دکتر آرام : روانشناس بالینی و سلامت عضو انجمن روانشناسان آمریکا ، مترجم مولف ، محقق علوم متافيزيك، فرا روانشناسي ، مغناطیس درمانی ، مخترع و مبتکر تکنیک های ویژه تجسم خلاق

زبان بدن

زبان بدن
از دیرباز، كف دست باز نشانه‎‎ی حقیقت، صداقت، بیعت و تسلیم بوده است. بسیاری از سوگندها با قرار دادن كف دست بر روی قلب صورت می‎گیرد و زمانی كه شخصی در حال ادای شهادت در دادگاه است، كف دست خود را نمایان می‎كند؛ كتاب مقدس را در دست چپ می‎گیرد و كف دست راست را برای مشاهده‎ی حضار بالا می‎برد.
در برخوردهای روزمره، مردم از دو حالت اساسی كف دست استفاده می‎كنند. در حالت اول، كف دست رو به بالا می‎باشد كه علامت گدایی برای پول یا غذا است. در حالت دوم، كف دست رو به پایین قرار می‎گیرد، انگار چیزی را پایین نگه داشته یا از بالا آمدنش ممانعت می‎كند.
یكی از معتبرترین روش‎ها در تشخیص این كه شخصی صادق و شریف است یا خیر‌، مشاهده‎ی حالات كف دست است. همان طور كه یك سگ برای اظهار تسلیم و سلطه‎پذیری، گردن خود را جلو می‎آورد، انسان هم از كف دست‎هایش برای اظهار همین رفتار یا احساس استفاده می‎كند. به عنوان مثال، زمانی كه شخصی می‎خواهد كاملاً صادق و رك باشد، یك یا هر دو كف دست خود را در برابر طرف مقابل نمایان می‎كند و احتمالاً می‎گوید، «بگذار كاملاً رك باشم» زمانی كه شخصی رفتاری صادقانه در پیش می‎گیرد و یا شروع به گفتن حقیقت می‎كند كف دست‎هایش یا بخشی از آن‎ها را برای طرف مقابل نمایان می‎كند. همانند اكثر حركات بدن، این حركت كاملاً ناآگاهانه انجام می‎شود، و بدین ترتیب شما را متوجه صداقت شخص دیگر می‎كند. كودك هنگام دروغ‎گویی یا پنهان كردن یك چیز، كف دست‎هایش را پشت خود قایم می‎كند. هم چنین، شوهری كه می‎خواهد به همسر خود دروغ بگوید، دست‎هایش را در جیب خود می‎گذارد یا دست به سینه می‎شود و این حركت، همسر وی را متوجه كتمان حقیقت می‎كند.
اغلب به فروشنده‎ها می‎آموزند، چنان چه مشتری دلیلی برای نخریدن محصول آن‎ها ارائه می‎كند، به كف دست‎هایش نگاه كنند، زیرا دلایل معتبر فقط با كف دست‎های نمایان همراه است.
استفاده‎ی عمدی از كف دست برای فریب دادن
این سوال شاید به ذهن خواننده برسد كه «اگر كف دست‎هایم به هنگام دروغ‎گویی نمایان باشد، مردم گفته‎ی مرا باور خواهند كرد؟» پاسخ به این سوال آری و خیر است. اگر یك دروغ آشكارا با كف دست‎های نمایان همراه كنید، شاید برای شنوندگان خود ریاكار به نظر برسید، زیرا خیلی دیگر از حركاتی كه باید به هنگام صداقت نمایان باشند، وجود ندارند و حركات منفی كه هنگام دروغ‎گویی استفاده می‎شوند، با كف دست‎های باز متناقض است.
همان طور كه قبلاً ذكر شد، كلاهبردارها و دروغ‎گوهای حرفه‎‎ای كسانی هستند كه می‎توانند دروغ‎های خود را هنرمندانه با علائم غیر كلامی تكمیل كنند. هر چه استفاده‎ی كلاهبردار از رفتار غیر كلامی حاكی از صداقت به هنگام دروغ‎گویی ماهرانه‎تر باشد، حرفه‎ی او بهتر انجام می‎شود.
