، ما می بینیم که مردم در حال رفت و آمد هستند، حالا کسی ببیند که دیروز مردم داشتند می رفتند و می آمدند، این چه امتیازی است؟ (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

البته، این نوعی کمال است، یعنی امری وجودی است که آنها دارند و دیگران ندارند. آری چنین چیزی امکان دارد و وجود هم دارد. راهش نیز باز است، قابل تعلیم و تعلم است، استاد دارد. از او دستور می گیرند و عمل می کنند و چنین حالاتی برایشان پیدا می شود. در این زمینه ها، مدعیان کاذب، خیلی بیشتر از آنهایی هستند که واقعا زحمتی کشیده اند و چیزی به دست آورده اند. حال، از ادعای دروغش که بگذریم، احضار روح و ارتباط با جن فی جمله ممکن است.

اشخاصی هستند که جن تسخیر می کنند، مقدمات و کارهایی انجام می دهند که یک یا چند جن در اختیار آنها قرار می گیرد. و اطلاعاتی در اختیارشان قرار می دهند. کسب اطلاعات برای جن بسیار آسانتر از انسان است زیرا جن، سریع از مکانی به مکان دیگر منتقل می شود و اطلاعات را کسب می کند و می تواند در فاصله کوتاهی اطلاعات را در اختیار کسی قرار دهد که با او ارتباط دارد.

بله، این ها امکان دارد، اما این بدان معنا نیست که شخصی از اولیاء خداست بلکه گاه، کارهایی که برای احضار ارواح و تسخیر جن و یا سایر ریاضت ها، انجام می دهند خلاف شرع است؛ حتی لازمه ارتباط با بعضی از اجنه (اگر از کفار باشند)، توهین کردن شخص احضار کننده به دین حق است. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

یعنی او باید کارهای توهین آمیزی نسبت به مقدسات انجام دهد تا بتواند با آن جن ارتباط برقرار کند. افراد موثق نقل کرده اند، که آنها برای این که رابطه شان را با یک جن کافر، حفظ کنند «العیاذ بالله » نمازشان را ترک می کردند، و کارهای توهین آمیزی نسبت به مقدسات، از جمله قرآن، انجام می دادند تا به این وسیله، توجه آن جن را جلب کرده و اطلاعاتی کسب کنند.

اینها یک قسم از اطلاعات غیر عادی است، و دلیل منزلت شخص نزد خدا نیست. اعمالی خارق العاده است، اما از مقوله مکاشفه نیستند. تله پاتی، احضار روح، ارتباط با جن و ریاضت های مرتاضان، هیچ کدام از مقوله مکاشفه نیست. مکاشفه و انواع آن مکاشفه حالتی روحی است، بین خواب و بیداری (خلسه) که برای شخص پیش می آید، و در چنین حالتی چیزهایی را مشاهده می کند. اما این حالت چگونه پیدا می شود؟ این حالت، نوعی لطافت روحی لازم دارد، روح باید نوعی وارستگی داشته باشد تا این حالت برای شخص پیدا شود.

بزرگان از عرفا، که همه فرق متصوفه به آنها احترام می گذارند نوشته اند که مکاشفات بر دو گونه اند: مکاشفات ربانی یا رحمانی، و مکاشفات شیطانی. گاهی چیزهایی را که آدمی در حالتی خلسه گونه می بیند یا می شنود و درک می کند، القائاتی از سوی شیطان است. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

آدم صدایی می شنود که دیگران نمی شنوند. گاهی هم این صدا، یک خبری است و واقعیت هم پیدا می کند اما اینها مقدمه ای برای فریفتن شخص است، تا وادارش کند که به آن راهی که می خواهد برود. قرآن کریم از زبان ابلیس، می فرماید: «فبعزتک لاغوینهم اجمعین الا عبادک المخلصین » (سوره ص:۸۲)

به عزت خدا قسم خورده است که تا می تواند بنی آدم را فریب دهد و فقط طمعی در فریب دسته ای از بندگان خدا که از مخلصین و معصومین هستند ندارد؛ اما قسم خورده است که سایرین را تا جایی که می تواند گمراه کند و یکی از راه های گمراه کردن، این است که اول کارهایی را انجام می دهد که شخص خیال کند اعمال صحیحی است؛ مثلا، هاتفی غیبی که به بنده بگوید: امشب از خواب برخیز و نماز شب بخوان!

