پرخاشگری
پرخاشگری
فهرست مطالب مقاله
پَرخاشگَری، در روانشناسی و دیگر علوم رفتاری و اجتماعی،
به معنی رفتاری است که منجر به آزار و درد میشود.
طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری
گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید۱ و لورنز۲ معتقدند که پرخاشگری
یک رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دو معتقدند که
به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج
در شخص متراکم و فشرده میشود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا میکند.
به نظر لورنز اگر چنین انرژی به شکل مطلوب و صحیح مثلاً در طرق
ورزشها و بازیها تخلیه شود جنبه سازندگی خواهد داشت.
در غیر اینصورت به گونهای تخلیه میشود که مخرب خواهد بود و
ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم ، تخریب و نظایر آن را در برداشته باشد.
از نظر فروید در انسان نماینده غریزه مرگ است که در
مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی مارا در جهت ارضای
نیازها و حفظ هدایت میکند غریزه مرگ به صورت میکوشد
به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود
میکند و از بین میبرد
طرفداران منشاء اجتماعی پرخاشگری
عدهای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن
برای انسان خطرناک و مخرب است زیر داشتن چنین فکری سبب میشود
که پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر تلقی شود
بنابراین انسان در کنترل یا کاهش آن نمیتواند نقش داشته باشد همچنین
این گروه دلائل فراوانی را مبتنی براینکه منشاء غریزی
و ذاتی نمیتواند داشته باشد ارائه دادهاند به همین دلیل از نظر اجتماعی
هم قابل آموزش است هم قابل پیشگیری و
کنترل این گروه دلائل خود را در این باره این طور برمی شمرند:
۱: دشمنی ذاتی بین حیوانات وجود ندارد و آنچه ما در این مورد میبینیم
آموزشهایی است که والدین این حیوانات به آنها دادهاند.
۲: وجود کرومزوم اضافی را نمیتوان دلیلی برذاتی بودن پرخاشگری دانست،
کروموزم اضافی سبب افزایش و درشتی اندام میشود ولی چه بسا وجود
اندام قوی و قد بلند از نظر اجتماعی خود یک امتیاز است و این گونه افراد
را به عنوان مأمون، آدم کش که حالتهای پرخاشگرانه را به وجود میآورند
باشند حال میتوان عدهای از پرخاشگران را یافت که فاقد کروموزم اضافی نیز هستند.
۳: تحریک الکتریکی هیپوتالاموس در مورد حیوان وقتی موجب رفتار پرخاشگرانه میشود
که او در برابر حیوان ضعیف تر از خود قرار گرفته باشد اگر حیوان در مقابل
او قویتر از وی باشد واکنش او فرار و ترس است نه پرخاشگری.
فرضیه ناکامی – پرخاشگرانه
گرچه پاسخ افراد نسبت به ناکامی بسیار متفاوت است زیرا عوامل ناکام کننده
و شخصیت فرد ناکام شونده دامنه بسیار گستردهای دارند در مجموع میتوان گفت
که پاسخ ناکامی پرخاشگری یعنی رفتار دشمنانه و تند به هنگام عدم سازگاری
با موفقیت در این رفتار در زندگی روزمره ارتباط بسیار نزدیک با ناکامی دارد
مثلاً کودکی که از بازی کردن منع میشود در اثر خشم اخم میکند
یا پاهای خود را بر زمین میکوبد. چیزی که ثابت شدهاست این است که ناکامی
پرخاشگری را افزایش میدهد میتواند ناکامیهای فشرده را
رها سازد و نوعی تسکین موقتی برای فرد مزاحم آورد اما پایان آن معمولاً رضایت
بخش نیست به هنگام مواجه شدن با ناکامی باید آنرا به صورت یک
مساله مطرح کرد و به دنبال آن راه چاره افتاد.