البته می‎توانید هنگام برقراری ارتباط با دیگران، باز كردن كف دست‎ها را تمرین نمایید و خود را محق‎تر جلوه دهید؛ از طرفی، هر قدر كه حركات كف دست‎های باز تبدیل به یك عادت شود، تمایل به دروغ‎گویی نیز كمتر می‎شود. نكته‎ی جالب این جاست كه اكثر مردم به سختی می‎توانند با كف دست‎های باز دروغ بگویند و در واقع استفاده از این حركت، شاید بر كاهش دروغ‎گویی تأثیر داشته باشد و مردم را تشویق كند كه با شما صادق باشند.
قدرت كف دست
یكی از اشارات غیر كلامی كه كمترین توجه را به خود معطوف داشته اما از بیشترین قدرت برخوردار است، توسط كف دست انسان ارائه می‎شود؛ و زمانی كه به نحو صحیح مورد استفاده قرار گیرد توشه‎ای از اقتدار برای استفاده‎كننده‎اش فراهم می‎كند و قدرت صدور فرمان سكوت به دیگران را می‎دهد.
در حركات كف دست، سه حالت اصلی وجود دارد: كف دست رو به بالا، كف دست رو به پایین و كف دست بسته با یك انگشت به حالت اشاره. تفاوت بین این سه حالت، با یك مثال مشخص می‎شود: فرض كنیم كه از شخصی درخواست می‎كنید كه جعبه‎ای را بلند كند و به نقطه‎ی دیگری در همان اتاق حمل كند. فرض را بر این می‎گذاریم كه شما از یك نوع آهنگ صدا، كلمات و حالت چهره استفاده می‎كنید و فقط حالت كف دست‎های خود را تغییر می‎دهید. حالت كف دست رو به بالا به عنوان یك حركت غیر تهدید آمیز و سلطه‎پذیر استفاده می‎شود كه یادآور التماس گدای خیابانی است. شخصی كه از او درخواست حركت دادن جعبه شده است، احساس نمی‎كند كه درخواست همراه با فشار است و در یك وضعیت معمولی مافوق یا زیر دست، از این درخواست احساس تهدیدشدگی نمی‎كند. زمانی كه كف دست برگشته و به سمت پایین است، بلافاصله اقتدار را تداعی می‎كند. شخصی كه از او چنین درخواستی شده، احساس می‎كند كه برداشتن جعبه یك فرمان است و شاید نسبت به شما احساس دشمنی بكند، كه این بستگی به نوع ارتباط شما با او دارد.
به عنوان مثال، اگر شخصی كه از او این درخواست را نموده‎اید، همكار هم تراز شما است، می‎تواند درخواست شما را كه با كف دست رو به پایین همراه بوده رد كند؛ اگر كف دست شما به سمت بالا باشد، تمایل بیشتری به پذیرفتن درخواست شما نشان می‎دهد. اگر شخصی كه این درخواست از او می‎شود، زیر دست شما باشد، این حركت قابل قبول است زیرا شما از اقتدار لازم برای استفاده از آن برخوردار می‎باشید.
استفاده از انگشت اشاره یكی از ناراحت كننده‎ترین اشاراتی است كه یك شخص می‎تواند در حین صحبت كردن به كار ببرد، به خصوص موقعی كه همراه با كلمات سخنگو ضربه بزند. اگر شما عادت به این كار دارید، توجه خود را به حركات كف دست رو به پایین و بالا معطوف نمایید. به زودی در می‎یابید كه رفتار راحت‎تری توسط شما ایجاد می‎شود و اثر مثبت‎تری بر دیگران می‎گذارید.