پیش خود می گوید: این صدای ملک است، زیرا شیطان، به کسی نمی گوید نماز شب بخوان. نیمه شب برمی خیزد و می گوید: الحمدلله خداوند توفیق داد که بیدار شوم و نماز شب بخوانم. شب دوم، سوم، چند شب می گذرد، بعد می گوید:

این را کنار بگذار و برو قرآن بخوان. کسی که مدتی دستورات عبادی را شنیده که نماز شب بخوان و قرآن بخوان و دعا کن و به اینها عادت کرده است، با خود می گوید که ثواب آن قرائت قرآن بیشتر از آن درسی است که من می گویم. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

غافل از این که دستورات مستحب به او داده و فریبش می دهد، تا این که تکلیف واجب را ترک کند. خوب، بسیاری از افراد ممکن است فریب بخورند و بگویند: همان گونه که آن دستورات و سفارشاتش درباره عبادت خدا صحیح بود، او که نمی گوید: برو العیاذ بالله فلان معصیت را انجام بده، این هم که می گوید: درس نرو، و بنشین قرآن قرائت کن، معلوم می شود که این هاتف غیبی، صلاح ما را بهتر از ما می داند. این یک نوع مکاشفه است. گاهی نیز در حالت خلسه و حالتی بین خواب و بیداری یا در حالتی که انسان مشغول ذکر است، چنین چیزهایی رامی بیند. گاهی نوری، نورهای رنگارنگ و گاهی شخصی را می بیند یا صدایی رامی شنود.

مکاشفات افراد

اینها همه واقعیت دارد، اما اهل فن در مورد فرق بین تله پاتی با مکاشفه می گویند:

این مکاشفات، گرچه در حال ذکر، دعا، سجده و یا در حال نماز باشند به دو دسته تقسیم می شوند:

۱- مکاشفات شیطانی

۲- مکاشفات رحمانی (ربانی)

عامل مکاشفه گاه شیطان است و گاه ملک. تشخیص این که کدام یک شیطانی و کدام یک رحمانی است، کار هر کسی نیست. محققین از عرفا گفته اند که برای تشخیص مکاشفه صحیح از ناصحیح، باید مضمون مکاشفه را بر کتاب و سنت عرضه کرد؛ اگر موافق قرآن و حدیث باشد، صحیح است و اگر مخالف کتاب و سنت باشد، شیطانی و ناصحیح است.

پس ملاک برای شناختن مکاشفه صحیح از ناصحیح، قرآن و سنت است، این را نیز محققین از عرفا گفته اند که صرف حصول مکاشفه برای کسی، دلیل براین نیست که او از اولیا خداوند است. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

حال اگر شخصی اهل ریاضتهای باطل نیست، اعتقاداتش صحیح است و دین و مذهب درستی دارد، عباداتش، نماز و روزه اش، صحیح است، در حال عبادت، نماز شب، سجده و یا در حال ذکر، مکاشفه ای رحمانی برایش واقع شد که مضمونش صحیح و مطابق کتاب و سنت است، آیا این شخص به مقام قطبی و مرشدی رسیده است؟ آیا حرفهایش در مورد سایر مطالب حجت است؟ آیا صلاحیت تربیت دیگران را دارد؟

فرق بین تله پاتی با مکاشفه چیست؟

وقوع مکاشفه در این افراد، صرفا دلیل براین است که در آن حالت، لطافتی روحی وجود داشته است.

 

به هیچ وجه چنین نیست، گاهی برای بعضی از کودکان، قبل از رسیدن به سن تکلیف، مکاشفاتی پیش می آید، گاهی افراد عامی، بی ریا و صاف و ساده، از بازاریها، کشاورزان، در نمازشان نورهای را مشاهده می کنند، (نمونه هایش را سراغ داریم). وقوع مکاشفه در این افراد، صرفا دلیل براین است که در آن حالت، لطافتی روحی وجود داشته است.

