چگونه مراقبه (مدیتیشن) باعث افزایش خلاقیت می شود؟

هوش خلاق ما با آنچه که به صورت متداول در محیط های کاری یا آموزشی، یاد میگیریم افزایش نمی یابد.

خلاقیت ما بیشتر در ارتباط با حل مسائل درونی ماست که بین ما و پتانسیل خلاقانۀ ذاتی ما قرار می گیرد.

بهتر است برای بهره برداری از خلاقیتمان اجازه دهیم

بین آنها رابطه هماهنگی ایجاد شود تا روند خلاقیت، آزادانه در ما جریان پیدا کند.

مراقبه را می توان مجرایی بین دنیای بیرونی و درونی دانست،

یک مجرا یا راه ارتباطی بین واقعیاتی که ما به ظاهر در جهان مادی می بینیم، می شنویم، می چشیم،

می بوییم و لمس می کنیم و چیزهای غیر قابل رویتِ به ظاهر گریزان و گیج کننده ای

که فراتر یا فروتر از احساسات پنجگانۀ مان می توانیم درک کنیم.

مراقبه داری فوائد بسیاری است بخصوص برای افرادی که در کارهای خلاقانه ای مانند نویسندگی

یا هنرهای مختلف مشغول به فعالیت هستند، منافع ویژه و بیشتری خواهد داشت.

1- مراقبه برای بینش بیشتر شرایط ویژه ای ایجاد می کند.
بینش، ادراک و الهام علائمی است که یک نویسندۀ خوب را از یک نویسندۀ متوسط تفکیک می کند.

مراقبه باعث رشد و شکوفایی شرایط روحی و عاطفی مناسب می شود. برای قرن ها تصور می شد

که داشتن ویژگی های خلاقیت، هدیه ای خاص برای نوابغ است

ولی امروزه از طریق اسکن های دقیق مغزی ثابت شده است که همه می توانند با مراقبه خلاقیتشان را شکوفا کنند.

2- مراقبه باعث می شود از اضطراب رهایی یابیم.

به خودی خود رهایی از نگرانی، ترس و اضطراب کار ساده ای نیست. به عبارت دیگر؛

این احساسات می تواند گاهی اوقات باعث شود که ما کمی نامتعادل، شکننده،

عصبی و گاهی اوقات نیز خام به نظر بیاییم. اما مراقبه باعث می شود که این لبه های تیز و سخت شخصیتی در ما نرم شوند

و بجای آن یک نوع امنیت با قابلیتِ ریسک پذیری پدید آید.

اسکن های متفاوت مغزی نشان دهندۀ این است که مراقبه، فعالیت های بخش بادامۀ مغز،

ناحیه ای که ترس در آن شکل می گیرد، را کاهش می دهد. این موضوع به ما کمک می کند

که به طور منظم، مداوم و هوشیار به زندگی ادامه دهیم و در نتیجه بتوانیم در کارها و وظایفمان متمرکزتر باشیم.

3- مراقبه امری ضروری است.

اسکار وایلد می گوید: “خودت باش! جای هر کس دیگری در این جهان، اشغال شده است.

” البته این کار ساده ای نیست، به ویژه که آن را تنها در چارچوب کلام ببینید.

ما می توانیم به وسیلۀ آرام کردن آگاهانۀ سطح ذهنمان، به تفاوت ارزشمند و توصیف نشدنی ذات خود

که باعث منحصر به فرد بودن وجودمان است پی ببریم و هر چه بیشتر وارد

عمق ذات وجود خود شویم و یگانگی خود را نیز بهتر درک کنیم.

4- مراقبه باعث می شود دانسته های بیرونی و ظاهری ما با فضای هنری خلاقیت و تخیلمان پیوند بخورد.

ذهن انسان در سه مرحلۀ متفاوت کار می کند؛ ذهن سطحی (فکر-نفس)، ذهن عمیق (عاطفی-خودآموز)

و ذهن فراگیر (تخیلی-الهام بخش). با مراقبه می توان هر سه مرحلۀ ذهن را کنترل کرد و در نتیجه از فواید آن بهره جست.