مصاحفه (دست دادن)
مصاحفه یادگاری از زمان انسان غارنشین است. هر زمانی كه انسان‎های غارنشین با هم ملاقات می‎كردند، دست‎های خود را به هوا می‎بردند و كف دست را نمایان می‎كردند تا مشخص شود كه هیچ گونه سلاحی در دست ندارند یا پنهان نكرده‎اند. با گذشت قرن‎ها، حركت «كف دست در هوا» اصلاح شد و به كف دست روی قلب و انواع دیگر حركات تغییر یافت. نوع امروزی این رسم قدیمی برای ادای احترام،‌ قفل كردن كف دست‎ها درهم و دست دادن است كه در اغلب كشورهای انگلیسی زبان، به هنگام شروع ملاقات و نیز خاتمه‎ی آن، اجرا می‎شود. دست‎ها معمولاً بین پنج تا هفت بار حركت داده می‎شوند.
دست دادن سلطه‎پذیر و سلطه‎گر
با توجه به مطالبی كه درباره‎ی تأثیر فرمان دادن با كف دست رو به بالا و یا رو به پایین گفتیم، حال اجازه دهید اهمیت این دو حالت كف دست را به هنگام دست دادن بررسی نماییم.
فرض كنید برای اولین بار با شخصی آشنا شده‎اید و طبق رسم همیشگی برای ادای احترام با یكدیگر دست می‎دهید. با این كار یكی از سه نگرش اساسی از طریق دست دادن انتقال پیدا می‎كند كه عبارتند از سلطه‎گرانه: «این شخص سعی می‎كند بر من مسلط باشد. بهتر است مراقب باشم»، تسلیم آمیز: «من می‎توانم بر این شخص مسلط باشم. او طبق خواسته‎ی من عمل می‎كند»، و برابر: «من این شخص را دوست دارم. با هم سازگار خواهیم بود». این سه نگرش می‎تواند ناآگاهانه انتقال پیدا كند و یا تمرین و كاربری آگاهانه‎ی روش‎های دست دادن كه در زیر آمده می‎تواند یك اثر فوری بر شخص داشته باشد. اطلاعات این بخش نمایان‎گر گوشه‎ای از نتایج مطالعات مستند روش‎های كنترلی دست دادن است. نگرش سلطه‎گرانه، با برگرداندن دست، به طوری كه در هنگام دست دادن، كف دست به سمت پایین باشد انتقال پیدا می‎كند. نیازی نیست كه كف دست مستقیماً رو به زمین باشد، اما نسبت به كف دست شخص، می‎باید به سمت پایین باشد و این برای او بدین معنی خواهد بود كه شما مایلید در رابطه‎تان كنترل و سلطه داشته باشید. مطالعات انجام شده روی پنجاه و چهار مدیر ارشد موفق نشان داد كه نه تنها 42 نفر آن‎ها آغازگر دست دادن بودند، بلكه از روش سلطه‎گرانه نیز استفاده نمودند.
همان طور كه یك سگ برای نشان دادن حالت تسلیم به پشت غلت می‎خورد یا گردن خود را جلو می‎آورد، انسان از كف دستی كه رو به بالا است، برای نشان دادن تسلیم به دیگران استفاده می‎كند. این حركت به خصوص زمانی مهم است كه می‎خواهید طرف مقابل كنترل داشته باشد یا احساس كند كه بر وضعیت مسلط است.
البته، با این كه دست دادن با كف دست رو به بالا نشان‎گر تسلیم است، موقعیت‎های متعادل‎تری نیز شاید وجود داشته باشد كه باید آن‎ها را در نظر گرفت. به عنوان مثال، شخصی كه از آرتروز دست رنج می‎برد، ناچار است به علت وضعیتش كمتر فشار بیاورد، لذا برگرداندن كف دست او به حالت تسلیم،‌ بسیار آسان است. افرادی كه در حرفه‎ی خود از دست‎هایشان استفاده می‎كنند، مانند جراحان و هنرمندان و نوازندگان نیز شاید در دست دادن كمتر فشار بیاورند و این فقط به خاطر مراقبت از دست‎هایشان است. اشارات و حركاتی كه پس از دست دادن دنبال می‎شوند، راهنمایی‎های بیشتری برای سنجش شخص ارائه می‎دهد ـ شخص مطیع از علائم سلطه‎پذیر استفاده می‎كند و شخص سلطه‎گر علائم پرخاشگرانه‎تری به كار می‎برد.