نه این که، این شخص، تبدیل به یک قطب یا مرشد یا مربی کامل شده، و سخن او در همه مسائل حجت باشد. حتی اگر ثابت شود که مکاشفه اش رحمانی و ربانی بوده است؛ مثل این است که خواب صادقی دیده باشد، حالت مکاشفه، حالتی شبیه حالت خواب است. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

حال اگر کسی رویای صادقه ای دید، خواب صحیحی دید، آیا دلیل براین است که او از اولیاء است؟ خیر. افراد معصیت کار بسیاری نیز هستند که خواب صادقه می بینند. بله، نوعی لطافت روحی باید داشته باشد. همه این گونه نیستند، ولی داشتن چنین لطافتی که اسمش را صفای روحی می گذارند، معنایش این نیست که او از اولیاء است و درک و فهمش در مورد همه مسائل صحیح است؛ قدرت تربیت دارد و همه باید از او اطاعت کنند. خیر، این گونه نیست.
حاصل آن که: بعضی از مکاشفات ربطی به اعمال شخص و حالات انسان ندارد و بر اثر ریاضتهایی باطل حاصل می شود.

مثل، حالات و اطلاعاتی که مرتاضین دارند و بعضی دیگر، با ریاضتهای شرعی و صحیح حاصل می شود که اینها هم دو دسته اند، حتی آدمی که شخصی صالح است، عبادات شرعی و ریاضتی صحیح دارد گاهی ممکن است ریاضت های شیطانی داشته باشد، شیطان او را رها نمی کند و برای تشخیص آن باید به کتاب و سنت مراجعه کرد، حتی اگر ثابت شود که مکاشفه رحمانی بوده است و مطابق کتاب و سنت است، دلیل براین نیست که او به مقام عظیمی رسیده است.

کرامت و فرق بین تله پاتی با مکاشفه

همان طور که اطلاعات خارق العاده از راههای مختلف به دست می آید، کارهای خارق العاده نیز چنین است. بعضی هستند که به طور طبیعی، افرادی استثنایی هستند، کارها و تصرفاتی انجام می دهند که دیگران نمی توانند انجام دهند این گونه افراد البته خیلی نادرند. از اینها که بگذریم، کارهای خارق العاده ای هست که معمولا در اثر ریاضت ها حاصل می شود و انواع مختلفی دارد، از قبیل «سحر» و «تسخیر جن » که در اثر انجام عملیاتی از قبیل ریاضت هایی که جوکی های هند می کشند، و بالاخره بخشی نیز از اینها، کراماتی است که بر اثر عبادات صحیح و ریاضت های شرعی حاصل می شود. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

جای هیچ انکاری نیست که بشر کارهای خارق العاده را با تمرین ها و ریاضت ها انجام می دهد. بارها تیم های پزشکی و دانشمندان علوم مختلف اسلامی و علوم طبیعی و تجربی از کشورهای مختلف به خصوص از آمریکا و آلمان رفته اند و مدتها در میان مرتاضان زندگی کرده اند، وضع آنها را بررسی کرده و نهایتا تصدیق کرده اند که کارهایی که مرتاضان انجام می دهند مطابق با هیچ قانون علمی نیست؛ یعنی چنین کارهایی بدون علل و عوامل طبیعی و اقتصادی ایجاد می شوند و هیچ دلیلی بر این که این اعمال را با استفاده از قانون طبیعی انجام می دهند وجود ندارد. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

دانشمندان بعد از تجربیات زیاد، حاصل تحقیقاتشان را منتشر کرده اند مبنی بر این که کارهایی که مرتاضان انجام می دهند غیر عادی است و با قوانین طبیعی، فیزیکی و فیزیولوژی و روان شناسی مطابقت ندارد. البته ممکن است بعضی انواع آن، با این علوم ارتباط داشته باشد؛ یک جوکی جلوی قطاری که در حال حرکت است می ایستد، قطاری که با سرعت صد یا صد و بیست کیلومتر در حال حرکت است، کنار ریل قطار می ایستد و با حرکت دستش ناگهان قطار را سر جایش میخ کوب می کند، و تا دستش را بر ندارد با هیچ وسیله ای قطار حرکت نمی کند.

یا مثلا هواپیمایی آماده حرکت است، موتور آن کاملا آزمایش شده و آماده حرکت است، یک جوکی می آید و دست می گذارد، مهندسین هر کاری می کنند، نمی توانند آن را راه بیندازند. تا این که او دستش را بر می دارد و اجازه حرکت می دهد، آن وقت راه می افتد. اینها مسائلی واقعی است، و نشانه آن است که خدای متعال به روح انسان آن چنان قدرتی داده که اگر تقویت شود، بر قوای طبیعت غالب می شود این عظمت روحی انسان است.