پرخاشگری ممکن است مستقیما خود مانع را هدف قرار دهد
جان والر و همکارانش فرضیه پرخاشگری در کلمه پاسخ به ناکامی را ارائه نمودند
که در آن پرخاشگری همیشه در پی ناکامی خواهد بود این افراد مانند فروید
پرخاشگری را در حکم عامل تصفیه میدانستند پیداست که فرضیه ناکامی- پرخاشگری ها
میتوانند واکنشی در برابر ناکامی باشد اما عوامل دیگری نیز میتواند در پرخاشگر
بودن یا نبودن یک کودک موثر باشد افزون بر آن ناکامی یا سایر تحریکهای عاطفی
همیشه موجب پرخاشگری نمیشود
علل و عوامل پرخاشگری
عوامل خانوادگی پرخاشگری
عوامل خانوادگی به عنوان یکسری از عوامل محیطی در بررسی عوامل تربیتی افراد موثر میباشند، چرا که خانواده به عنوان اولین محیط اجتماعی زندگی افراد بسیار حائز اهمیت
میباشد و خیلی از چیزها را افراد در سالهای اولیه حیات اجتماعی
خود در آن میآموزند. خانواده میتواند از جهات مختلف
موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که
مهمترین این عوامل عبارتاند از:
۱) نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک:
معمولاً کودکی که وسایل و اسباب بازی مورد علاقه خود را در دست دیگری میبیند
برانگیخته میشود و در صدر گرفتن آن حتی با اعمال خشونت میشود.
تجربه نشانگر آن است که چنانچه در کودکی همیشه توقعات و انتظارات فرد برآورده شده
باشد او بیشتر از کسانی که توقعات و انتظاراتشان برآورده نشدهاست
خشمگین وپرخاشگر میشود.
۲) وجود الگوهای نامناسب،
داشتن الگوی مناسب در زندگی یکی از نیازهای انسان است
زیرا انسانها علاقه مند هستند که رفتار و کردار خود را مطابق با کسی که مورد
علاقه خودشان است انجام دهند و چنین کسانی را راهنما و الگوی زندگی
خود قرار دهند بررسیهای انجام شده نشان میدهد که بیشتر کودکان
پرخاشگر والدین خشن و متخاصمی داشتهاند یعنی نه تنها کودک آنها
از محبت لازم برخوردار نبود از الگوی پرخاشگری موجود در خانواده نیز تأثیر پذیرفته بود.
۳) تأثیر رفتار پرخاشگرانه:
عدهای از افراد پرخاشگر و زورگویی را تقبیح نمیکنند بلکه آنرا نشانه شهامت و
قدرت خود میدانند این افراد اعمال پرخاشگرانه خود و دیگران را مثبت
موجه و حتی لازم میدانند و به آن صحه میگذارند.
۴) تشویق رفتار پرخاشگرانه:
در مواقعی که رفتار پرخاشگرانه توسط والدین و دیگر افراد سبب تقویت مثبت و تثبیت
این رفتار میشود. گاه با والدین یا مربیانی روبرو میشویم که به بهانه آموزش
دفاع از خود به کودکی میگویند «از کی نخوری» «توسری نخوری» و…
که به طور وضوح به جای نشان دادن رفتارهای منطقی در مقابل برخورد با موانع
شخصی را به پرخاشگری بی مورد تشویق میکنند.
۵) تنبیه والدین و مربیان:
والدین و مربیان که در برابر پرخاشگری و خشونت کودک عصبانی میشوند
به صورت پرخاشگرانه اورا تنبیه میکنند از تشدید این رفتار در او موثرند
درچنین مواقعی تنبیه عامل فزاینده و تقویت کننده پرخاشگری است زیرا
علاوه بر اینکه سبب خشم و احتمالاً کودک میشود،
شخص تنبیه کننده الگوی نامناسبی برای پرخاشگری کودک میشود.