زمانی كه دو شخص سلطه‎گر با یكدیگر دست می‎دهند، یك مبارزه‎ی نمادین روی می‎دهد؛ در حالی كه هر یك سعی می‎كند كف دست دیگری را به حالت تسلیم برگرداند، كف دست هر دو در یك حالت عمودی قرار می‎گیرد و هر دو در یك حالت عمودی قرار می‎گیرد و هر یك حس احترام و تفاهم را به دیگری انتقال می‎دهد. این روش گرفتن دست به طور عمودی، روشی است كه یك پدر زمانی كه می‎خواهد به پسرش «دست دادن مثل یك مرد» را یاد بدهد، از آن استفاده می‎كند.
زمانی كه با یك شخص سلطه‎گر روبه‎رو می‎شوید، نه تنها مشكل می‎توان كف دست او را به حالت تسلیم برگرداند، بلكه انجام این عمل بسیار واضح است. روش ساده‎ای برای خنثی كردن دست دادن سلطه‎گرانه وجود دارد كه علاوه بر برگرداندن كنترل به سمت شما، با تجاوز به حریم شخصی طرف مقابل، او را ناراحت می‎كند. برای آموختن این روش «خلع سلاح» باید به تمرین جلو آوردن پای چپ خود در حالی كه دست خود را برای دست دادن جلو می‎آورید، بپردازید. سپس پای راست خود را به جلو بیاورید. و روبه‎روی او به سمت چپ حركت كنید و وارد حریم شخصی‎اش شوید. حال،‌پای چپ خود را به طرف پای راست بیاورد تا این حركت كامل شود؛ سپس با او دست بدهید.
این شیوه باعث می‎شود كه حالت دست دادن طرف مقابل به حالت تسلیم برگردد. هم چنین باعث می‎شود كه با ورود به حریم خصوصی او، كنترل به دست شما بیفتد. شیوه‎ی دست دادن خود را بررسی نمایید و مشخص نمایید كه هنگام دست دادن، با پای چپ به جلو می‎روید یا با پای راست. اكثر مردم راست پا هستند؛ از این رو زمانی كه با شخصی سلطه‎گر رو به رو می‎شوند، در وضعیت نامطلوبی قرار می‎گیرند زیرا انعطاف كم یا فضای اندكی برای حركت كردن در قلمرو مصافحه دارند، لذا شخص دیگر كنترل را به دست می‎گیرد. به تمرین دست دادن با جلو گذاشتن پای چپ بپردازید؛ متوجه می‎شوید كه خنثی كردن یك شخص سلطه‎گر و در دست گرفتن كنترل، نسبتاً ساده است.
چه كسی اول دست جلو می‎برد؟
با این كه دست دادن به هنگام آشنایی با شخصی برای اولین بار، عموماً یك رسم قابل قبول است، در بعضی موقعیت‎ها، شاید صحیح نباشد كه شما آغازگر دست دادن باشید. نظر به این كه دست دادن یك علامت خوش آمدگویی است، قبل از شروع دست دادن، مهم است كه چند سوال را از خود بپرسید: آیا از من استقبال می‎شود؟ آیا این شخص از ملاقات با من خوشحال است؟ فروشنده‎ها می‎آموزند كه اگر با خریداری كه بدون خبر و بدون دعوت به ملاقاتش رفته‎اند، اول دست بدهند، ممكن است پیامدی منفی به وجود بیاید، زیرا خریدار شاید مایل به استقبال از آن‎ها نباشد و بدین ترتیب مجبور به انجام كاری شود كه دوست ندارد. هم چنین، كسانی كه دچار آرتروز می‎باشند یا آن‎هایی كه دست‎هایشان ابزار حرفه‎ی آنان است، شاید اگر مجبور به دست دادن شوند، حالت تدافعی بگیرند. به فروشنده‎های كارآموز آموخته می‎شود كه در چنین موقعیت‎هایی بهتر است كه منتظر شوند تا طرف مقابل پیش دستی كند و اگر نكرد، سر خود را به علامت سلام تكان دهند.