مهم تر از همه این است که مراقبه به ما اجازه می دهد

که با کنترل ابعاد عمیق تر ذهن به صورت خردمندانه تری از زمزمه ها و الهامات ذهنی خود استفاده کنیم.

علم عصب شناسی از طریق نقشه برداری مغزی ثابت کرده است

که چگونه مراقبه بر فعالیت های امواج مغزی تاثیر گذار است.

قابل توجه ترین تغییر و تفاوت در شخص مراقبه کننده این است

که قشر مستعد استرس یا فرونتال سمت راست مغز از قشر سمت چپ فرونتال آرام تر است.

مراقبۀ منظم همچنین نشان دهندۀ افزایش فعالیت های مغزی در مناطق مرتبط با خلاقیت و معنویت است.

این تغییرات را آلبرت اینشتین به شکلی زیبا شرح داده است؛

“مراقبه، زیباترین حسی است که یک انسان می تواند تجربه کند. مراقبه یک قدرت کلی برای خلق هنر و علم است.

” این توصیف اینشتن از مراقبه نشانگر این است که بسیاری از خلاقان، تجربه بدست آوردن ایده ها،

بینش ها و پیوندهای زیادی را از این طریق به دست آورده اند.

5- مراقبه قضاوت را خاموش و جریان خلاقیت را در وجود انسان به حرکت می اندازد.

مراقبه باعث می شود که ما کمتر درخطر انتقاد، قضاوت و فشار عقاید دیگران قرار بگیریم

و در واقع مانعی برای قضاوت، چه از سوی ما و چه از طرف دیگران، است.

مراقبه بهترین راه برای قبول اشتباهاتمان است. مراقبه اجازه می دهد ما از طریق ایجاد آرامش و آزاد کردن ذهن ،

که درگیر مسائل روزمره و درک احساسات دیگران است،

بتوانیم از خود و دیگر افراد مشاهدۀ روشن تر و بیشتری داشته باشیم و همین باعث بیداری روح وذهنمان در زمان حال می شود.

مراقبه در عین حال به ما اجازه می دهد که داشته های خود را ببینیم و شکرگزار باشیم و باعث لذت بردن بیشتر از زندگی می شود.

6- مراقبه باعث بهبود توجه و تمرکز می گردد.

در واقع مراقبه نوعی تمرکز است.

تمرین روزانۀ آن به ما کمک می کند که در زمان نیاز در آن غرق شویم تا از افکار پریشان و ناراحت کنندۀ جهان امروزی نجات یابیم.

نوشتن و هنر یک بازی بی پایان است و به محض این که یک کار را تمام کنیم ب

ه کار بعدی فکر می کنیم. مراقبۀ متوالی به ما کمک می کند که توانایی درک چیزهایی را که در حال دستیابی به آن هستیم،

بدست آوریم و در راه درست حرکت کنیم. مراقبه باعث لذت بردن از لحظاتیست که در حال گذراندن آن هستیم.

7- مراقبه باعث ازدیاد جریان خلاقیت در ما می شود.

برای هنرمندان و نویسندگان، جریان خلاقیت یک وضعیت خوشایند است

زیرا انجام اهدافشان بسیار روان و سریع صورت می گیرد.

تجزیه و تحلیل عمیقی که توسط نظریه پرداز خلاقیت پروفسور «میهالی» و دیگران انجام یافته،

مشخص کرده است که جریان خلاقیت در مغز شبیه حالت مراقبه برای مغز است.

هنرمندان و نویسندگان و دیگر خلاقان یک مشکل همیشگی با مراقبه دارند و آن نداشتن وقت است.

اما باید توجه داشت که به دلیل تمامی موضوعات مطرح شده در بالا روشن است که مراقبه، خود زمان ساز است.
منبع :http://www.thinkingacademy.org/