چگونه اعتماد به نفس کاهش می یابد
چگونه اعتماد به نفس کاهش می یابد
فهرست مطالب مقاله
اعتماد به نفس چیست:
اعتماد به نفس، عبارت است از احساس اطمینان نسبت به خود.
به عبارت دیگر ، اعتماد به نفس یک فرد به نحوه احساس اودرباره (( من )) خویش بستگی دارد.
شما در مورد خودتان چگونه فکر می کنید ؟ آیا نظر مساعدی نسبت به خودتان دارید و به خودتان احترام می گذاریم ؟
اگر پاسخ شما به سوالات اخیر مثبت باشد ، در این صورت می توان گفت که شما از یک من قوی و ایده آل ، برخوردار هستید ،
اما اگرشما نظر مساعدی نسبت به خودتان نداشته باشید
و برای خودتان احترام قایل نشوید ، می توان گفت که شما دارای من ضعیفی هستید.
مع الو صف ، باید گفت که نظر فرد نسبت به خودش در موقعیتهای مختلف زندگی یکسان نیست و ممکن است
که او دریک موقعیت خودش را خوب و قوی بپندارد ، ولی در موقعیت دیگری خود پنداری ضعیفی داشته باشد .
چگونه اعتماد به نفس کاهش می یابد؟
اما، چیزی که تاسف آور است ، این است که اغلب ما ، معمولا” بیشتر به جنبه های ضعیف خودمان اهمیت می دهیم
و تمام توجه مان را بر روی نکته ضعف هایمان متمرکز می کنیم نه بر روی امتیازاتمان . پس ، چاره کار چیست ؟
نخستین قدم شما برای تقویت و بالا بردن اعتماد به نفس خودتان ،درک و فهم این حقیقت باید باشد
که اعتماد به نفس، در واقع همان نظر و عقیده ای است که شما راجع به خودتان دارید.
آگاهی از این امر منجر به این خواهد شد که در تقویت اعتماد به نفس خود در مسیر صحیحی گام بردارید .
در مرحله’ بعدی ، باید از خودتان بپرسید که چرا در برخی از جنبه های زندگی دارای اعتماد به نفس کافی نیستند ؟
یک دلیل آن ، شاید مورد مقایسه قرار دادن خودتان با افراد دیگر باشد .
به این ترتیب ، اگر در این مقایسه شما خودتان را کمتر از دیگران بدانید،
مسلماً خود پنداریتان و اعتماد به نفستان رو به ضعف خواهد بود.
به طور کلی ، هنگامی که شما خودتان را با فرد دیگری مقایسه می کنید ،
این فرد ، چه یک هنرمند باشد ، و چه یک ورزشکار ، یک وکیل ، یک پزشک ، یک تاجر ،
و یک دانشجو ، اگر آن فرد را در برخی خصوصیتها بهتر از خودتان بدانید ، خود پنداری شما تضعیف خواهد گشت .
چگونه اعتماد به نفس را افزایش دهیم؟
جهت مقابله با این وضعیت و جهت این که خود پنداری صحیح و مناسبی از خود داشته باشید ،
بهترین شیوه نگریستن به سایر افراد، داشتن یک نگرش کلی است –
نگرشی که در آن ، همه’ انسان ها با هم برابر در نظر گرفته می شوند .
به عبارت بهتر ، به هنگام مقایسه خود با دیگران باید به این نکته توجه داشته باشید
که هر انسانی دارای منابع مختلفی است . هیچ کس یک مرد یا یک زن نیست .
بلکه پیش از هر چیز دیگری همه یک انسان هستید . شما با یک اسب برابر نیستید ،
زیرا یک اسب بسیار قوی تر از شماست .،
اما شما در مورد قدرت خودتان نسبت به آن اسب ، هیچ نقصی در خودتان احساس نمی کنید .
سرعت یک سگ بسیار سریعتر و هیکل یک فیل ، بسیار تنومندتر از شماست
اما شما در این گونه موارد نیز هیچگونه کمبودی در خودتان احساس نخواهید کرد ،
زیرا این حیوانات خارج از دایره تعمیم شما به عنوان یک انسان ، قرار دارد .
برخی از ما ، افراد دیگر را دارای خصلتهایی می بینیم که خود فاقد آن ها هستیم
و لذا در خودمان احساس کمبود می کنیم .
این احساس کمبود و عدم کفایت – حتی اگر در مورد یک جنبه’ جزئی و کوچک باشد
– سریعا” در سرتاسر وجود و در کلیت خود پندار و اعتماد به نفس ما ، گسترش می یابد .
ولی اگر ما همه ی مردم را به چشم یک انسان بنگیرم ، در آن صورت ، دیگر همه کس با هم برابر خواهند بود .
بلند و کوتاه ، ثروتمند و فقیر ، دانا و نادان ، چاق و لاغر و . . . همگی بی معنا هستند .
ما به عنوان یک انسان همگی یکی هستیم و تفاوت و رقابتی بین ما وجود ندارد .
اگر ما دیگران را به عنوان یک انسان بنگریم ، متوجه خواهیم شد که هر انسانی در روی زمین ، توانایی انجام کارهایی را دارد که ما نداریم .
از طرف دیگر ، ما هم می توانیم کارهایی انجام دهیم که دیگران نمی توانند ،
اما این امتیازات ، ما را از دیگران کوچکتر یا بزرگتر نمی سازد ،
بلکه فقط باعث تفاوتهایی بین ما و دیگران در برخی از زمینه های خاص زندگی می گردد .
بنابراین ، اگر کسی خصلتی داشته باشد که ما نداشته باشیم ، و این مسئله ممکن است
از نظر آن کس نوعی برتری به حساب آید ، ولی از نظر ما ، آن خصلت ، تنها تفاوت ساده ای بین ما و او خواهد بود .