روش‎های دست دادن
در دست دادن، فشار آوردن با كف دست به سمت پایین به طور حتم پرخاشگرانه‎ترین روش است زیرا فرصت كمی به دریافت كننده برای تعیین یك ارتباط برابر می‎دهد. این نوع دست دادن مختص اشخاص سلطه‎گر و پرخاشگری است كه همیشه آغازگر نیز هستند. محكم دست دادن با كف دست رو به پایین، دریافت كننده را مجبور می‎كند كه به یك حالت سلطه‎پذیر درآید زیرا او ناچار است در پاسخ، كف دست را رو به بالا بگیرد.
چندین روش جهت خنثی كردن «فشار با كف دست به سمت پایین» وجود دارد. شما می‎توانید از شیوه‎ی قدم به راست استفاده نمایید، اما گاهی اوقات این كار دشوار است زیرا دست شخصی كه آغاز كننده‎ی دست دادن است، اغلب سفت و كشیده است و مانع از اجرای این شیوه می‎شود. یك حركت ساده، گرفتن بالای دست طرف مقابل قبل از دست دادن با وی است. چنین شیوه‎ای، شما را تبدیل به طرف سلطه‎گر می‎كند زیرا نه تنها كنترل را به دست دارید، بلكه دست شما در وضعیت برتر و روی دست او قرار گرفته، در حالی كه كف دست شما نیز رو به پایین است. از آن جایی كه این برخورد می‎تواند برای مهاجم خجل كننده و آزار دهنده باشد، پیشنهاد می‎گردد با مراقبت و احتیاط به كار گرفته شود.
مصافحه‎ی «دستكشی» گاهی اوقات مصافحه‎ی سیاستمداران نیز نامیده می‎شود. در این نوع دست دادن،‌شخص آغاز كننده یك فرد قابل اعتماد و صادق را در ذهن شخص مقابل تداعی می‎كند، اما چنان چه این شیوه برای شخصی كه به تازگی با او آشنا شده‎اید به كار برود، تأثیر معكوس می‎گذارد و شخص مقابل (دریافت كننده‎ی مصافحه) در مورد قصد و نیت احساس تردید می‎كند. روش دست‎كشی باید فقط برای اشخاصی كه آشنایی كامل با آغاز كننده‎ی مصافحه دارند، به كار برود.
تنها تعداد معدودی از مصافحه‎ها به اندازه‎ی مصافحه‎ی «ماهی مرده» غیر قابل پذیرش هستند، به خصوص اگر دست سرد یا نوچ باشد. حس نرمی و بی‎روحی مصافحه‎ی «ماهی مرده» آن را به عنوان یك روش غیر دوستانه در سراسر جهان شناسانده و اغلب مردم آن را به افرادی كه از نظر شخصیت ضعیف هستند نسبت می‎دهند كه دلیل عمده‎ی آن برگرداندن راحت كف دست به سمت بالا است. نكته‎ی جالب این است كه بسیاری از مردمی كه از این روش استفاده می‎كنند، از عمل خودناآگاه می‎باشند،‌ بنابراین بهتر است قبل از این كه راجع به روش مورد نظر مصافحه‎ی خود در آینده تصمیم گیری نمایید، از دوستان خود راجع به روشتان در دست دادن نظر خواهی كنید.
روش «خرد كننده‎ی انگشتان» علامت انحصاری تیپ پرخاشگر است. متأسفانه، هیچ راه موثری برای بر طرف كردن آن وجود ندارد. مگر توهین كلامی یا یك حركت فیزیكی مانند كوبیدن مشت به بینی طرف!