عوامل محیطی (اجتماعی – فرهنگی)-
عواملی که در پیرامون زندگی انسان هستند میتوانند در بروز یا تشدید
پرخاشگری و تخفیف یا تعدیل آن اثر گذار باشند، برخی از اینگونه عوامل عبارتاند از:
۱) زندگی در ارتفاع خیلی بلند و تغذیه ناقص؛
پژوهشهای به عمل آمده در میان سرخپوستان قبیله کولا در میال آندورپرو،
که به پرخاشگرترین انسانهای روی زمین شهرت دارند حاکی از آن است که
پرخاشگری این قبیله سه دلیل دارد: الف: زندگی در ارتفاعات خیلی بلند
کمبود مواد غذایی و بالاخره تغذیه ناقص. ب: جویدن برگ کوکا که محتوی
کوکائین و نوع مخدر است و سبب میشود مصرف کنندگان آن موقتا احساس
آرامش میکنند اما اثرات مصرف دراز مدت آن برای سوخت و ساز بدن زیان آور است
. ج: هنجار بودن پرخاشگری، در جامعهای ممکن است پرخاشگری یک رفتار
«هنجاری» تلقی شود لذا در مقایسه با جوامعی که چنین وضعیتی را ندارند.
۲) تقویت پرخاشگری به علت ضرر و زیان اجتماعی- فرهنگی
در بعضی مواقع به علت جنگ یا عوامل دیگر پرخاشگری در جامعه تقویت میشود
بدیهی است در چنین وضعیت با فراوانی بیشتر در افکار با تخیلات
و اعمال افراد آن جامعه مشاهده میشود چون جامعه به دلیل مقتضیات
زمانی و مکانی خود پرورش آن را ضروری میداند.
۳) مشاهدات اجتماعی،
مشاهده وقایع و اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد مانند
درگیریهای اجتماعی محدودیتهای اجتماعی تبعیضات بی عدالتیها
…. سبب ایجاد خشم و پرخاشگری میشود.
۴) نقش رسانههای گروهی،
از عوامل اجتماعی- فرهنگی دیگر که در پیدایش و تقویت نقش دارند.
رسانههای گروهی به ویژه تلویزیون است درجه تأثیر پذیری افراد از برنامههای
تلویزیون به شرایط اجتماعی- اقتصادی بسیاری از عوامل دیگر بستگی دارد
اثر فیلمهای خشونت آمیز در ایجاد رفتار خشونت آمیز و پرخاشگرانه
در مطالعات محققین مورد تائید قرار گرفتهاست.
۵) نقش بازیهای ویدئویی در پرخاشگری،
پژوهش در این زمینه با عنوان (تأثیر بازیهای ویدئویی) بر پرخاشگری دانش آموزان
پسر سال پنجم مقطع ابتدایی شهرستان خرم آباد به روش تجربی صورت گرفتهاست.
یافتهها نشان میدهد که گروههای آزمایش که پرخاشگرانه بازی کرده بودند نسبت
به گروه گواه افزایش معنی داری نشان دادند در نتیجه انجام بازیهای
ویدئویی پرخاشگرانه پرخاشگری بعدی را به خصوص در بین کودکان افزایش میدهد
زیانهای پرخاشگری
علی رغم تمامی مسائل ذکر شده پرخاشگری همیشه اوقات نیز زیان آور و مضر نیست
بلکه پرخاشگری از حد اعتدال خارج نشود و هدف آن تسلط بر مشکلات
زندگی و ترقی و تعالی و آلایش انسان باشد نه تنها سودمند است بلکه ضروری نیز هست.
قرار دادن حدو مرز برای پرخاشگری مضر و سودمند قدری مشکل به نظر میرسد
لذا کودکی که بر علیه بزرگترهایش سرکشی میکند پرخاشگر است
ولی در عین حال نشان میدهد که انگیزهای اورا به سوی استقلال که جزء
ضروری و با ارزش رشد اوست رهبری میکند درباره مفیرد و لازم بودن عمل
پرخاشگری فوید معتقد است که اگر انسان برای ابزار پرخاشگری اجازه
نیابد نیروی پرخاشگری اش انباشته میشود و سرانجام به شکل
خشونت مفرط یا بیماری روانی ظاهر میشود.