خوب، آیا اینها دلیل براین می شود که آن جوکی با آن آلودگی روحیش از اولیاء الله است و باید از او اطاعت کرد؟ آیا باید آب دهانش را برای تبرک برد؟ (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

فرق بین تله پاتی با مکاشفه چیست؟

طبق تحقیقات دانشمندان کارهایی که مرتاضان انجام می دهند غیر عادی است و با قوانین طبیعی، فیزیکی و فیزیولوژی و روان شناسی مطابقت ندارد

این جوکی مثل پهلوانی است که تمرین کرده و بازوانش قوی شده است. چیزی را بر می دارد که شما نمی توانید بردارید، این یکی تمرین بدنی است و آن دیگری تمرین روحی است، که با کم خوردن، نفس را در سینه حبس کردن و با تمرینهای دیگر، با فشارهایی که به خودشان وارد می کنند، روحشان را تقویت می کنند. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

با رابطه ای که از این راه یا به صورت هایی دیگر کشف کرده اند توانسته اند اراده را تقویت کرده تا بر قوای طبیعت غالب شود که بستگی به این دارد تا چه اندازه، قدرت اراده و قدرت نفس در شخص حاصل شده باشد. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

جادو یا کارهای خارق العاده

پس هر کار خارق العاده ای که کرامت الهی نباشد، دروغ نیست؛ اینها واقعیت دارد و یک قسم آن هم سحر است. حال این که ماهیت سحر چیست و چگونه برای اشخاص حاصل می شود و چند نوع است خود بحثهای زیادی دارد. ما واقعیت سحر را نمی دانیم، اما گاهی ممکن است آموختن سحر برای ابطال سحر، واجب باشد. البته سحر وجود دارد و در قرآن هم داریم: «لسحروا عین الناس» سحره فرعون سحر می کردند. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

اینها در قرآن هست و سحر فی الجمله واقعیت دارد، اما آیا کسی که کار خارق العاده ای انجام می دهد که دیگران نمی توانند انجام دهند، تصرف در قوانین طبیعت می کند، طبیعت را مقهور می کند، حتی در دلهای مردم نیز اثر می گذارد، بین دو دوست، زن و شوهر کدورت یا محبت ایجاد می کند؛ ساحر شد و از اولیاء الله است؟ خیر چنین نیست. فی الجمله در قرآن کریم داریم که جن وجود دارد و سحر هم واقعیت دارد و از نظر علمی، سحر و تاثیر آن هم واقعیت دارد. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

نقل می کنند که در زمان امام صادق علیه السلام شخصی ادعا می کرد که هر کس چیزی را در دست خود پنهان کند من می گویم که آن چیست! مردم هم جمع شدند، برای تفریح و سرگرمی و هر کس چیزی را در دستش پنهان می کرد و می گفت که این چیست؟ او نیز جواب درست می داد. حضرت، وارد مسجد شدند و دیدند که مسجد شلوغ است.

فرمودند: چه خبر است؟ جریان را برای ایشان شرح دادند. حضرت جلو رفتند و دستشان را مشت کردند و فرمودند که در دستم چیست؟ آن شخص فکری کرد و حالت تحیر و تعجب به او دست داد. حضرت فرمودند: چرا جواب نمی دهید، مگر نمی دانید چیست؟

گفت می دانم چیست. ولی تعجب می کنم که شما آن را از کجا به دست آورده اید. حضرت فرمودند: آن چیست؟ گفت: در تمام روی زمین هر چیزی سرجای خودش هست، ولی دریک جزیره ای، مرغی دوتا تخم گذاشته بود، یکی از آنها نیست، تنها چیزی که روی زمین تغییر کرد، همین است و این باید همان تخم باشد.