روش «دست سفت و كشیده» نیز همانند روش فشار آوردن با كف دست رو به پایین،‌ معمولاً توسط افراد پرخاشگر استفاده می‎شود كه هدف اصلی آن حفظ فاصله و جلوگیری از ورود شما به حریم خصوصی (صمیمی) آغاز كننده‎ی مصافحه است. این روش هم چنین توسط افرادی كه در روستا بزرگ شده‎اند و از حریم خصوصی بزرگ‎تری برخوردارند، جهت حمایت از این حریم استفاده می‎شود. روستاییان البته، هنگام دست دادن به این روش معمولاً به سمت جلو خم می‎شود یا حتی روی یك پا می‎ایستند.
روش «گرفتن نوك انگشتان» مانند روش «فشاری» است؛ فقط مسئله اصلی فراموش شده است ـ شخص استفاده كننده از این روش، اشتباهاً انگشتان طرف مقابل را در دست می‎گیرد. در این روش با این كه آغاز كننده‎ی عمل دست دادن به ظاهر رفتاری علاقه‎مند نسبت به طرف مقابل دارد، اما در واقع فاقد اعتماد به نفس است. همانند روش «فشاری» هدف اصلی از گرفتن نوك انگشتان، حفظ فاصله‎ی فیزیكی مناسب و راحت است.
روش «كشیدن طرف مقابل» (دریافت كننده‎ی مصافحه) به داخل حریم خود، یكی از دو تعبیر زیر را دارد: اول، آغاز كننده دارای شخصیتی نامطمئن است كه فقط در حریم شخصی خود احساس امنیت می‎كند؛ دوم، آغاز كننده از فرهنگی برخوردار است كه حریم خصوصی (صمیمی) كوچكی دارد و بنابراین رفتار او طبیعی است.
مقصود از مصافحه‎ی دو دستی نشان دادن صداقت،‌ اعتماد یا عمق احساسات نسبت به طرف مقابل (دریافت كننده‎ی مصافحه) است. در این جا دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. اول، دست چپ برای منتقل ساختن احساسات اضافی كه آغاز كننده مایل است انتقال دهد، مورد استفاده قرار می‎گیرد و میزان آن وابسته به مسافتی است كه دست چپ آغاز كننده بر روی دست راست دریافت كننده به سمت بالا حركت می‎كند. به عنوان مثال، گرفتن آرنج، به معنای انتقال احساسات بیشتری نسبت به گرفتن مچ دست می‎باشد و گرفتن شانه، بیش از گرفتن بالای دست انتقال می‎دهد. دوم این كه دست چپ آغاز كننده عامل نفوذ به حریم خصوصی و یا بسیار خصوصی دریافت كننده است.
به طور كلی،‌ در دست گرفتن مچ و آرنج تنها بین دوستان نزدیك یا خویشاوندان قابل قبول است و در این موارد دست چپ آغاز كننده‎ی مصافحه فقط به حریم خصوصی (صمیمی) گیرنده‎ی مصافحه نفوذ می‎كند. در دست گرفتن شانه و بالای دست به معنای ورود به حریم بسیار خصوصی است كه حتی ممكن است شامل تماس بدنی نیز بشود. این روش‎ها می‎باید فقط در افرادی كه یك پیوند نزدیك احساسی دارند به كار رود. اگر آغاز كننده‎ی مصافحه دلیل خوبی برای مصافحه‎ی دو دستی نداشته باشد، گیرنده‎ی مصافحه بدگمان می‎شود و به نیت آغاز كننده اعتماد نمی‎كند. این امری عادی است كه سیاستمداران هنگام ملاقات با رأی دهندگان و فروشنده‎ها در ملاقات با مشتریان جدید، مصافحه‎ی دو دستی به كار ببرند بدون این كه متوجه باشند این عمل یك نوع خودكشی اجتماعی است و اثری منفی بر دریافت كننده می‎گذارد.
مطالب مرتبط
دیدگاهها

بدون دیدگاه