آداب تغذیه ای در طب سنتی
آداب تغذیه بر اساس مبانی طبّ سنّتی ایرانی
رعایت این نکات ساده در زمان سلامتی میتواند باعث پیشگیری از بیماریها و در زمان بیماری، موجب بازگشت سلامتی و تسریع روند درمان شود.
قانون اوّل: زمان غذا خوردن
انسان باید در زمان اشتهای واقعی اقدام به غذا خوردن کند و بدون اشتهای صادق غذا نخورد. این زمانی است که غذای قبلی کاملاً هضم شده است و ادرار نضج پیدا کرده است. یعنی رنگ آن از بیرنگی به سمت ترنجی و پررنگ شدن رفته است. همچنین شکم از زیر سینه تا ناف سبک شده است، بوی غذای قبلی در باد گلو نیست، نبض کوتاهتر شده است، حواس ظاهری تیزتر شده است و احساس تشنگی بوجود آمده است.
اگر فرد در حالت سیری و هضم نشدن کامل غذای قبلی اقدام به غذا خوردن کند، در درازمدّت مبتلا به بیماریهای متعدّد گوارشی، کبدی و سیستمیک خواهد شد.
همچنین باید توجّه داشت که در صورت بروز اشتهای صادق، نباید غذا خوردن را به تعویق انداخت. چرا که باعث جذب مواد فاسد به سمت معده و بروز بیماری خواهد شد.
قانون دوم: زمان دست کشیدن از غذا
قبل از این که کاملاً سیری اتّفاق بیافتد، باید دست از غذا خوردن کشید؛ چرا که غذا برای هضم شدن نیاز به فضای بیشتری دارد و اجزای آن از هم فاصله میگیرند. حال اگر حجم معده کاملاً پر شده باشد، باعث تشویش و اختلال هضم و بروز نفخ و سوءهاضمه خواهد شد.
مجموع این دو قانون در یک روایت کوتاه بیان شده است: «کُل وأنتَ تَشتَهی وأمسِک وأنتَ تَشتَهی» (مستدرک الوسائل، ج 16، ص 221)
قانون سوم: جویدن غذا و طول مدّت غذا خوردن
لقمههای غذایی باید کوچک برداشته شوند تا بتوان آنها را بهخوبی جوید. جویدن کامل غذاها باعث پیشگیری از سوءهاضمه، نفخ، یبوست و بسیاری از اختلالات دیگر خواهد شد؛ چون هضم غذا از دهان آغاز میگردد. این کار باعث طول کشیدن بیشتر غذا خوردن شده و از پرخوری نیز پیشگیری میکند. امّا از طرف دیگر بسیار طول دادن غذا خوردن نیز نهی شده است.
قانون چهارم: نوع غذاهای مصرفی و غذا بر حسب مزاجهای مختلف
در طبّ سنّتی ایرانی، غذاها را بر اساس فاکتورهای مختلفی تقسیمبندی میکنند. یکی از این تقسیمبندیها، تقسیم بر اساس عملکرد آنها در بدن است. هر چیز خوردنی که وارد بدن میشود و وارد فعل و انفعال با بدن میشود، یا شبیه بدن میشود و جایگزین بافت و مواد از دست رفته از بدن میگردد که به آن غذای مطلق میگویند. یا اصلاً قابلیت غذائیت برای بدن ندارد و بدن را تحت تأثیر خود قرار میدهد و کیفیّتش را تغییر میدهد؛ مثلاً بدن را گرمتر یا سردتر از حدّ معمول خودش میکند که دوای مطلق نام دارد، مثل زنجبیل و کافور و سیاهدانه و …..
بعضی موارد نیز هستند که هم حالت غذایی و هم حالت دوایی دارند. حال اگر غذائیت غالب باشد، غذای دوایی نام میگیرند؛ مثل کاهو، اسفناج، عدس، نخود، لوبیا و …. و اگر دوائیت غالب باشد، دوای غذایی نام میگیرند، مانند سیر، پیاز، تره، نعناع و …
این قانون میگوید فردی که سالم است و سوءمزاجی ندارد، نباید بطور روزمره به غیر از غذاهای مطلق، غذایی دریافت کند. چرا که در درازمدت باعث بروز سوءمزاج (خارج شدن از حالت اعتدال مزاج و سلامتی) خواهد شد. بهترین غذاهای مطلق شامل نان گندم خوب پخته شده، گوشتهای معتدل مثل گوسفند و بز و گوساله و ماهی، شیرینیهای ملایم و طبیعی، میوههایی مثل انجیر و انگور است. اکثر غذاهای مطلق، طبع معتدلی دارند و برای کسانی که سالم هستند و مزاجشان خیلی از اعتدال دور نیست، مناسب است. امّا کسانی که مزاجشان از اعتدال فاصله دارد و با خوردن غذاهای گرم یا سرد اذیّت میشوند، باید غذاهای ضد مزاج خودشان را دریافت کنند. یعنی از غذاهای دوایی و در مرحله بعد دواهای غذایی استفاده کنند. درصورت وجود بیماری، باید زیر نظر متخصّص، از دواهای مطلق استفاده کرد.
درواقع در مصرف گروه شیر و لبنیات، میوهها و سبزیها باید به مزاج و سوءمزاجها توجّه کرد. مثلاً اگر کسی دارای غلبه سردی است و با خوردن ماست، ترشیها، کاهو، خیار و گوجه دچار سستی بدن، آبریزش دهان، پرخوابی و کندی ذهن میگردد؛ اوّلاً باید میزان مصرف این مواد را کاهش دهد (نه این که کلاً حذف کند) و ثانیاً مُصلحات مناسب آنها را بهکار ببرد، مثلاً ماست را با اندکی نعناع یا پونه یا زنیان میل کند و ثالثاً در هر گروه غذایی غذاهای مناسب طبع خودش را انتخاب کند، برای نمونه به جای کاهو و خیار و گوجه، از هویج رنده شده و کرفس استفاده کند. در فردی نیز که دارای غلبه گرمی است و با خوردن ادویه زیاد (که معمولاً طبع گرمی دارند، مانند دارچین، فلفل، زنجبیل و ….) و شیرینیجات و غذاهای پرچرب، دچار خارش بدن، خشکی دهان، تشنگی زیاد و …. میشود؛ توجّه به نکته گفته شده و انتخاب غذاهای مناسب در هر گروه غذایی ضروری است.
*تبصره: استفاده از دواهای مطلق (که هیچ خاصیت غذارسانی برای بدن ندارند، مثل زعفران، دارچین، زردچوبه، فلفل و ….) در غذاها به میزان کم مانعی ندارد و منظور از آن، خوش طعم کردن غذاها (برای میل بیشتر طبیعت و هضم درست غذا) و رفع سردی و بیمزگی غذاهاست. در طبّ سنّتی گفته میشود اگر غذا بو و طعم خوب نداشته باشد، طبیعت بدن رغبتی برای هضم و جذب آن نخواهد داشت! برای این مورد حجم بسیار کمی از این ادویه در غذا استفاده میشود و البته نباید آستانه چشایی را به حجم زیاد این موارد عادت داد. (یعنی عادت کردن به مصرف غذاهای خیلی شور یا تند عوارضی به همراه دارد.)