حضرت دستشان را باز کردند و تخم آن پرنده را نشان دادند. بعد حضرت فرمودند: تو چگونه این علم را پیدا کرده ای؟ گفت با مخالفت با هوای نفس، هرچه دلم می خواست، خلافش را انجام می دادم. حضرت فرمودند: دلت می خواهد مسلمان شوی؟ گفت نه. حضرت فرمودند: شما گفتید که هرچه دلم نمی خواهد انجام می دهم، طبق قول خودت باید مسلمان شوی! او محکوم شد و گفت: خوب، قول داده ام و انجام می دهم. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

البته از این که دید حضرت توانستند تخم مرغی را از جزیره ای دور در اقیانوس، بیاورند و در دست بگیرند، فهمید که ایشان شخصی عادی نیستند دینی که ادعا می کنند دین صحیحی است. این زمینه ای برای پذیرش دین اسلام بود. هنگامی که مسلمان شد، اشخاصی می آمدند و می گفتند در مشت ما چیست؟ ولی او نمی توانست جواب بدهد. از حضرت پرسید: آقا چه شد که تا حالا که دینم باطل بود و راهم غلط بود، چنین قدرتی را داشتم، اما حالا که مسلمان شده ام و دین حق را پذیرفته ام، پرده ای جلوی چشمم افتاده است و دیگر واقعیت را نمی بینم. این چه دینی است؟

فرق بین تله پاتی با مکاشفه چیست؟

هر کار خارق العاده ای که کرامت الهی نباشد، دروغ نیست؛ اینها واقعیت دارد و یک قسم آن هم سحر است

حضرت فرمودند: تاکنون زحمتی کشیده بودی و خداوند مزدت را در همین عالم به تو می داد، از حالا به بعد هم اگر زحمتی را متحمل شوی خداوند متعال اینها را برای آخرتت ذخیره می کند که در عالم ابدی سعادتمند باشی. بنابراین، قدرت بر تصرف در طبیعت و انجام کارهای خارق العاده، دلیل مقام و منزلتی نزد خدا نیست. همان طوری که دلیل بر عدمش هم نیست.

اراده آدمی و تمرین های نفسانی

ممکن است شخصی، با تمرینهایی که انجام می دهد و قدرت اراده ای که پیدا می کند، این گونه قدرتهایی را پیدا کند و گاهی ممکن است که این، یک موهبت الهی باشد. اگر بخواهیم تشخیص دهیم که موهبت الهی هست، یا نه، ممکن نیست مگر آن که آن شخص را بشناسیم و ببینیم که اعتقاداتش درست بوده است. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

رفتارش چگونه بوده است، آیا طبق دستور خدا و پیغمبر صلوات الله علیه رفتار کرده است که خدا این موهبت را به او عطا کند یا اهل ریاضت های باطل بوده است؟ آن گاه می توان فهمید که این کارها شیطانی است یا الهی. حاصل این که، مقوله کشف و مکاشفه و نیز مقوله تصرفات و انجام کارهای خارق العاده که مجموعا در اصطلاح عرفی به آنها، «کشف و کرامت » می گویند، هم حق دارد و هم باطل. گاهی شیطان، اطلاعات صحیح را نیز در اختیار انسان قرار می دهد که بعدا او را فریب دهد و وادار به انجام گناهی یا ترک واجبی کند. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

همچنین ممکن است تصرفات خارق العاده ای باشد که خداوند به عنوان کرامت الهی، به بنده ای از بندگان شایسته خود، طبق مصالحی که می داند عطا فرماید و ممکن است در اثر ریاضت هایی باشد که شخصی کشیده است و خدا مزدش را در همین عالم به او داده است و او این قدرت روحی را پیدا کرده که می تواند تصرفاتی را انجام دهد. در حالی که از اخوان شیطان است، اعتقاداتش فاسد است. اعمال او، اعمال اهل معصیت است، رفتارش نادرست است، اما زحمتی کشیده است و خدا مزدش را در این عالم به او داده است. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

بنابراین، شناختن اشخاص از راه داشتن قدرت بر تصرفات غیرعادی، یا از راه داشتن اطلاعات غیر عادی، شناخت صحیحی نیست، زیرا خداوند چنین قدرتی را هم به شیطان و هم به ملائکه داده است. در این عالم تعادل، محفوظ است. راه حق و راه باطل را خداوند جلوی پای انسان می گذارد، «فالهمها فجورها و تقویها» تا ما گزینش کنیم. اگر خداوند آن قدرتها را به شیطان داده است، ملائکه را هم موکل فرموده تا اولیای خدا را یاری کنند.