تکنیکهایی لازم برای کنترل پرخاشگری در محیط خانواده
۱- صمیمت،
صمیمیت در خانواده امری لازم و ضروری است زیرا هم مهمی در کاهش خشونت
در خانواده دارد بسیاری از رفتارهای خشونت آمیز به این دلیل است که
صمیمیت بین طرفین وجود ندارد. صمیمیت هنگامی افزایش مییابد که افراد
مهانواده درامور زندگی با یکدیگر مشارکت داشته باشند. همچنین اعتماد و
اطمینان در مشارکت بین افضای خانواده باعث صمیمیت میشود.
۲- تامل و سکوت،
یکی از بهترین راههای کنترل خشونت در خانواده کنترل رفتار خویشتن در مواقعی است
که یکی از اعضای خانواده به تحریک دیگری بپردازد. بهترین شکرد
در این هنگام آن است که دیگران سکونت اختیار کنند تا آن فرد هم آرامش پیدا کند
سپس در یک فرصت مناسب با هم به بحث و بررسی بپردازند.
۳- تخلیه
یعنی اینکه به طور مستقیم جواب خشونت را ندهیم. تحقیقات جدید نشان میدهد که پرخاشگری حلاکی و حتی فیزیکی علاوه بر اینکه خشم را کاهش نمیدهد
بلکه باعث افزایش آن نیز میشود.
۴- مدل پرخاشگری غیر پرخاشگرانه (قدم زدن و…)
تحقیقات نشان داده که افرادی عادی که خود بدون رفتار پرخاشگرانه
بروز دادند بعد از این کار سطح کمتری از را داشتهاند ولی به طور
کل این روش هم زیاد موثر نیست. ۵- تنبیه، درطول تاریخ یکی از وسایل اجتماعی
برای کم کردن میزان خشونت تنیه بودهاست کهتوسط آن جلوی تجاوز خشونت
و دیگر رفتارهای پرخاشگرانه را میگرفتند ولی در حال حاضر علما معتقدند
که تنبیه به طور موقت جلوی خشونت حاضر را میگیرد و برعکس در طولانی
مدت به طور مستقیم باعث تقویت آن میشود درحال حاضر تنبیه بدنی از طرف
سازمان بهداشت جهانی ممنوع شدهاست. ۶- صحبت کردن در مورد مشکل،
بهترین روش برای کاهش پرخاشگری صحبت کردن در مورد آن است این تکنیک
به طور عملی به دو صورت عملی است ولی اینکه در لحظهای که پرخاشگری
به حد اعلای خود میرسد یکی از طرفین سکوت اختیار کند و سعی کند
قائله را ختم کند ولی بعد از اینکه طرفین آرام شدند و مدتی نیز گذشت ب
ا خونسردی مطالب را با یکدیگر در میان میگذارند و آن را حل و فصل میکنند.
درمان پرخاشگری:
برای درمان گام اول شناخت و ریشه یابی علت یا علل است
با شناخت این عوامل میتوان همکاریهای لازم را برای کاستن از میزان و شدت
پرخاشگری ارائه نمود مانند سرگرم نمودن فرد مهر و محبت و دلجویی آموزش تنهایی
فکرکردن صبرو متانت نشان دادن در مواقع تشویق جهت استحمام
وروش گرفتن اجرای عدالت در منزل برآورده کردن نیازهای کودکان و نوجوانان مساعد
ساختن جو آزادیهای کنترل شده جلوگیری از توهین و ناسزا گفتن به آنها ویا
مقابله به مثل نکردن با آنها جلوگیری از تهدید و ترساندن الگوهای خوب را به
آنها نشان دادن رهنمودهایی در مورد سازش و جوشش با دیگران تشویق به بازیهای
گروهی و رعایت بتراکت و قوانین در زندگی با دیگران عادت دادن به آنا به گذشت
یاد دادن انتقاد صحیح به آنها جهت تخلیه و سبک شدن و آرامش یافتن و
درپایان چنانچه رعایت عوامل فوق تأثیری نداشت میتوان از عوامل دیگری
مانند توبیخ اخطار تحکم علامت مقابله به مثل تنبیه و قهرو… استفاده نمود.