همه عرشیان، کارشان استغفار برای مؤمنین است. در آیات قرآن، تصریح شده است که ملائکه مقرب الهی که حامل عرش الهی هستند، کارشان استغفار برای مؤمنین است، «ولیستغفرن للذین آمنو» (اعراف، آیه ۷) آنها، مؤمنین را تایید، حمایت و کمک می کنند. از طرف دیگر، شیطان هم به اهل باطل کمک می کند. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

پس دو راه وجود دارد. مجری، یک مجری است، چه آب شیرین در آن جاری باشد، چه آب شور، جلوی فریب های شیطانی را نمی گیرند، زیرا خداوند حق را بیان کرده و دلائل روشن به انبیاء داده است. اگر کسی طالب حق باشد می تواند تشخیص دهد. البته شیطانها هم فریب هایی دارند. بسیاری از مردم را نیز گول می زنند، اما تقصیر خود مردم است، زیرا باید بروند از اهلش سؤال کنند. پس هم عرفان صحیح داریم و هم عرفان دروغین. (فرق بین تله پاتی با مکاشفه)

افکار شما را دوست داریم لطفاً در مورد مقاله فرق بین تله پاتی با مکاشفه نظر بدهید

برای نظر دادن شما بسیار احترام قائلیم. ما اینجا در موسسه تجسم خلاق دوست داریم نظرات، پیشنهادات، افکار و سوالاتی که در زمینه های درمانی برایتان پیش می آید را بدانیم بدین منظور برای ارتباط بهتر با شما عزیزان به بهترین نظراتی که در این مقاله کامنت گذاری گردد، فایل موسیقی چاکراها برای مدیتیشن به عنوان رسم سپاسگزاری تقدیم شما عزیزان می گردد.

دکتر آرام طی دوره هایی که در تجسم خلاق برگزار می کنند این دوره را در طی ۵ جلسه برگزار می نمایند. در طی این دوره شما با اصول علمی و عملی تله پاتی و حس ششم آشنا می شوید.

انجام تمرین های مربوط به این استعداد درونی را در شما تقویت می کند. در این دوره به شما دورشنوایی ، دوربینی ، دور حسی، آموزش داده می شود.

در این دوره همچنین تله پاتی از طریق تکنیک های فرستندگی و ارسال پیام به شما آموزش داده می شود. گاهی اوقات افراد از این طریق می توانند پیشگویی انجام دهند.

این دوره شامل تکنیک ها و تمرین های صوتی و تصویری می باشد. کسانی که نمی توانند این دوره را در مرکز تجسم خلاق حضور داشته باشند می توانند از پکیج غیرحضوری دوره استفاده نمایند.

پکیج شامل فیلم های آموزشی و تکنیک های صوتی و جزوات آموزشی دکتر آرام می باشد. برای آگاهی از نزدیک ترین زمان برگزاری دوره تله پاتی و تقویت حس ششم با مرکز تجسم خلاق تماس بگیرید.

 

در صورت هرگونه سوال می توانید با واحد پشتیبانی ما به صورت تلفنی و تلگرام ارتباط بگیرید. 

واحد پشتیبانی و راه ارتباطی با مرکز تجسم خلاق

۰۲۱۸۸۳۰۲۵۲۳

۰۹۰۱۱۵۹۴۹۴۳

 

کانال تلگرام مجموعه تجسم خلاق

 

صفحه اینستاگرام مجموعه تجسم خلاق

مطالب مرتبط

هم روح در تله پاتی: یافتن هم روح در تله پاتی

هم روح در تله پاتی هم روح در تله پاتی می تواند به شما ...

انواع تله پاتی: بررسی شگفتی‌ های پنهان ذهن انسان

انواع تله پاتی در دهه‌های اخیر، مفهوم تله‌ پاتی یا دور آگاهی به عنوان ...

7 نکته مهم برای انواع تله پاتی سمعی

انواع تله پاتی سمعی - تحقیقات  در زمینه تله پاتی و حس ششم نشان ...

تله‌ پاتی چیست و چگونه عمل می‌کند؟

تله‌ پاتی چیست و چگونه عمل می کند؟ «تله پاتی» دسترسی به اطلاعاتی است ...

تکنیک انتقال فکر یا الهام راهی به سوی تله پاتی آگاهانه

انتقال فکر یا الهام - تله‌ پاتی یا انتقال فکر، یک پدیده مرموز و ...

چگونه تله پاتی کنیم (رازهای ارتباط بدون کلام)

چگونه تله پاتی کنیم هنر تله‌ پاتی یا ارتباط تله‌ پاتیک، مفهومی زیبا و ...

دیدگاهها

بدون دیدگاه